مناظره با یک منکر قرآن

با سلام

این مناظره ای است با شخصی که منکر وحیانی بودن قرآن می باشد.

پرسشگر:

بنام جهاندار
با درود بر راستجویان
در سوره ی خورشید آمده است
وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَاهَا(الشمس/4)
و به شب سوگند آن هنگام که آن ( خورشید ) را بپوشاند،!!!

این چطور جمله ای است که در کلام الله آمده است ؟؟
خورشید هیچ گاه توسط شب پوشیده نمی شود بلکه زمین هنگامی دور خورشید گردش می کند در قسمت تاریکش شب بوجود می آید
حال یکی بگوید این شب چگونه خورشید را پوشانده است ؟؟؟؟؟؟
طبق آیات دیگر شب لباس است
حالا این خورشید چطور لباس شب به تن می کند و هرروز تاریک می شود ؟؟؟؟

طلبه پاسخگو:

با سلام و عرض ادب
جناب نوری در اینكه ضمیر در" یغشاها" به چه چیز بازمى‏گردد؟ در اینجا دو نظر است:
یكى اینكه به" زمین" بر مى‏گردد، چرا كه شب همچون پرده‏اى است كه بر صفحه زمین مى‏افتد.
و دیگر اینكه به" شمس" باز مى‏گردد، زیرا شب مانند پرده‏اى است كه بر چهره آفتاب فرو مى‏افتد، البته در این صورت مفهوم مجازى دارد، زیرا شب حقیقة آفتاب را نمى‏پوشاند بلكه بعد از غروب آفتاب ظاهر مى‏شود و منظور این است كه با امدن شب خورشید دیگر نیست.
اما علامه طباطبایی در ترجمه این آیه می فرماید:
یعنى به شب سوگند در آن هنگام كه زمین را فرا مى‏گیرد
وبعد در تفسیر چنین فرمودند:
پس ضمیر" ها" به ارض بر مى‏گردد، هم چنان كه در" جلاها" نیز گفتیم به آن بر مى‏گردد.
و بعضى گفته‏اند به كلمه" شمس" بر مى‏گردد، و معنایش این است كه:" به شب سوگند كه بر خورشید احاطه مى‏یابد"، و این معنا بعید است، چون شب به خورشید احاطه‏ ندارد، بلكه زمین و موجودات روى آن را فرا مى‏گیرد.

پرسشگر:

با درود بر راستپذیران گرانقدر
ضمن ادای احترام به شخصیت آقای طباطبایی بنده می گویم استنباط ایشان کاملا اشتباه است
زمین را از کجای سوره در آورده اند ؟؟؟
آخر یکی بگویید کجای این سوره به زمین اشاره کرده است که ضمیر به آن بر گردد؟؟
ایا این درست است هر وقت به بن بست محکمی بر خوردیم برای توجیه آیه ای سوار بر مرکب افسار گسیخته ی خیالبافی شده و از خود موضوعی در آوریم تا بلکه کلام نامفهومی را درست جلوه دهیم ؟؟
ضمیر ها قطعا و منحصرا به خورشید بر می گردد.

این مفهوم تراشی که بدتر شد
این که عذر بدتر از گناه شد !!!
چطور شب بر خورشید احاطه می یابد ؟؟؟؟؟؟
مگر می شود که شب بر خورشید احاطه یابد ؟؟
مگر احاطه یعنی چی ؟؟؟
به فرض محال که شما درست بگویید و معنای مجازی ( و نه علمی ) مورد نظر باشد چطور شب، ظلمات و نماد بدیها بر خورشید و نور آن که نماد خوبی هاست احاطه می یابد ؟؟؟؟
در هر صورت چه معنای علمی و واقعی ، چه معنای مجازی را در نظر بگیریم این آیه غیر قابل پذیرش است
نمی دانم چرا برخی حرف حق را نمی خواهند بپذیرند

طلبه پاسخگو:

با سلام و عرض ادب
جناب نوری اگر دقتی میكردید می دانستید كه ارض از مفاد آیات قبل استفاده مى شود و ضمیر آیه هم به آن بر میگردد.
این قول خیال باقی نیست و می تواند صحیح هم باشد شما كمی تند میروید و به جای تفكر می خواهید به چیزی جزءاشكال تراشی فكر نكنید كه این ره به تركستان می رود.
مشخص است دوست عزیز با آمدن شب این خورشید كنار میرود و آن وقت تاریكی می باشد كه حاكم است و احاطه دارد البته در منطقه ای كه خورشید رفته است.
حال شما بفرمایید وقتی تاریك می شود هوا،خورشید آیا كنار می رود یا نه و تاریكی بر آن حاكم می شود یانه؟
فرض محال نیست دوست عزیز كمی بیشتر فكر كنید.
دوست عزیز شب با تمام بركات و آثارش ، كه از یكسو حرارت آفتاب روز را تعدیل مى كند، و از سوى دیگر مایه آرامش و استراحت همه موجودات زنده است ، كه اگر تاریكى شب نبود، و آفتاب پیوسته مى تابید آرامشى وجود نداشت ، زیرا حرارت سوزان آفتاب همه چیز را نابود مى كرد، حتى اگر نظام شب و روز بر خلاف وضع كنونى بود همین مشكل پیش مى آمد، چنانكه در كره ماه كه شبهایش معادل دو هفته كره زمین است و روزهایش نیز معادل دو هفته ، در وسط روز حرارت به حدود سیصد درجه سانتیگراد مى رسد كه هیچ موجود زنده اى كه ما مى شناسیم در آن شرائط باقى نمى ماند، و در وسط شب مقدار زیادى زیر صفر مى رود كه اگر در آنجا موجود زنده اى باشد حتما یخ مى زند و نابود مى شود.

تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 42

مهمان:

سلام
جناب نوری از این قبیل استعاره ها در قران زیاد است شما اگر بخواهید به انها گیر بدهید برای صد سال مطلب برای گیر دادن در قران پیدا می کنید . و بیکار نخواهید بود.
انجا که قران می فرماید : دست خدا
انجا که می فرماید :کوها میخهای زمین هستند
انجا که می فرماید : خداوند دو مشرق و دو مغرب
انجا که می فرماید :....
لطفا بقیه رو خودتون بنویسید و کامل کنید .

پرسشگر:

با درود به مهمان گرامی
دوست گرامی پس بفر مایید قرآن کتاب استعاره ها و چیستان های ادبی و تست هوش است
که هر برگی را باز کنی پر از استعاره ومجاز است و خلاص
با این وصف که شما می گوییدقرآن هم می شود کتاب هدایتی برای بشر !!!
البته کتاب هدایت برای نکات ادبی و ادبیات عرب !! نه کتاب هدایت به سوی خدا ی جهان آفرین
در ضمن استعاره یک نوع پردازش عبارات وجملات با قوه ی خیال است نه واقعیت
استعاره ارزش علمی ندارد تنها ارزش خیال برانگیزی و ادبی وشعری دارد.
قران هم که بحمد الله شعر نیست !!!
آیا به عقیده ی شما خدا شاعر است ؟؟؟ و نکته های ادبی و کنایی و استعاره ای را به ما آموزش می دهد یا می خواهد ما را از شرک و بت پرستی رها کرده و هدایت دینی کند ؟؟
استعاره تا آنجا نیکو ومجاز است که در پی رساندن و تبلور واقعیتی علمی یا حقیقتی سودمند و نکته ای لطیف باشد
در غیر این صورت هر یقنعلی بقالی هر جفنگی می خواهد می تواند بگوید به بهانه ی اینکه شما نمی فهمید که من چه می گویم اینها استعاره است!!!!!!!!!!!
یا اینکه بگوید شما نمی توانید تست هوش مرا درک کنید
خوب !!
آیا قرآن کتاب هدایت است یا نکته های خیال انگیز ادبی شاعرانه ؟؟؟
آیا با استعاره و کنایه و خیال انگیزی های شعر گونه و جملات پیچیده ی تست هوشی می توان ادعای هدایت بشریت را کرد ؟؟؟
مثل اینکه قرآن کتاب استعاره و تستهای هوش ادبیات عرب است که تنها برخی باید آنها را توجیه کنند و بفهمند
نه خیر این گو نه بیانات شما اصلا قانع کننده نبوده
و آیه ی ذکر شده هم نه حقیقتی علمی را در بر دارد و نه اینکه استعاره ای سودمند و خردپذیرو لطیف باشد
استعاره تا جایی ارزش دارد که در اموری به اهمیت موضوع دین شبه بر انگیز نباشد
نمی دانم چرا هر وقت در برابر آیه ای که معنی منطقی از آن استنباط نمی شود عده ای راه گریز زده و دست بدامان اینکه
نه آقا تو نمی فهمی ، کجای کاری ؟؟؟در فلان آیه فلان کلمه کنایه است ا!!!!! در فلان عبارت آنجا منظور معنای مجازاست!!!!!
اینجا منظور استعاره است می شوند ؟؟؟
و مجموع این کنایه ها ومجازها و استعاره ها هم می شود کتاب هدایتی برای خدا پرستی!!! هدی للناس !!!!!!!!!!
و لابد حق بجانبانه هم انتظار دارند که طرف هم قانع شود به وحی منزال از طرف خدایی که سخنش شعر نیست !!!
آیا واقعا باید از چه چیزی دفاع کرد ؟؟؟؟
از عبارات مجازی و خیالی و استعاره یا از راستی ودرستی و حقیقت ؟؟؟؟؟؟؟

مهمان:

((استعاره تا آنجا نیکو ومجاز است که در پی رساندن و تبلور واقعیتی علمی یا حقیقتی سودمند و نکته ای لطیف باشد ))

جناب...
خودتان جواب خودتان را با این عبارت داده اید .

اما شما فرموده اید که کتاب هدایت نباید استعاره داشته باشد . نباید کنایه و شعر یا معما داشته باشد و چیز های دیگر نوشته اید و.
اینجانب متحیرم که کتاب هدایت باید چگونه متنی باشد تا شما را خوش اید .؟

پرسشگر:

حرفهایش عین حق و حقیقت باشد
هَذَا كِتَابُنَا ینْطِقُ عَلَیكُمْ بِالْحَقِّ
روشن و ساده و بی پیرایه باشد
وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیكَ آیاتٍ بَینَاتٍ
آیات آن محکم و بدون شبه انگیزی و دو پهلویی باشد
كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آیاتُهُ
خودش روشنگر و مفسر باشد نه اینکه احتیاج به تفسیر و روشن شدن داشته باشد
آیاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِینٍ
لَقَدْ أَنْزَلْنَا آیاتٍ مُبَینَاتٍ
عاری از صنایع و کنایه و استعاره و مجاز های شعر ی باشد بلکه باید روشن و بدون ابهام و استعاره باشد
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا ینْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ
خوب !!!!!
شما بگویید کتاب قرآن کدام یک از اوصاف فوق را ندارد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بحمد الله استعاره که دارد!!! مجاز هم که دارد ! نیاز به تفسیر نیز که دارد!!!! ناسخ و منسوخ هم دارد !!!! متشابه و شبه بر انگیز دارد !!!
آیات مشکله که دارد !!!!!
خوب دیگر واقعا چه کم دارد ؟؟؟؟؟؟

طلبه پاسخگو:

با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان
جناب نوری بین وجود استعارات در قرآن و كتاب هدایت بودن قران هیچ منافاتی وجود ندارد و این كاملا واضح است بر كسی كه اندك اطلاعاتی در مورد زبان عرب داشته باشد،هر چند وجود استعاره و مجاز منحصر به زبان عرب هم نمی باشد و در دیگر زبان ها هم دیده می شود و اثرات آن هم مشخص می باشد.
شما كجا دیده اید كه استعاره رو نكته های خیال انگیز ادبی بدانند و بس؟؟
این استعارات تست هوش و... نیست جناب نوری،با ادنی تاملی مشخص می شود بر خواننده و این واضح است.

جناب نوری كجای این ایه ای كه ذكر كردید شبهه بر انگیز است؟بنده كه توضیح دادم و كاملا هم واضح است حال شما چرا نمی خواهید بپذیرید نمیدانم!
هیچ راه گریزی نیست بحمدالله چون اهل دقت خوب این آیات رو می فهمند و تا حال هیچ مشكلی نبوده.
در مورد حكمت مجاز میتوانید به این تاپیك هم رجوع كنید:
http://www.askquran.ir/thread26719.html#post434916
و اینجا هم نكات خوبی ذكر شده می توانید ببینید:
http://noorportal.net/951/952/1113/13535.aspx

طلبه پاسخگو:

با سلام مجدد
دوست عزیز این كه در مورد قرآن صادق است و هر انچه در قرآن می باشد عین حق است.اگر غیر این است موارد رو مشخصا در تاپیك های جداگانه مطرح كنید تا جوابتان داده شود.
جناب ... مفاهیم و معارف قرآنی دارای مراتبی است كه هر مرتبة آن برای گروهی خاص است كه هر كسی به میزان استعداد و سطح آگاهی و معلومات خویش بتواند از آن بهره جوید. بالاترین مرحلة آن "مقام مكنون" است كه تنها پیامبر(ص) و اهل بیت به آن دسترسی دارند. به دیگر سخن: عمومی بودن فهم قرآن و میسور بودن فهم آن برای همگان بدان معنا نیست كه بدون آشنایی با قواعد ادبیات عرب و علوم دیگر كه در فهم قرآن نقش دارد، بتوان به آن دست یافت، بلكه لازم است هر كسی كه خواهان آشنایی با تفسیر قرآن و دستیابی به معارف قرآنی است، ابتدا مقدمات تفسیر را فرا گیرد تا با آن ابزار بتواند به فهم قرآن نایل آید.در این صورت است كه قرآن روشن و ساده می باشد نه به طور كلی.
وجود محكم و متشابه هم دارای حكمت هایست و بحثش مفصل است و دوپهلو برای همه نیست و اگر هم در ابتدا و ظاهر باشد با كمترین دقت و رجوع به محكمات و اهل بیت برطرف می شود.
این گفته شماست جناب نوری اما بزرگان ادبیات و عالمان و محققین غیر از سخن شما می گویند و این نشان از سطحی نگری شما به این مباحث است كه لازمه اش این می باشد كه معلومات خود را در این زمینه گسترش دهید.

مهمان دیگر:

یعنی چی؟ یعنی یه سری مثلا حقایق واضح علمی در قرآن نوشته شده باشه و تمام!!! خوب اگه اینطور بود که الان قرآن پیوسته بود به کتابهای قرون قدیم و داشت توی موزه کنار نوشته های فیثاغورث و ... خاک میخورد! قرآن تا قیامت حقیقت برای کشف داره. قرآن ظاهری داره و باطنی...

پرسشگر:

در جواب به مهمان دیگر

خوب شما انتظار دارید قرآن هم مانند پیشگویهای آن کافر کیش (نوستراداموس) راز و رمز گونه و نیاز به متخصصان ماهر تفسیر داشته باشد
چرا ؟؟؟
مگر خود قرآن خطاب نکرده یا ایها الناس یا ایها الذین آمنوا!!! اگر قرار باشد مخطبان اصلی اش آن را نفهمند این چطور سخن گفتنی با مخاطبان است ؟؟؟؟
مگر مخاطبش عموم مردم نیستند؟؟
مگر برای هدایت و روشنگری نیست ؟؟؟؟؟؟
یعنی به نظر شما راز ماندگاری قرآن د ر چند پهلو ، مبهم و پیچیده شدن نوشته شدن آن است ؟؟
خوب با این اوصاف چه فرقی بین آورنده ی قرآن و نوستراداموس و جنگیران مدرن و رمالهای کنار خیابان که جملات و عبارات نامفهوم خرچنگ قور باغه می نویسند می ماند ؟؟؟

مهمان دیگر:

منظور من اینه که اگه یه حقایق علمی محدود در قرآن ‌اومده باشه دیگه نمیتونه معجزه ای باشه برای تمام زمانها. در ضمن خیلی حقایق قرآن و همینطور احکامش الان کاملا واضحه و نامفهوم نیست! خرچنگ قورباغه هم مربوط به دست خط بده و اینجا کاربردی نداره!!! اعجاز قرآن در همینه که هم ظاهر و هم باطنش پره. ظاهرش واضحه و هدایته و باطنش حقیقته. هریک از ضمایر "ها" در آیات سوره شمس به چیز خاصی برمیگرده و میتونه در این آیه به زمین برگرده. ضمیر "ها" باعث میشه که هم برداشت اشتباه به آیه داده نشه و هم آهنگ آیات حفظ بشه. ولی اگر حتی ضمیر "ها" رو به خورشید هم ربط بدید معنا باز هم درسته. شما وقتی به آسمون نگاه میکنید خورشید رو میبینید. اگه یه پرده ی سیاه جلوی صورت شما قرار بگیره چی میشه؟ میگید این پرده خورشید رو پوشوند. یعنی یک عبارت مستعمل هستش. یک اصطلاحه. آیه قبلش "قسم به ماه وقتی که بعد از آن درآید" هم از دیدگاه مردم زمین گفته شده نه آنچه در آسمون اتفاق میفته.به دیکشنری منجدالطلاب رجوع کن.

مهمان:

شب درست مثل یه پرده زمینو میپوشونه. از دید ما مثل یه پرده جلوی خوشیدرو میگیره و خورشید رو میپوشونه. دوتاش درسته.

مهمان دیگر:

اگر قران اینجوری نبود که دیگه کسی سراغش نمیرفت ، کلمات قران به این دلیل راز گونه هست که بشر بتونه تامل کنه ، خدا گذاشته که بره دنبالش و دربارش فکر کنه . همه چی که هلو تو گلو نیست! خدا خودش میدونه چیکار داره میکنه خودش میخواد بنده هاش دربارش فکر کنن و کشفش کنن،اگر حدا همه چیرو باز میذاشت هیچوقت بشر به دنبال ذات خدا نمیرفت . و در یه جا متوقف میشد.

مهمان:

سلام  

جناب... من یک سوال از شما دارم

اگر شما خواسته باشید حقایق مسلم علمی شناخته شده در قرن بیستم و بیست ویکم را به یک سری مردم بی سواد و جاهل که حتی خواندن و نوشتن معمولی را بلد نیستن اموزش بدهید از چه روش هایی استفاده می کنید ؟

ایا به مردمی که نمی دانند خورشید چیه چی می گین ؟ اصلا نمی دونن زمین چیه ؟ ستاره چیه ؟
چطور می خواین بفهمونین زمین گرده داره دور خورشید می چرخه ؟ و چه چیزی باعث ایجاد شب و روز میشه ؟

خوب اینو جواب بدید تا بعد .

پرسشگر:

با درود (در جواب به مهمان

خوب من هم چند پرسش دارم

چرا به آن مردم بی فرهنگ و بی سواد و فاقد تجزه و تحلیل و تفکرات پیچیده

نکته هایی که شما ادعا می کنید علمی است صاف و ساده نگفته است ؟؟

چرا بدون رمزو رازو کنایه و استعاره بجای آن همه آیات مبهم و شبه بر انگیز ، مثلا صاف و ساده نگفته است که

الشمس ثابته و الارض یمر علی حولها الی ما شاء الله

چر بجای صغری و کبری چیدن و آیات مبهم و شبه ناک و چند پهلو که شما افراط گرایانه اصرار دارید که دلیل بر کروی بودن زمین است صاف و ساده نگفته است

الارض کالکره یا الارض کروی

اگر قرآن براستی از جانب خدای کیهان و زمین بود مگر چه قدر هزینه داشت که بجای تیر در تاریکی انداختن ، آشکارا و قاطع مطالب علمی بالا را بگوید تا افتخار کشف کروی بودن و چرخش زمین نصیب کپلر و گالیله و کافر کیشان دیگر نشده و دلیلی بر حقانیت قرآن الهی باشد ؟؟؟؟؟

مهمان دیگر:

سلام بر...

پیامبر اسلام مسلط بر مفاهیم قران بودند چرا که عَلَّمَهُ شَدیدُ الْقُوى ، منتها پیامبر در تبیین و تشریح مفاهیم جوامع الکلام یعنی قران سطح معلومات مخاطبان را در نظر می گرفتند.

فرض کنید مثلا پیامبر ص می فرمودند :

ما بر روی زمین قرار نگرفته ایم بلکه در کنار زمین قرار داریم و درست در زیر پاهای ما در سمت دیگر زمین مردمانی هستند همانگونه که ما هم در زیر پاهای آنها در سمت روبروی آنها هستیم.

به نظر جنابعالی و با توجه به این مطلب که دشمنان پیامبر ایشان را دیوانه و مجنون محسوب می کردند آیا مطرح کردن این مطلب باعث تقویت ظن آنها نمی شد؟ پس برای فهم مطالب علمی قران ما به زمان نیاز داریم.

مهمان

در چند پست سابق ازتون سوالی کردم اما شما جواب ندادید و سوال پیچمون کردید.

جناب ... سوال رو که با سوال جواب نمی دن . شما اگر واقعا دنبال حقیقت هستید خوب به سوالهایی که پرسیدم جواب بدید ببینیم شما چگونه به یک سری ادم بی سواد می خوا هید تفهیم کنید خورشید یک ستاره است تشکیل شده از گاز ید روژن و هلیم و ...زمین صاف نیست گرده داره توی یک مدار بدور خورشید می چرخه حالا شب اینطوری بوجود میاد خوب شما که اینقدر هنر نقادی دارید اینجا هم هنرتونو نشون بدید و این مفاهیم برای ادمهای بی سواد و عامی به یک شکلی بازگو کنید که اونا نگن دیوانه اید و دارید هذیان می گید.

پرسشگر:

دوست گرامی

اشتباه نکن محمد امین همین که به اونا نشون بده که حمام برن و قتل و غارت نکنند و خود فروشی نکنند در برابر بتان تراشیده شده عبادت نکرده و دزدی نکنند و مال حرام نخورند و دختران خود را زنده بگور نکنند برای هفت نسلشون بس بود

شما مثل اینکه فراموش کرده اید که فلسفه پیامبری کلاس درس فیزیک و شیمی و کشف تر کیبات خورشید و مدار زمین نیست.

آن اعراب نیمه وحشی بی تمدن وبو گرفته چه نیازی به دانستن مدار زمین و ترکیب خورشید داشته اند ؟؟؟؟

آنها بیش از هر چیز به طهارت و حمام و غسل و دست برداشتن از وحشی گری و زنده بگور کردن دختران نیاز داشته اند تا چیزهایی که شما ادعا می کنید

این شمایید که به زور و ذهن خود می خواهید به قرآن مطالب علمی فوق مدرن بچسبانید.

مهمان:

با عرض سلام

در اول باید گفتن اسلام برای تمام انسانها و همه نسلها است نه فقط عرب و در ثانی جناب... نظریه شما در مورد قومیتها به خود شما مربوط است ولی در مورد اسلام به همه شاید بعضی از افراد ناشیانه خواسته باشند دلیلی برای مطابق کردن علم بسیار اندک امروز را با قران مقایسه کنند یا هر چیز دیگر این دلیل نمیشود که اصل واقعیت موجود انکار شود در مرحله اول قران کتاب هدایت است ولی بر حسب قدرت درک هر شخص به او میاموزددلایل زیادی از علم در قران موجود است که انکار ناپذیر است قران اندازه شعور و معرفت انسانها با انها حرف میزید و انکه درک علمی دارد به اندازه خود و انکه فقط درک طهارت و حمام و غسل به همان اندازه اما در مورد ایاتی که به استعاره امده این یک اصل است که برای فهم بهتر همیشه آرایه های ادبی كه موجب می شود نوشته ما زیبا تر شود ،در كنارآن، تشخیص آن سخت است البته نه برای اهل تعقل و استعاره را چیزی بالاتر از یك آرایه ادبی محض قلمداد نمی‌ کنند تشبیه در لغت ،به معنای مانند كردن تشبیه دارای 4 ركن است:

1. مشبه: اسمی كه مانند می شود.

2. مشبّه به:اسمی كه به آن مانند می شود.

3. ادات:كلماتی كه كه رابطه ی بین تشبیه را برقرار می كند.

4. وجه شبه:ویژگی مشترك بین دو اسم را می نامند

اگر کمی به ادبیات توجه بفرماید دو ركن ادات تشبیه و وجه تشبیه حذف می شود كه زیبا ترین ،رساترین ومؤثرترین تشبیه است. و بر همین اصاص نیز استعاره دارای دو نوع است:1-مصرحه(آشكار)2-مكنیه(تشخیص)

و چون قران برای انسان امده باید به بهترین صورت بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند برای همین موضوع است که از استعاره و آرایه های ادبی استفاده میکند که شیواتر باشد و مخاطب را به تعقل وادارد که البته در این میان عاقل از جاهل مشخص شود پس اگر در موضوعی به ویژگی مشترك بین یک امر توجه شود اصل معنای جمله میشود پس در اینجا اگر اصل معنی رفتن روز و امدن شب است نه اینکه شب خود پرده ای باشد که بر خورشید کشیده میشود در صورت تمایل این موضوع را میتوانیم از طریق ادبی دنبال کنیم.