با وجود دین اسلام، چرا جوامع اسلامی مشکل دارند؟

پرسش:

مذهب باید راه سعادت یعنی زندگی بهتر و آرامش را نشان دهد، پس چرا جوامع اسلامی مشکل دارند؟

پاسخ:

با سلام و ادب و تشکر از اربتاط جنابعالی

قرآن در مورد تأثیر دین (معرفت، ایمان و عمل) در زندگی بشر در آیه هفتم اعراف می‌فرماید:‌«اگر مردمی که در شهرها و آبادی‌ها زندگی داشته و دارند، به جای طغیان و سرکشی و تکذیب آیات پروردگار و ظلم و فساد، ایمان می‌آوردند، و در پرتو آن، پرهیزکاری را پیشه می‌کردند، خداوند درهای برکات خود را از آسمان و زمین را (که شامل برکات مادی و معنوی، حل مشکلات زندگی و بر طرف شدن دغدغه‌های ذهنی و فکری است) به روی آنان می‌گشود، در نتیجه آرامش و آسایش، امنیت و عدالت، رفاه و گشایش زندگی، در جامعه برقرار می‌شد.
دین و مذهب راه‌های سعادت و پیشرفت بشر را به آنان نشان می‌دهد، اما پذیرش آن و معتقد شدن به این که تنها راه سعادت و اعتلای آدمی‌، همان راهی است که دین ارائه کرده، در گام سوم است، یعنی پيمودن راه‌ها، عملیاتی و اجرایی کردن آن راهکارها است.
قرآن کریم می‌فرماید: «هر کسی (فرد یا جامعه) که به خدا و روز قیامت ایمان آورد، و کار نیکو انجام دهد، نه بیمی برایشان است و نه اندوهگین خواهند شد».
اگر شناخت دین، به باور قلبی و ایمان درونی منتهی شود و در کنار آن، عمل صالح و پیروی از راهکارهای دینی وجود داشته باشد، آرامش و آسایش و امنیت برقرار می‌گردد، نیز ترس و اندوه از فرد و جامعه رخت بر می‌بندد.
اما واقعیت این است که اکثر مسلمانان، حقیقت اسلام را به درستی نشناخته‌اند، نیز ایمان و عقایدشان بر پایه شناخت صحیح استوار نیست، بلکه غالباً تقلیدی و به پیروی از خانواده و اجتماع است، یا سطحی و ابتدایی است. ایمانی که بر پایه شناخت صحیح باشد،‌در عمق جان نفوذ می‌کند، در نتیجه همه رفتارها و شئون زندگی و عملکردها و آداب و اخلاق و سنت‌های اجتماعی را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
              اسلام به ذات خود ندارد عیبی                                                   هر عیب که هست از مسلمانی ماست
با نهایت تأسف باید بگوییم امروز آموزه‌های اسلام و پیامبران توسط بسیاری از مسلمانان، در لباس‌ها و موقعیت‌های مختلف متروک و یا نیمه متروک مانده است، به گونه‌ای که سید جمال‌الدین اسدآبادی (آن کارشناس  دردمند دین) وقتی دوگانگی ادعا و عمل مسلمانان  را می‌بیند، کلامی ازروی درد می‌گوید که مضمونش این است: ای مسلمانان دنیا! رفتارهای ما آبروی اسلام را بُرد! بیایید یک خدمت ارزنده به اسلام کنید و آن این که به مردم دنیا با صراحت اعلام کنید: رفتار ما با اسلام حقیقی فرسنگ‌ها فاصله دارد،‌ ولی اسلام منبع بزرگی به نام «قرآن» دارد، بیایید اسلام حقیقی را از روی آن مطالعه کنید و بشناسید.
اسلام از یک سو به پاکی درستکاری و امانت، اتحاد و وحدت کوشش و فعالیت‌های علمی و فرهنگی، دعوت می‌کند، نیز به: خدمت به مردم و حل مشکلات آنان، یاری و دستگیری ضعیفان و محرومان، سپس فرموده: هر چه را برای خود می‌پسندید، برای دیگران بخواهید اما آن چه را برای خود نمی‌خواهید، در مورد دیگران روا مدارید. چنان که از سوی دیگر، از دروغ، خیانت، فریب مردم،‌ تهمت، بازی با آبروی دیگران، ظلم و فساد، سکوت در برابر رواج گناه در جامعه نهی کرده و فرمود است: هر کسی شب سیر بخوابد، در حالی که همسایه‌اش گرسنه باشد، یا هر کسی صبح از بستر برخیزد، در حالی که در اندیشه رفع مشکلات مردم و خدمت به آنان نباشد، اصلاً مسلمان نیست.
آیا مسلمانان به  این تعالیم نجات بخش اسلام جامه  عمل پوشاندند ؟ اگر بیماری به نسخه شفابخش پزشک حاذقی عمل نکرد در نتیجه مریضی اش شدت یافت یابیمار فوت کرد مقصر پزشک است یا مریض؟اسلام داروی شفابخش وقانون سامان دهنده ازطرف خدا برای بشر آورده ولی کو جامعه ای که به آ ن عمل کند؟
حکایت تاریخ و داوری وجدان
اگر چه دنیا پرستان شیطان صفت هیچ وقت نگذاشتند تعالیم اسلام جامه عمل بپوشد (تا بشر، شیرینی عدالت را بچشد و این آرزو به دل‌ها تا ظهور منجی انسان‌ها حضرت مهدی(ع) باقی مانده است) ولی حرکت زمامداران و مردم هر سرزمینی به قصد تحقق اسلام و قوانین حیات بخش آن، به هر میزان شتاب گرفت، آثار آبادی و امنیت را به روشنی دیده به چند نمونه آن اشاره می‌شود:
1ـ حکومت امیرالمؤمنین(ع) کمتر از پنج سال طول کشید، آن هم با جنگ طولانی و خانمان‌سوز، و مزاحمت‌های خارجی از طرف امپراتوری روم و غیر آن مواجه بود، نیز فرصت مناسبی برای بیان چهره حقیقی اسلام و اجرای آموزه‌های دینی نداشت. با این وصف چون رویکرد حکومت، حرکت به سوی اجرای تعالیم دینی بود، موفق شد رفاه و امنیت و آسایش را برای مردم (که بسیاری از آنان به دلیل نداشتن سرپناه، آب آشامیدنی و سوء تغذیه، در رنج بودند) در حدی فراهم نماید که امام می‌فرماید: «ای مردم! وضع کوفه در این مدت کوتاه به گونه‌ای تغییر یافته است که در آن هیچ کسی نیست که از نعمت‌های حکومت در این مدت کوتاه بهره‌مند نشده باشد، حتی کسانی که از لحاظ منزلت و شخصیت اجتماعی در پایین‌ترین سطح قرار دارند، نان از بهترین و مرغوب‌ترین گندم می‌خوردند، و آب آشامیدنی مناسب از آب فرات برای همه آنان فراهم شده و هیچ‌ کسی نیست که سرپناه و خانه‌ای نداشته باشد»(1).
2ـ تاریخ نشان می‌دهد قاره افریقا (که امروز به دلیل حاکمیت استعمارگران مسیحی و مسیونرهای غرب، شناسنامه‌اش با «فقر و گرسنگی و سوء تغذیه و مرگ و میر» همراه است) پس از ورود اسلام در آن قاره و پیش از نفوذ دستان پلید استعمار، به عنوان قدرتی متمدن در جهان جای گرفت. «مسعودی» جغرافی‌دان معروف عرب (که در قرون وسطی به بازدید از شهرهای ساحلی شرق آفریقا پرداخت) در مورد کشور آفریقایی موزامبیک که اسلام در قرن چهارم وارد آن سرزمین شد، با آثار شگرف تمدن شکوفایی اسلامی، در همه زمینه‌ها روبرو شد. وی دریافت که رونق اقتصادی این سرزمین‌ها، ناشی از نفوذ تمدن اسلامی است. او می‌نویسد: پیشرفت اسلام و رونق اقتصادی موزامبیک و دیگر سرزمین‌های همجوار آن ادامه داشت تا آن که در اواخر قرن پانزدهم میلادی، نخستین حملات نظامی پرتغالی‌ها بر موزامبیک آغاز شد.(2)
«ژرژ یالاندیه» جامعه‌شناس فرانسوی در کتاب «جامعه‌شناسی افریقای امروزی» برای پیشرفت و توسعه اسلام در آفریقا دلایلی ذکر می‌کند، از جمله می‌نویسد: «استقبال مردم آفریقا از اسلام به این دلیل است که آورنده راه نجات از مشکلات و بحران‌های اجتماعی است. اسلام نوید دهنده آینده بهتر و اعتبار دهنده به جنبش‌های انسانی است.
ـ اسلام برخوردار از یک عامل معنوی و ایدئولوژیکی برتر است، که با تکیه بر همین عامل توانست هزار و سیصد سال پیش، از ملتی چون مردم شبه جزیره عربستان، ملتی زنده و ارزنده بسازد و آن را به حرکت درآورد و به انقلاب اجتماعی و تاریخی آنان شکل دهد»(3).

1ـ بحار الانوار، ج 40، ص 327، ابن شهرآشوب، مناقب، ج 2، ص 99.
2ـ سید هادی خسروشاهی، نبرد اسلام در آفریقا، ج 1، ص 100.
3ـ همان، ج 2، ص 34.

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location

آپ کے سوالات

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

آخرین ارسال سایت