در ميان راه بطحا تا به شام بود قوم لوط را آنجا مقام
لوط شد مبعوث بر پيغمبري تا جلوگيري كند از خودسري
لوط از خويشان ابراهيم بود نزد آن قوم آمد و شد رهنمود
حضرت لوط(عليهالسلام) يكي از پيامبران بزرگي است كه هم عصر ابراهيم (عليهالسلام) بود و نام مباركش در هفده سوره ، بيست و هفت بار در قرآن مجيد ذكر شده است. [1]
وي فرزند «هاران بن نارخ» و برادر زاده حضرت ابراهيم(عليهالسلام) است، و نام مادرش ورقه بنت لاحج بوده.[2]
وي سه هزار و چهار صد و بيست و دو سال بعد از هبوط آدم(عليهالسلام) در شهر بابل به دنيا آمد.
وقتي كه حضرت ابراهيم(عليهالسلام) در سرزمين بابل(عراق) مردم را به يكتاپرستي دعوت نمود، لوط(عليهالسلام) نخستين مردي بود كه در آن شرايط سخت به وي ايمان آورد و همواره در كنار او بود.[3] و همراه او از سرزمين بابل به فلسطين مهاجرت كرد و بعداً از ابراهيم(عليهالسلام) جدا شد و به شهر سدوم (در سرزمين اردن) آمد.
چرا كه مردم آن منطقه غرق فساد و گناه، مخصوصاً انحرافات جنسي بودند.
در ميان قوم خود سي سال سكونت كرد و آنها را به سوي خدا دعوت نمود و از عذاب الهي بر حذر داشت، اما كمتر در آن كوردلان اثر گذاشت.
لوط(عليهالسلام) سرانجام در هشتاد سالگي وفات يافت.[4] و مرقد مطهرش در قريه كفربريك در يك فرسخي مسجد الخليل (واقع در كشور فلسطين) كنار مرقد شصت نفر از پيامبران است. [5]
رسالت حضرت لوط(عليهالسلام)
قبلاً يادآور شديم هنگامي كه حضرت ابراهيم(عليهالسلام) از سرزمين بابل(عراق) به سوي فلسطين هجرت كرد، همسرش ساره و حضرت لوط(عليهالسلام) و كساني كه به او گرويده بودند همراه او آمدند، بعد از آنكه قحطي و خشكسالي، فلسطين را فرا گرفت، ابراهيم به همراهي لوط(عليهالسلام) رهسپار مصر گرديدند و پس از آن كه فشار قحطي فروكش نمود از مصر بازگشتند، در حالي كه گوسفندان زيادي را كه پادشاه مصر به آنها داده بود به همراه داشتند و از آنجا كه چراگاهها براي گوسفندان فراوان آنها، گنجايش نداشت و سبب اختلاف ميان چوپانهاي ابراهيم و لوط(عليهماالسلام) شده بود، ابراهيم (عليهالسلام) مصلحت ديد كه براي رفع اختلاف، زمينها را با لوط(عليهالسلام) تقسيم كند. و به وي پيشنهاد كرد جايي كه مورد پسند اوست انتخاب كند.[6]
وي سرزمين اردن كه شهرهاي (سدوم و عموره و ادمه و صوغر و صبوييم) در آن قرار داشتند انتخاب كرد[7] و در شهر سدوم اقامت گزيد.