نسخه ی اسلامی برای زیبایی ظاهری، چیست؟

پرسش:

آیا در اسلام اعمالی وجود دارد که باعث زیبایی چهره شود و او در میان مردم محبوب و دوست داشتنی شود؟

پاسخ:

با سلام و اهدای امید و سپاس از حسن اعتماد شما

منظورتان از زیبایی چهره چیست؟ اگر منظورتان زیبایی و زشتی، نورانیت چهره و دوست داشتنی بودن یا بر عکس آن است، بله انسان با خدا و مومن، ایمان و اعمال خوبش در چهره اش تاثیر گذار است و باعث نورانیت او می شود، و گناه نور چهره انسان را از بین می برد، و در اسلام حتی برخی اعمال به صورت ویژه ذکر شده که موجب نورانیت می شود از جمله:
1. وضوء: در روایات آمده: "الْوُضُوءُ عَلَى‏ الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَى‏ نُور. "(1) وضوء روی وضوء، نور روی نور است.
2. کم خوابیدن: حضرت علی (ع) فرمودند: "لَا تَطْمَعْ‏ فِي‏ ثَلَاثَةٍ مَعَ‏ ثَلَاثَةٍ فِي‏ سَهَرِ اللَّيْلِ‏ مَعَ‏ كَثْرَةِ الْأَكْلِ‏ وَ فِي نُورِ الْوَجْهِ مَعَ نَوْمِ أَجْمَعِ اللَّيْلِ وَ فِي الْأَمَانِ مِنَ الدُّنْيَا مَعَ صُحْبَةِ الْفُسَّاق‏. "(2) نورانیت صورت با خوابیدن تمام طول شب جمع نمی شود. یعنی اگر کسی می خواهد که صورت نورانی داشته باشد باید قسمتی از شب را بیدار شده و به عبادت بپردازد.
3. نماز شب: امام جعفر صادق (ع) فرمودند: " ِ وَ طَلَبْتُ‏ نُورَ الْوَجْهِ‏ فَوَجَدْتُهُ‏ فِي‏ صَلَاةِ اللَّيْل‏. "(3)من نورانیت صورت را طلب کردم و آن را در نماز شب یافتم.
4. نماز: حضرت علی (ع) فرمودند: " وَ نُورُ الْوَجْهِ‏ وَ عِزُّ الْمُؤْمِن‏. "(4) نماز نورانیت صورت و موجب عزت مومن است.
5. عنایت پروردگار: حضرت علی (ع) فرمودند: " حُسْنُ وَجْهِ الْمُؤْمِنِ [الْمَرْءِ] مِنْ‏ حُسْنِ‏ عِنَايَةِ اللَّهِ‏ بِه‏. "(5) نیکویی صورت مومن به خاطر نیکویی پروردگار به اوست. بنابراین اگر انسان اعمالی انجام بدهد که مورد عنایت پرودگار قرار بگیرد در نتیجه صورتش زیبا خواهد شد. بهترین اعمال انجام واجبات و دوری از کارهای حرام است.
6. ورع: حضرت علی (ع) فرمودند: " جَمَالُ‏ الْمُؤْمِنِ‏ وَرَعُه‏. "(6) زیبایی مومن به تقوا و ورع اوست. زیرا اگر انسان تقوا را رعایت کند در چشم دیگران زیبا جلوه خواهد کرد.
و از مفهوم این تقوا می توان متوجه شد که گناه و بی تقوایی، جمال و نورانیت را از انسان می گیرد.
و درباره این محبوبیت و دوست داشتنی بودن افراد با خدا نیز باید بگوییم که این مطلب در قرآن آمده است: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا »(7)
همانا آنان كه به خدا ايمان آوردند و نيكوكار شدند خداى رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب مى‏گرداند.
اما اگر منظورتان از زیبایی و یا زشتی، زیبایی اجزای صورت و یا زشت شدن ظاهری مانند جوش زدن و خال دار شدن و... است، باید بگوییم که این مطلب در برخی افراد وجود دارد، ولی نمی توان به صورت قاعده عمومی و کلی در همه افراد پذیرفت، یعنی درست است برخی افراد، گناه باعث تغییر چهره و زشت تر شدن آن ها می شود و یا برخی افراد عابد و با تقوا، جمال زیبایی و چهره خوشگلی دارند، ولی این عمومیت ندارد در جهان و دنیای پیرامون خود می بینیم، کسانی را که غرق انواع گناهان هستند ولی ظاهر زیبایی دارند، اصلا گول ظاهر زیبایشان را می خوردند که گناه می کنند و ظاهر زیبای شان را وسیله ای برای گناه بیشتر قرار می دهند، و این افراد کم نیستند. و عده ای هم هستند که جمال و چهره زیبایی ندارند، ولی انسان های با تقوا و پرهیزکاری هستند و به خاطر عوامل وراثتی، یا تغییرات هورمونی در بدن شان، دارای خال یا جوش می شوند و اصلا ربطی به چهره شان ندارد.
لذا سزاوار است که ما با چهره افراد و زیبایی و جمال ظاهری آن ها قضاوتی نکنیم و به صرف این که یک نفر چهره ای با جوش و خال و ... داشت او را متهم به گناه نکنیم، و به صرف این که یک نفر ظاهر زیبایی داشت، او را ستایش نکنیم. ملاک قضاوت در افراد، تقوا و پرهیزکاری آن هاست، نه زیبایی اندام و اعضای ظاهری چهره آن ها.
نکته مهم و کلیدی آخر؛ انسان نباید این اعمال را به خاطر نورانی شدن صورت انجام دهد و باید فقط و فقط به خاطر خدای متعال و رضایت مندی او انجام دهد و نورانی شدن صورت یکی از نتایج طبیعی این کارهاست و نباید هدف از این کار ها، قرار گیرد، ونباید نیت انسان برای تظاهر و ریا به وسیله این مساله باشد. همچنانکه بزرگان ما چهره های نورانی و معنوی داشتند. ولی هیچ وقت به دنبالش نبودند و اعمالشان خالص بود و چهره نورانی نتیجه طبیعی کارهایشان بود.
و در پایان ؛اگر در معارف دینی بر تاثیر گذاری اعمال بر زیبایی چهره تاکید شده، مثلا گفته شده که افراد نماز شب خوان زیباتر از دیگران هستند، این زیبایی نوعی زیبایی معنوی و روحی است که آثار خود را به نوعی در قیافه ظاهری نشان می دهد .


1. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج1، ص377، مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه. ق .
2. نوری، حسین بن محمدتقی؛ مستدرك الوسائل ومستنبط المسایل، ج6، ص340، مؤسسه آل البيت، قم1408ه. ق.
3. همان، ج12، ص173.
4. شعيري، محمد بن محمد، جامع الأخبار( للشعيري)، ص73، مطبعة حيدرية، مكان چاپ: نجف‏، بى تا، چاپ: اول‏.
5. تميمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، تصنيف غررالحكم و دررالكلم‏، ص91، دفترتبليغات‏، چاپ اول‏، قم، 1366ش‏.
6. همان، ص 269.
7. مریم (19) آیه 96.

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location

آپ کے سوالات

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

آخرین ارسال سایت