پرسش:
آیا جانورانی چون مورچه، سوسک و امثال آن روح دارند اگر انسانی یکی از این موجودات را به عمد نابود کند عدل خداوند در مورد آن چگونه است؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
پرسش شما مشتمل بر دو بخش است که به تفکیک پاسخ آن را می دهیم:
الف) آیا آیا جانورانی چون مورچه، سوسک و امثال آن روح دارند ؟
موجوداتی که در سوال طرح شده چون زنده و با حرکت اند و برخی آثار و خواص روح نظیر جذب ملایمات و فرار از ناملایمات، یا کار ذخیره کردن مواد غذایی توسط مورچه ها انجام می گیرد ، دارای روح هستند . آنها دارای روح حیوانی هستند ، همان گونه که گیاهان دارای روح نباتی (گیاهی) هستند.
ب) اگر انسانی یکی از این موجودات را به عمد نابود کند عدل خداوند در مورد آن چگونه است؟
اولاً دور كردن موذيان، و دفع خطر از مظاهر حيات و زندگي، شرط عقل است، و جواز برخورد با آنها و نيز احكام آن در شرع مبين اسلام آمده است. در مورد موذيان و جانداران، ابن عباس از پيامبر اسلام روايت كردند كه "نَهي عَنْ قَتلِ كُلِ ذي روحٍ ِالّا اَنْ يوذي" (1) پیامبر از كشتن هر جانداري نهي فرمودند مگر آنكه آزار برساند.
بنابراين جاي نگراني در پاسخگويي به اعمالمان به خاطر کشتن حشرات موذی و زیان آور نیست. چرا كه مواخذة الهي در پي شكستن حدود الهي، و پشت نمودن به فرامين حضرت حق، از روي اختيار است. حال آنكه مصون نگاه داشتن زندگی در مقابله با حيات داني حيواني، امري شرعي است. حتی وجوب آن در بعضي مواقع حتمي است؛ آنجا كه جان انسانی در معرض خطر قرار مي گيرد.
مسئله ديگري كه به نظر مي رسد مبناي شبهه باشد، مقابل ديدن هدف خلقت اين موجودات ـ كه حيات انسان را تهديد مي كند ـ با كشتن آنها است.
درست است كه حيوانات خلق نشده اند تابدست انسان كشته شوند، اما اين كشته شدنشان در بعضي موارد مي تواند در راستاي هدف خلقتشان باشد، در صورتي كه ما به توجيه و معناي مناسبي از اين مسأله دست بيابيم.
مي دانيم كه نه فقط حيوانات، بلكه تمام عالم آفرينش حتي فرشتگان و جنّيان، براي تربيت انسان خلق شده اند، و از اسباب هدايت اويند، و از اين باب آدم محور عالم امكان محسوب مي شود.چنانچه در حديث قدسي بدان اشاره شده : "يابن آدم خَلقتُ الاشياءَ ِلاَجْلِكَ و خَلَقْتُكَ لِاَجْلي" (2) (اي پسر آدم، تمام اشياء را براي تو خلق كردم، و تو را نيز براي خويش خلق نمودم) و البته اين آدم، آدمي است كه در مسير هدف خلقت يعني انسان كامل شدن، در حركت باشد؛ نه آدم گمراهتر از حيوان.
حتی در یک نگاه عالی تر می توان گفت خداي تبارك و تعالي در هدايت عام و تكويني خويش براي تمام آدميان، آنها را در معرض اين آزمون آغازين قرار ميدهد، و از راه دفع موذيان به او مي آموزد تا در اين كشاكش به کشتن موجودات خطرناک يعني اصل مبارزه با شيطان و هواهاي نفساني، كه به منزله مهلكات سير الي الله و آفات نفس و روح محسوب مي شوند،بپردازد.
پس شاهد هستيم چگونه حيواناتي كه در مواجهه با زندگاني ما نقش موذي را مي يابند، در حد خود اسباب تربيت و رشد و تعالي انسان مي گردند.
لازم به توضيح است كه همانطور كه در بخش اول گفته شد، حيوانات نيز در مرتبه خود صاحب روحند و در ضمن حقوقي بر ما دارند، و اداي اين حقوق بر ما فرض و واجب است. واگر آزاري بي مورد به آنان برسانيم، بدون شك آثار سوء آنرا لااقل در دنيا درك خواهيم نمود. و بايد بدانيم هيچ جانوري در ذات خود موذي و شر نمي باشد، بلكه در مواجهه و تقابل با ما اين حكم را پيدا مي كند. بنابراين در خارج اين موضوع حكم ديگر حيوانات را پيدا مي كند.
به رواياتي از نبي مكرم اسلام( راجع به حقوق حيوانات) توجه فرماييد :
"اگر گنجشكي به ستم كشته شود، در قيامت به خداوند شكايت مي كند، كه اين بنده مرا نه براي استفاده، كه بي سبب كشته است." (5)
"حيوان را براي چموشي و سركشي بزنيد، اما براي لغزيدن و به سردرآمدن نزنيد." (6)
از طرفي داستانهاي فراواني هم در كتب حكائي ما هست، كه ثمرات شگرف رعايت حقوق و رسيدگي به حيوانات را ذكر نموده است.
در خاتمه نيز ذكر اين نكته ضروري است، كه دفع اذيت حيوانات موذي خود احكامي دارد، از جمله دفع اذيت اگر با دور ساختن آنها حاصل شود، بايد از كشتن آنها صرف نظر نمود. و اگر تنها با كشتن ميسر باشد، بايد كشتن آنها سريع صورت پذيرد، و نبايد توأم با زجر باشد.
منابع و مآخذ :
1- ميزان الحكمه، ج2،باب حيوانات
2- علم اليقين، ج1، ص381،باب 5،فصل3
3. ربنا الذي اعطي كل شيء خلقه ثم هدي /(پروردگار ما به هر چيزي وجود و خلقت بخشيد، سپس هدايتش فرمود.)آيه 50،سوره طه
5و6 ميزان الحكمه،ج2،باب حيوانات