پرسش:
آیا افرادی که خودکشی میکنند، مشکل روانی دارند؟
پاسخ:
با سلام و ادب
خودكشى امرى ناپسند، مردود و زشت است.
انسان عاقل حتى در بدترين وضع، با جان خود معامله نمى كندو آن را به بازى نمى گيرد، بلكه با صبر و متانت و توكّل به خدا از چنين مهلكه اى مى گريزد.
نداشتن هدف، تضعيف پايه هاى اعتقادي،ناكامى و شكست در رسيدن به بعضى از خاسته ها، از دست دادن انگيزه، افسردگى بيش از حدّ و مزمن، نبود اميد و توقعات بيش از حدّ از عوامل جدّى زمينه ساز براى خودكشى است.
انسان هاى ضعيف النفس خودكشى را راه چاره مى دانند.
اينان دنيا را براى خود مكانى دائمى مى پندارند و در صورت ناكامى و بروز مشكل، همه چيز را تمام شده پنداشته و براى فرار از آن به خودكشى روى مى آورند واز اين نكته غافلند كه بعد از خودكشى در پيشگاه خدا با گناهى بزرگ و غير قابل بخشش حاضر و به عذابى بزرگ دچار مى شوند و راه هر گونه بازگشت و جبران را به روى خود بسته مى بينند. تقويت ايمان و باورهاى دينى و مطالعه در مورد قيامت و معاد مى تواند در جلوگيرى از پوچ گرايى و تصميم هاى غلط، مؤثر باشد.
محققان معتقدند كه 83 درصد از جوانانى كه فكر خودكشى دارند، دچار افسردگى هستند. با اين حال اكثر جوانان افسرده اقدام به خودكشى نمى كنند. آشكارترين دلايل خودكشى نوجوانان، احساسات منفى و نااميدى و از دست دادن كنترل خود است. احساس گناه شديد، احساس تنهايى و بى كسى و بى پناهي، فقدان حمايت، ضعف روانى براى تأثير كام روايي، ناتوانى در كنترل فشارهاى وارده، ناتوانى در كنترل احساسات و رشد نيافتگى و عدم آمادگى براى مقابله با مشكلاتى كه پيش روى نوجوان قرار مى گيرد، مهم ترين دلايلى است كه ممكن است او را به فكر يا عمل خودكشى وادار كند. نااميدى و بى پناهى نوجوان ممكن است ناشى از وضع خانواده، مدرسه، همسالان و حتى شكست در عشق باشد.[4]
[4] روزنامة انتخاب، شمارة 963، تاريخ 5/6/81.