پرسش:
چرا با وجود اين كه انسان خليفه خداست و خدا از روح خودش در او دميده است، باز شيطان را به زمين فرستاد تا مردم را گمراه سازد؟
پاسخ:
با سلام و تشکر از ارتباط جنابعالی با سایت طلبه پاسخگو و آرزوی کسب توفیقات روز افزون
ابليس از آفريدگان خداوند ميباشد كه از جنيان است و مدتهاي طولاني خداوند را عبادت كرده بود، و به واسطه نافرماني از خداوند، از درگاه او رانده شد و از اين پس به نام شيطان شناخته ميشود. شيطان بر هر موجودي گفته ميشود كه انسان را فريب دهد، خواه از جنيان باشد يا از انسانها، بنابراين، شيطان از ابتدا شيطان آفريده نشد. او در ابتدا پاك بود. او مخلوقي چون ساير مخلوقات خدا در اطاعت پروردگار و از مقربين درگاه ربوبي بود، اما بر اثر يك امتحان كه احترام به آدم بود، لغزيد و از درگاه الهي رانده شد.(1)
شيطان در برابر آن همه عبادت، از خداوند تقاضاي زنده ماندن تا روز قيامت را نمود و خداوند او را تا آن روز مهلت داد.
شيطان آفريده نشد تا خلايق را بفريبد. او فريب نفس خويش را خورد و از خداوند مهلت خواست تا دنيا هست، او نيز باشد، و از آن پس قسم خورد تا انسانها را بفريبد مگر كساني را كه مؤمن باشند. ميتوان گفت فلسفه وجود شيطان براي انسان، همانند وجود قواها و غرايز و نفس اماره درون انسان است كه انسانها را به سوي بدي و دور شدن از خدا امر ميكنند.
از طرف ديگر گرايش به سوي كمال و نيكي و خرد و رسولان و پيامبران الهي، در مقابل آنها قرار ميگيرند تا انسانها را به كمال و خوشبختي سوق دهند. تنها در صورت وجود هر دو نيرو در انسان است كه وي ميتواند با اختيار خود، يكي از دو راه را انتخاب كند تا به سعادت يا شقاوت برسد. بنابراين اگر نفس اماره و نيروهاي سركش و شيطانها نبودند، انسان نميتوانست در معرض آزمون الهي قرار گيرد و با نفي و طرد و مبارزه با آنها، موجب شكوفا شدن استعدادهاي عالي انساني و سير در مسير كمال و خوشبختي و سعادت ابدي شود، پس شيطان شر مطلق نيست.
"علامه طباطبايي" فرموده است: "اگر شيطاني نبود، نظام عالم انساني هم نبود، و وجود شيطاني كه انسان را به شر و معصيت دعوت كند، از اركان نظام عالم بشريت است، و نسبت به صراط مستقيم او به منزله كناره و لبه جاده است و معلوم است كه تا دو طرفي براي جاده نباشد، متن جاده هم فرض نميشود".(2)
به تجريه و تحقيق ثابت شده است كه فلزات براي آن كه از ناخالصي و زوائد پاك شوند، بايد در كورههاي داغ قرار گيرند تا پس از آن به شكل فلزي با ارزش درآيند.
انسان نيز براي خالص شدن، نيازمند امتحاني سخت است تا جوهره اصلي اش نمايان شود كه در نتيجه وارد مرحله استحقاق و محبت الهي گردد و با خطاب "ارجعي" لايق ديدار پروردگارش شود.
دنيا ميدان آزمايش است و انسان هدف اين آزمايش، پس حريف توانايي چون شيطان لازم است تا انسان بتواند در مصاف با او، استعدادهاي خارقالعاده خود را شكوفا كند.
1. ر. ك : سوره بقره، آيه 34. و ر. ك: سوره حجر (15) آيه 34.
2. تفسير الميزان، ترجمه فارسي، ج 8، ص 50.