پرسش:
وحیدی: سلام حاجی . راستش به دلیل که من مدتی است به شهر آمده ام دوست دختر دارم وهر چه می خواهم از این کارها نکنم ولی دوست دخترم نمی گذارد هم از درسها می افتم و هم از نماز و عبادت با خدا دلیل را بگوئید ؟ پاسخ:
با سلام و احترام خدمت شما دوست گرامی.
دوست عزیز اگر چه شما اين سوال طوري مطرح مي كنيد كه اراده ترك رابطه با دوست دختر را نداريد ، اما مطمئنا اراده شما در ادامه دادن ارتباط كاملا دخالت دارد ، همان گونه كه در ابتدا نيز به اراده خود به سمت دوست دختر رفتيد ؛ پس اين كه مي گوييد ، دوست دختر نمي گذارد ، به نظر ما بهانه اي است براي اين موضوع كه مي خواهيد به نوعي خود را توجيه نماييد. در واقع نفس تان در مقابل شما كه خواستار ترك ارتباط هستيد ، برايتان توجيه مي كند . در واقع آن كسي كه نمي گذارد ، همان نفس و خواهش و كشش دل است. پس اجازه دهيد اين مسئله را از ابتدا بررسي كنيم. چون این کار شما از ابتدا غلط و گناه بزرگی بوده است.
اسلام براي سلامت نفس و روح انسان و سلامت اجتماع و خانواده و... در مورد روابط زن و مرد احكام و دستورات خاصي بيان نموده و از ريشه و ابتداي مسئله كه با نگاه آغاز مي شود ، به آن توجه نموده است . شك نيست كه نگاه، سرآغاز لغزش و احياناًَ انحراف و سقوط است. ممكن نيست كسي نگاه خود را كنترل نكند ، اما موفق به مهار نفس و شهوت بشود؛ زيرا پس از ديدن، ميل و هوس نيز تحريك مي شود و در آن حال ، خويشتن داري و جلوگيري از آثار بعدي ، كار آساني نيست.
اسلام دستور داده است كه اگر كسي به طور غيرارادي چشمش به نامحرم افتاد، از نگاه دوباره كه عمدي و آلوده است، بپرهيزد و حتي سيماي طرف مقابل را در ذهن تداعي نكند و از هر گونه فكر و خيال وسوسهانگيز خودداري نمايد . پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد: نگاه به نامحرم، تيري زهرآلود از ناحيه شيطان است. هركس از ترس خدا آن را ترك گويد، خدا به او ايماني ميدهد كه شيرينيش را در دل احساس كند.(1)
نياز به بيان بيشتر و نتيجه گيري از توضيحات و حديث مذكور نيست، چه اين كه خود اهميت اين حكم الهي، و اثر تير زهرآلود شيطان را در دل خويش حس كرده اي و مشكل شما از ناحيه همان نگاه ها آغاز مي شود.
فضاي مساعد روحي
مشكل شما از ضعف اراده و آميخته با نوعي مشكل روحي نشأت مي گيرد كه براي درمان آن لازم است در آغاز فضاي مساعد روحي فراهم شود، سپس به ذكر توصيه هاي عملي و كاربردي بپردازيم.
آسيب شناسي یا كشف هويت خود:
خوديابي و خويشتن شناسي و آگاهي از ضعف ها و نقص هاي دروني خويش مانند ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس، تأثير پذيري از حوادث و ديگران یا از افكار و تخيلات واهي گسسته، دور بودن از آيندهنگري و بالاخره توصيف خويش كه چگونه آدمي هستم؟ نقاط قوت و ضعف من چيست؟ فضاي مساعد روحي را فراهم و زمينه را براي حل مشكل آماده مي كند.
باور به امكان تغيير و خود تلقيني:
انسان موجود شگفتانگيز و پرتحولي است. يكي از ويژگيهايش اينست كه اگر بخواهد، ميتواند هرگونه ضعف و مشكلي را برطرف كند، از اين رو مطمئن باش و پيوسته به خود تلقين كن كه خودسازي و اصلاح نفس و خروج از مشكل امكانپذير است و من ميتوانم خودم را اصلاح كنم و به حالت پاك و معصومانه اوليه برگردم.
انگيزه و عزم
پس از اميدواري و اطمينان به پيروزي بايد با عزمي راسخ و تصميمي قاطع براي برون رفت از مشكلي كه داريد وارد عمل شويد و با قاطعيت با خواسته نفساني خود مخالفت كنيد ونسبت به آن بي اعتنا شويد.
تشكيل دادگاه دروني و تجزيه و تحليل كاركردها:
دادگاهي در درون خويش تشكيل دهيد و با خود به استدلال و تجزيه و تحليل عملكردهاي خويش بپردازيد. از خويش بپرسيد: شما كسي را كه اصلاً نمي شناختيد و از وضعيت اخلاقي و فكري و از ديانت و صداقت و اصالت خانوادگياش اطلاع و آگاهي نداشتهايد، چرا شيفته او شدهايد.
بگو: اي نفس من! آيا اين شيفتگي نشانه ضعف و زبوني تو نيست؟ چگونه چنين شيفته كسي شدي كه قادر بر ترك او نيستي؟ درحالي كه تمام نقص ها و ضعف هاي انساني در اوست! تنها رنگ پوست و صورت او را ديدي كه با زخمي خراشيده مي شود و با بيماري از بين مي رود و فاني است! آيا به خداوندي كه هر لحظه با تو است و در كنار تو و آفريننده تمام زيبايي هاست و هيچ نقص و كمبودي ندارد، اين گونه شيفته شده اي؟ او كه خالق تو است و به تو همه نعمت ها را ارزاني داشته و هيچ لحظهاي از تو غايب نيست و هيچ نقص و رنجوري بر او عارض نميشود.
آيا احساس نمي كني بازيچه شيطان و گرفتار وسوسه«خناس» پليد شدهاي؟
آيا وقت آن نرسيده كه با شهامت و يك نهيب حيدري او را از صحنه ذهن و فكر و خيال خود خارج كني و قلبت را به خدا اختصاص دهي تا پايگاه عروج به مقام قرب الهي شود؟
گفتي دليل اينكه هم از درس و هم از عبادت افتادي چيست ؟ كاملا روشن است. خداوند دو دل در وجود انسان قرار نداده است. قلب و دلي كه در اختيار يك دختر و شايد زماني در اختيار دختر ديگر يا چيز ديگر قرار گيرد و اسير آن شود و نتواند خلاص شود، چنين قلبي نمي تواند پاك و بي آلايش وجود خدا را كاملا در خود حس كند .
اري نماز و عبادات انجام مي شود ، اما شيريني و لذتي احساس نمي شود و شايد اگر همچنان غير خدا در دل ساكن شود و استمرار يابد ، كم كم از عبادت دلزده شده و حتي خداي ناكرده ترك شود و انسان را به سقوط بكشاند.
اگر تشكيل دادگاه دروني توسط قاضي وجدان و با حضور عقل و انديشه چندين بار تكرار شود، قطعاً نتايج و ثمرات مفيدي خواهد داد.
راهكار عملي و درمان واقعي
راهكار اصلي و عملي براي برطرف شدن مشكل تان فراموش كردن دخترو ترك ارتباط با او است ، از اين رو لازم است زمينه اي براي خود فراهم كنيد تا آن سوژه از ذهنتان به تدريج خارج شود و ارتباط را قطع كنيد . براي فراهم شدن چنين زمينه اي به توصيه هاي زير عمل كنيد:
1) بايد زمينه ها ي ارتباط با آن دختر و دختران ديگر را از بين ببريد . براي اين كار در مسير آنها قرار نگيريد . اگر خواست تماس بگيريد ، بگوييد كه به كار ديگر مشغول هستيد. بهتر است صراحتا به او بگوييد كه از ادامه ارتباط بيمناك هستيد و به خاطر گناه آلود بودن اين ارتباط ، از خدا و قيامت مي ترسيد و از درس خود افتاديد و ديگر نمي خواهيد به اين ارتباط ادامه دهيد . شايد او نيز متوجه اشتباه در ادامه دادن ارتباط شود و ترس از خدا و قيامت و سرانجام مبهم و خطرناك اين نوع كارها ، او را از ادامه دادن ارتباط با شما و ديگران باز دارد.
2)پرهيز مطلق از تنهايي:
شيطان در تنهايي بسياري افراد به خصوص جوانان، همدم آنان است و با حضور فعال و وسوسه انگيز خويش در ذهن و خيالشان آنان را اسير و گرفتار دام خويش ميسازد، از اين رو بايد از هر گونه تنهايي، در هنگام درس خواندن و مطالعه كردن، در جايي ماندن و قدم زدن و به طور كلي هر گونه تنهايي دوري كنيد.
3) پرهيز از بيكاري:
با ايجاد اشتغال فكري و ذهني یا بدني و فيزيكي از بيكاري اجتناب كنيد. با مشغول ساختن خويش به مطالعه كتابهاي درسي و غير درسي، فكري و استدلالي مانند رياضيات، فلسفه و منطق، یا مطالعه كتابهاي ادبي(شعرو داستان) همچنين با حفظ آيات قرآن یا اشعار مفيد، ذهن خود را از آن «سوژه» منحرف سازيد. پرداختن به كارهاي بدني و فيزيكي به خصوص ورزشهاي پرجنب و جوش و دسته جمعي مثل فوتبال، واليبال، پياده روي و كوهنوردي به صورت تيمي و یا شركت در مجامع عمومي نظير كلاسهاي علمي و آموزشي، ديني و مذهبي، هنري و ادبي، راهكارهاي مفيدي هستند براي فراموشي تدريجي آن سوژه.
4) استمداد از حق تعالي و اولياي الهي:
يكي از موثرترين راه ها ياري جستن از حق تعالي و درخواست فروتنانه و عاجزانه از او و توسل به اولياي الهي عليه السلام به خصوص توسل و ارتباط قلبي با حضرت بقيه ا...(ارواحنا فداه) است كه مي تواني اين مشكل و هر مشكل ديگري را با آن حل كني.
5)دعا درماني:
اشتغال ذهني به چنين اموري از وسوسه هاي شيطان است. براي رفع وسوسههاي شيطان و دور ساختن او از ذهن و وهم، در روايات منقول از معصومين(عليهم السلام) دستورهايي رسيده است كه در زير به ذكر يك دستور بسنده مي كنيم:
مردي نزد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از وسوسه شيطان شكايت كرد كه ذهن او را به امري مشغول ميسازد. حضرت فرمود: مكرر بگو: « توكلت علي الحي الذي لايموت، والحمدلله الذي لم يتخذ ولداً، ولم يكن له شريك في الملك، و لم يكن له وليٌ من الذل و كبره تكبيراً» آن مرد پس از مدتي خدمت پيامبر(ص) رسيد و عرض كرد: به دستور شما عمل كردم، خداوند وسوسه مرا برطرف كرد. (2)
پي نوشت ها:
1)بحار الانوار ج101ص38
2)ميزان الحكمه ج4 ص3526