قطرهاي از درياي فضائل زهراي مرضيه (ع.ه)
سپيده سخن:
حضرت زهرا عليها السلام هم به لحاظ نسب و خانواده و هم به جهت رفتار و منش شخصي و اوصاف فردي در اوج قله عظمت و بزرگي قرار دارد .
او در عظمت و بزرگي نسب خانوادگي شهره جهان است; زيرا پدري چون حضرت محمد صلي الله عليه و آله - اولين فرد جهان هستي در كمال و فضائل - و مادري چون خديجه كبري عليها السلام - يكي از زنهاي كامله جهان هستي و دومين مسلمان، و فداكارترين فرد در راه اسلام - و همسري چون اميرمؤمنان علي عليه السلام - كه به منزله جان پيامبر صلي الله عليه و آله و برترين انسان بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله مي باشد - و فرزنداني چون حسنين عليهما السلام و زينبين عليهما السلام دارد . اگر محصول تربيت زهرا عليه السلام فقط زينب عليها السلام بود، در افتخار و عظمت حضرت زهرا عليها السلام كفايت مي كرد . راستي كجا مي توان خانواده اي يافت كه مانند خانواده زهرا عليها السلام پدر معصوم، همسر معصوم، فرزندان ذكور معصوم و خود خانم نيز معصومه باشند و كجا مي توان خانه اي يافت كه چنين انسانهاي بزرگي در آن جمع شوند، جز خانه گلي فاطمه .
و او در اوج فضايل قرار دارد به حدي كه شناخت او جز براي معدودي از انسانها غيرممكن است .
امام صادق عليه السلام فرمود: «وهي الصديقة الكبري وعلي معرفتها دارت القرون الاولي » ; او صديقه كبري است كه بر محور شناخت او قرنهاي گذشته دور زده است .» (1)
شاعر عرب به همين نكته اشاره كرده و مي گويد:
وحبها من الصفات العالية عليه دارت القرون الخالية
«دوستي او از صفات ارزنده است، و قرنهاي گذشته بر محور او چرخيده است .»
چگونه مي توان او را شناخت، در حالي كه خداي متعال به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرموده است: «يا احمد لولاك لما خلقت الافلاك ولولا علي لما خلقتك ولولا فاطمة لما خلقتكما; (2) اي پيامبر! اگر تو نبودي هستي را نمي آفريدم، و اگر علي عليه السلام نبود تو را خلق نمي كردم، و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را به وجود نمي آوردم .»
و پيامبر گرامي اسلام درباره او فرمود: «ولو كان الحسن شخصا لكان فاطمة بل هي اعظم; ان فاطمة ابنتي خير اهل الارض عنصرا وشرفا وكرما; (3)
اگر [خوبيها و] زيبائيها به صورت انساني درآيد، او فاطمه خواهد بود، بلكه او برتر [از آن] است; براستي كه دخترم فاطمه برترين انسان روي زمين از نظر عنصر و ذات، و از نظر شرافت وبزرگواري است .»
و چگونه مي توان به فضائل و خوبيهاي او پي برد و حال آنكه قطب عالم امكان، مهدي صاحب الزمان; آنكه همه خوبيها در او جمع شده است، فاطمه عليها السلام را الگو و مقتداي خويش مي داند، آنجا كه مي فرمايد: «وفي ابنة رسول الله لي اسوة حسنة، وسيردي الجاهل رداءة عمله وسيعلم الكافر لمن عقبي الدار; (4) دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله زيباترين الگو براي من است، و به زودي نادان پستي عمل خويش را خواهد ديد و كافران در مي يابند كه پايان كار به نفع چه كسي مي باشد .»
فاطمه ليلة القدر ناشناخته است . امام صادق عليه السلام فرمود: ««انا انزلناه في ليلة القدر» اليلة: فاطمة والقدر: الله، فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرك ليلة القدر، و . . . سميت «فاطمة » لان الخلق فطموا عن معرفتها; (5) [اينكه خداوند مي فرمايد:] ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم، [مراد از] شب، فاطمه و مراد از قدر، خداوند است . در نتيجه هر كسي فاطمه را آنچنان كه بايد بشناسد، به حقيقت شب قدر را درك نموده است، و . . و اينكه فاطمه، فاطمه ناميده شده است براي اين است كه مخلوق از [كنه] معرفت او عاجز است .»
فضائل زهرا عليها السلام آنچنان كه بايد و شايد قابل درك نبوده و البته قابل انكار نيز نمي باشد .
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: «الويل، ثم الويل، الويل لمن شك في فضل فاطمة; واي [و عذاب باد،] سپس واي، واي بر كسي كه در فضيلت زهرا عليها السلام شك روا دارد .»
زهرا عليها السلام در كلام محققين اهل سنت
1 . ابن صباغ مالكي: «در افتخار فاطمه همين بس كه دختر پيامبر صلي الله عليه و آله خيرالبشر است، فاطمه اي كه ولادتش پاك، و سيده است به اتفاق همه مسلمين .» (6)
2 . محمد بن طلحه شافعي: «دقت كن در آيه مباهله (7) و ترتيب و عبارات آن، و اشاراتي كه به علو مقام فاطمه دارد، و چگونه او وسط قرار گرفته است، (چنانكه در حال رفتن بين پيامبر صلي الله عليه و آله و علي عليه السلام بود) تا مقام و منزلت او بيشتر روشن گردد .» (8)
3 . عباس محمود، العقاد المصري: «در هر ديني يك چهره از زن كامله وجود دارد كه همه او راتقديس مي كنند . و گويا او نشانه خداوند بين مردان و زنان است، در مسيحيت چهره مريم پاكدامن، و در اسلام لاجرم آن چهره كامله فاطمه بتول مي باشد . (9) »
4 . دكتر علي ابراهيم حسن: «در زندگي فاطمه انواع عظمتها را مي بينيم كه اين عظمتها را همچون بلقيس و . . . از راه داشتن قصر و ثروت و زيبائي ظاهري به دست نياورده است . و همچون عايشه، شهرت خويش را از راه رهبري جنگجويان (در جنگ جمل) ورويارويي با مردان به چنگ نياورده، بلكه از راه حكمت و بزرگي شخصي خود، عالم را از حكمت و عظمت پر نموده است، حكمتي كه مرجعش كتب فلاسفه و علماء نيست . بزرگي كه ريشه اش پادشاهي و ثروت نيست بلكه از درون جانش و كمالات نفسش ريشه مي گيرد . (10) »
آري او شخصيتي است كه هر قدر فهم بشر در شناخت حقيقتش بيشتر فرو رود، با مسائل حل نشده و رازهاي ناگشوده بيشتري روبرو مي شود، و سرانجام عاجزانه بايد بگويند كه انديشه ها از درك فضائل زهرا عاجزند .
فضائل حضرت زهرا عليها السلام
در اين نوشتار به بعضي از فضائل حضرت زهرا عليها السلام اشاره مي شود:
1 . ولادت زهرا عليها السلام
بعد از چهل شبانه روز عبادت و كناره گيري رسول خدا صلي الله عليه و آله از خديجه كبري، فرشته خدا غذايي از بهشت براي آن حضرت آورد، بعد از افطار با آن غذاي بهشتي و روحاني، جبرئيل عرض كرد: اي رسول خدا! امشب از نماز مستحبي درگذر و به سوي خانه خديجه بشتاب! زيرا خداوند اراده نموده كه از صلب تو فرزند پاكيزه اي بيافريند . بدنبال اين فرمان، نور فاطمه عليها السلام از صلب پدر به رحم مادر انتقال يافت (11) .
بعد از مدتي جبرئيل به پيامبر صلي الله عليه و آله اين گونه بشارت داد: «اي رسول خدا! بچه اي كه در رحم خديجه عليها السلام مي باشد، دختر ارجمندي است كه نسل تو از وي بوجود خواهد آمد، او مادر امامان و پيشوايان دين است كه بعد از انقطاع وحي جانشين تو خواهند شد . (12) »
بعد از اتمام دوران بارداري خديجه، فرشتگان خدا و حوريان بهشتي و زنان آسماني به ياري خديجه شتافتند و بدين گونه، فاطمه عزيز، يعني اختر فروزان آسمان نبوت پا به عرصه گيتي نهاد، و به نور تابناك خود، شرق و غرب عالم را روشن ساخت (13) .
از سخنان پيش گفته، فضيلت حضرت زهرا عليها السلام در اصل انعقاد نطفه، دوران جنيني، و پا گذاشتن به عرصه گيتي به خوبي آشكار است .
2 . نور فاطمه عليها السلام
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «خلق نور فاطمة عليها السلام قبل ان تخلق الارض والسماء فقال بعض الناس: يا نبي الله! فليست هي انسية؟ ! فقال: فاطمة حوراء انسية; (14) نور فاطمه قبل از خلقت زمين و آسمان آفريده شد، بعضي از مردم عرض كردند: اي پيامبر خدا! پس زهرا از آدميان نيست؟ فرمود: فاطمه حوريه بشري است .»
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در جاي ديگر فرمود: «لما خلق الله الجنة خلقها من نور وجهه، ثم اخذ ذالك النور فقذفه فاصابني ثلث النور، واصاب فاطمة ثلث النور، واصاب عليا واهل بيته ثلث النور; فمن اصابه من ذلك النور اهتدي الي ولاية محمد، ومن لم يصبه من ذلك النور ضل عن ولاية آل محمد صلي الله عليه و آله; خداوند بهشت را از نور وجود خود آفريد، سپس آن را برگرفته و رها كرد . پس يك سوم آن به من [پيامبر صلي الله عليه و آله] و يك سوم آن به فاطمه، و ثلث باقيمانده به علي عليه السلام و اهلبيت او اصابت كرد . پس هر كس كه از آن نور به او برسد، به ولايت آل محمد صلي الله عليه و آله رهنمون مي شود، و هر كس از آن نور به او نرسد از ولايت آل محمد صلي الله عليه و آله گمراه [و به بيراهه خواهد رفت] .» (15)
3 . نام زهرا عليها السلام
يونس مي گويد، امام صادق عليه السلام فرمود: «لفاطمة عليها السلام تسعة اسماء عند الله عزوجل: فاطمة، والصديقة، والمباركة، والطاهرة، والزكية، والراضية، والمرضية والمحدثة والزهراء ثم قال عليه السلام اتدري اي شي ء تفسير فاطمة؟ قلت اخبرني يا سيدي، قال: فطمت من الشر; (16)
براي فاطمه نزد خداي بلند مرتبه نه اسم است: فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه و زهرا .
آنگاه فرمود: معني و تفسير فاطمه را مي داني؟ گفتم: آقاي من شما بفرمائيد . فرمود: فاطمه را از آن جهت فاطمه گويند كه از شر بدور است .»
همچنين براي وجه تسميه فاطمه عليها السلام وجوه ديگري نقل شده است كه عبارتند از:
1 . فاطمه از اسم خداوند يعني فاطر گرفته شده است (17) .
2 . چون دوستان و شيعيان او از آتش جهنم در امان اند . (18)
3 . چون از عادت ماهانه بريده و منقطع بوده است . (19)
4 . عبادت فاطمه عليها السلام
امام صادق عليه السلام فرمود: «كانت اذا قامت في محرابها زهر نورها لاهل السماء كما يزهر الكواكب لاهل الارض; (20) هرگاه فاطمه عليها السلام در محراب عبادتش مي ايستاد، نور او براي اهل آسمان مي درخشيد; آنگونه كه ستارگان براي اهل زمين مي درخشند .»
امام حسن عليه السلام فرمود:
«ما كان في الدنيا اعبد من فاطمة عليها السلام حتي تورم قدماها; (21) عابدتر از فاطمه در دنيا نبود، [آنقدر عبادت كرد] كه پاهاي [مباركش] ورم كرد .»
5 . اخلاص فاطمه عليها السلام
از حسين بن روح سؤال شد: پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله چند دختر داشت؟ گفت: چهار دختر . سؤال شد: كداميك برتر بود؟ گفت: فاطمه; به خاطر اينكه وارث [علم] نبي بود و نسل پيامبر صلي الله عليه و آله از طريق او انتشار يافت . و خداوند اين دو خصلت را به خاطر اخلاص او عنايت فرمود . (22)
سوره هل اتي هم كه پاداش اخلاص و عطاي اهل بيت است، بر اوج اخلاص فاطمه عليها السلام به عنوان يكي از اهلبيت عليهم السلام دلالت دارد .
6 . ذكر و تسبيح فاطمه عليها السلام
از علي عليه السلام نقل شده است كه: يكي از پادشاهان عجم برده اي به پيامبر هديه نمود، من به فاطمه گفتم نزد رسول خدا برو و خدمتگزاري براي خود درخواست كن، زهرا نزد رسول خدا رفته و اين موضوع را با ايشان در ميان گذارد، پيامبر عليه السلام فرمودند: فاطمه جان! چيزي به تو دهم كه برايت از خادم و آنچه در دنياست بهتر باشد; بعد از نماز، 34 بار الله اكبر، و 33 مرتبه الحمد لله و 33 بار سبحان الله بگو .
آنگاه اين اذكار سه گانه را با «لا اله الا الله » پايان بخش، و اين براي تو از آنچه خواسته اي و ازدنيا و آنچه در دنياست بهتر خواهد بود . (23)
فاطمه زهرا عليها السلام مقيد بود كه اين تسبيحات را بعد از هر نماز بگويد و به همين علت تسبيحات فاطمه زهرا عليها السلام ناميده شده است .
فضيلت تسبيحات فاطمه عليها السلام
در فضيلت تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام امام صادق عليه السلام فرمود: «من سبح تسبيح فاطمة الزهراء عليها السلام قبل ان يثني رجليه من صلاة الفريضة غفر الله له; (24) هر كس تسبيح فاطمه را قبل از آنكه از حالت نماز فارغ شود بگويد; خداوند او را مي آمرزد .»
و همچنين امام صادق عليه السلام بارها مي فرمودند: «تسبيح فاطمة عليها السلام في كل يوم في دبر كل صلاة احب الي من الف ركعة في كل يوم; (25) تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام درهر روز بعد از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار ركعت نماز در هر روز است .»
و نيز فرمودند: «تسبيح فاطمة الزهراء عليها السلام من الذكر الكثير الذي قال الله عزوجل «واذكروا الله ذكرا كثيرا» ; (26) تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام مصداق ذكر كثيري است كه خداوند فرمود: خدا را ياد كنيد، ياد كردني بسيار .»
7 . علم فاطمه عليها السلام
علم انسانهاي معمولي اكتسابي است ولي علم انبياء و اولياء الهي لدني و الهي است، علم فاطمه زهرا عليها السلام هم لدني بود . سلمان گويد: عمار به من گفت: از امر تعجب آوري براي تو خبر دهم! گفتم بگو، عمار گفت: (روزي) همراه با علي عليه السلام بر فاطمه زهرا عليها السلام وارد شديم . هنگامي كه نگاه زهرا عليها السلام به علي عليه السلام افتاد، فرمود، نزديك بيا تا حديث گذشته، حال و آينده راتا روز قيامت، برايت بگويم . ديدم اميرالمؤمنين عليه السلام به حالت قهقري (و به عقب) برگشت و نزد پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله مشرف شد، حضرت فرمود: اي اباالحسن نزديك بيا . علي عليه السلام نزديك پيامبر صلي الله عليه و آله نشست، بعد از اينكه آرام گرفت، پيامبر اسلام فرمود: من خبر دهم يا خود خبر مي دهي؟ ! عرض كرد: خبر دادن از شما زيباتر است . آنگاه حضرت جرياني كه بر علي گذشته بود را شرح داد، علي عليه السلام عرض كرد آيا نور فاطمه از نور ما مي باشد؟ حضرت فرمود: مگر نمي داني؟ آنگاه علي عليه السلام سجده شكر انجام داد .
8 . فاطمه عليها السلام محدثه بود
دانشمندان شيعه و سني بالاتفاق قائل به وجود محدث در اسلام مي باشند و معتقدند كه بعد از پيامبر اسلام يقينا بشر محدث وجود داشته است، منتهي در مصداق اختلاف است . در تعريف محدث مي گويند: «المحدث يسمع الصوت ولا يري شيئا; (27) محدث صداي فرشته را مي شنود ولي چيزي را نمي بيند .»
امام صادق عليه السلام فرمود: «فاطمة بنت رسول الله كانت محدثة ولم تكن نبية انما سميت فاطمة محدثة لان الملائكة كانت تهبط من السماء فتناديها كما تنادي مريم بنت عمران . . . ; (28) فاطمه دختر رسول خدا محدثه بود نه پيامبر . فاطمه را از اين جهت محدثه ناميده اند كه فرشتگان از آسمان بر او نازل مي شدند و با او همانند مريم دختر عمران گفتگو داشتند .»
حضرت صادق عليه السلام سخن خود را چنين ادامه مي دهند: شبي حضرت صديقه عليها السلام به فرشتگان هم صحبت خويش فرمود: آيا آن زن كه بر جميع زنان عالم برتري دارد، مريم دختر عمران نيست؟ جواب دادند: نه; زيرا مريم فقط سيده زنان عالم در زمان خودش بود، ولي خداي متعال تو را سيده زنهاي عالم خودت، و هم عالم زمان مريم و اولين و آخرين قرار داده است (يعني تو را بانوي بانوان جهان قرار داد) .»
و باز فرمود: «فاطمه بعد از رحلت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله 75 روز بيشتر زنده نماند، و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبريز كرده بود، به اين جهت جبرئيل پي در پي به حضورش مي رسيد، و او را در عزاي پدر تسليت مي گفت .» (29) جبرئيل گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش وگاه از حوادثي كه بعد از رحلت او بر ذريه اش وارد مي گردد، خبر مي داد . اميرالمؤمنين عليه السلام نيز آنچه جبرئيل گزارش مي داد، مي نوشت . مجموعه اين سخنان به مصحف فاطمه معروف شده است .
در زيارتنامه حضرت فاطمه عليها السلام هم مي خوانيم: «السلام عليك ايتها المحدثة العليمة » (30)
9 . عطاي فاطمه عليها السلام
بهترين و برترين انفاق آن است كه از محبوبترين چيز انفاق شود و انفاقهاي فاطمه عليها السلام چنين بود، كه به دو نمونه اشاره مي شود .
الف) گلوبند پربركت
جابر بن عبدالله انصاري مي گويد: روزي نماز عصر را با پيغمبر صلي الله عليه و آله خوانديم، ناگاه پيرمردي خدمت رسول خدا رسيد كه لباس كهنه اي پوشيده بود، و از شدت پيري و ناتواني نمي توانست بر جاي خودش قرار گيرد . عرض كرد يا رسول الله! گرسنه ام سيرم كن; برهنه ام لباسي به من عطا كن; تهيدستم چيزي به من بده . رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: من كه اكنون چيزي ندارم ولي تو را به جايي راهنمايي مي كنم، شايد حاجتت برآورده شود . سپس به بلال فرمود: پيرمرد ناتوان را به خانه فاطمه هدايت كن . او بعد از ورود به خانه زهرا عليها السلام سلام كرد، حضرت جوابش را داد و فرمود: كيستي؟ خود را معرفي نمود . . . فاطمه گلوبندي را كه پسر عمويش به وي اهداء نموده بود، به او داد و فرمود: به فروش رسان و زندگي خودت را بدان اصلاح كن .
پيرمرد برگشت و جريان را خدمت پيغمبر عرض كرد . آن حضرت گريست و فرمود: گردنبند را به فروش رسان تا خدا به بركت عطاي دخترم براي تو گشايشي فراهم سازد . . . پيرمرد بعد از فروختن گردنبند، به پيامبر صلي الله عليه و آله عرض كرد: به بركت عطاي فاطمه عليها السلام بي نياز شدم (31) .
ب) پيراهن شب عروسي
صفوري شافعي از ابن جوزي نقل مي كند كه رسول خدا صلي الله عليه و آله در شب عروسي فاطمه عليها السلام براي او پيراهن تازه اي آماده كردند . جامه اي كهنه و وصله دار نيز در نزد ايشان بود . سائلي در زد و گفت: از خانه رسول خدا صلي الله عليه و آله جامه اي كهنه مي خواهم . فاطمه مي خواست جامه كهنه را بدهد، ولي سخن خدا به يادش آمد كه مي فرمايد: «لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون » ; «به نيكويي نخواهيد رسيد مگر اينكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد .»
پس جامه نو را به وي داد . وقتي كه هنگام زفاف حضرت شد، جبرئيل به محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و عرض كرد: يا رسول الله! پروردگارت سلام مي رساند، و مرا نيز فرمان داده كه به فاطمه عليها السلام سلام برسانم و براي فاطمه عليها السلام توسط من جامه اي از ديباي سبز از جامه هاي بهشتي فرستاده است .
10 . همسرداري فاطمه عليها السلام
در حديثي مي خوانيم كه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله از علي عليه السلام پرسيد: «كيف وجدت اهلك؟ قال: نعم العون علي طاعة الله وسال فاطمة، فقالت: خير بعل; (32) فاطمه، همسرت را چگونه يافتي؟ گفت: بهترين يار بر اطاعت [و بندگي] خداوند، و از فاطمه سؤال كرد: گفت: او بهترين شوهر است .»
فاطمه در يك موقعيتي بسيار حساس و بحراني در خانه علي زندگي مي كرد، سپاه اسلام هميشه در حال آماده باش بود . در هر سال، چندين جنگ واقع مي شد و علي عليه السلام در تمام يا اكثر آن جنگها شركت داشت . هرگاه با پيكر خسته و كوفته به خانه باز مي گشت، از مهربانيها و دلگرميها و نوازشهاي همسر عزيزش كاملا برخوردار مي شد; زخمهاي تنش را پانسمان مي كرد، لباسهاي خون آلود جنگ را مي شست (33) ، فداكاريها و شجاعتهايش را مي ستود، و بدين وسيله دلش را گرم و براي جنگ آينده آماده اش مي نمود .
حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «ولقد كنت انظر اليها فتنكشف عني الهموم والاحزان; (34) به راستي هميشه اين گونه بود كه به او نگاه مي كردم و تمام غمها و غصه هايم بر طرف مي شد .»
فاطمه عليها السلام هرگز بدون اجازه علي عليه السلام از خانه خارج نشد و هيچ گاه او را غضبناك نكرد . او در ساعات وداع خويش به علي عليه السلام گفت: «يا ابن عم ما عهدتني كاذبة ولا خائنة ولا خالفتك منذ عاشرتني . فقال عليه السلام: معاذ الله انت اعلم بالله وابر واتقي واشد خوفا من الله ان اوبخك مخالفتي; (35) پسر عمو! هرگز مرا دروغگو و خائن نيافتي، از روزي كه با من معاشرت كردي، با دستورات تو مخالفت نكردم . علي عليه السلام فرمود: [اي دختر پيامبر!] معاذ الله [كه تو در خانه من بدرفتاري نموده باشي، زيرا] مراتب خداشناسي و نيكوكاري و پرهيز كاري و بزرگي و خداترسي تو به حدي است كه جاي ايراد و خرده گيري در مورد مخالفت با من نيست .»
11 . شفاعت فاطمه عليها السلام
حسن ختام فضائل حضرت را مقام شفاعت حضرت قرار مي دهيم .
1 . پيامبر اسلام خطاب به امام حسن و امام حسين عليهما السلام فرمود: «انتما الامامان ولامكما الشفاعة; (36) شما دو نفر (حسنين) امام هستيد، و براي مادر شما شفاعت است .»
2 . پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: وقتي روز قيامت شود، از باطن عرش ندا مي رسد: اي اهل قيامت! چشمهاي خويش را پايين افكنيد تا اينكه فاطمه دختر محمد با پيراهن خضاب شده به خون حسين عبور كند، در آن عرصه حضرت فاطمه پايه عرش را گرفته و عرضه مي دارد: پروردگارا! تو جبار عادلي، بين من و كساني كه فرزندان مرا كشتند قضاوت فرما . رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: به حق خداي كعبه سوگند كه پروردگارم به سنت من حكم خواهد فرمود .
آنگاه زهرا عليها السلام عرضه مي دارد: «اللهم اشفعني فيمن بكي علي مصيبته; پروردگارا به من اجازه شفاعت كساني را بفرما كه در مصيبت حسينم گريه كرده اند» و خداي تعالي اذن شفاعت آنان را به ايشان عنايت مي فرمايد .» (37)
3 . جابر بن عبدالله انصاري مي گويد: به حضرت باقر عليه السلام عرض كردم: فدايت شوم، يا بن رسول الله! براي من حديثي در فضيلت جده ات فاطمه زهرا عليها السلام بفرماييد تا هنگامي كه آن را براي شيعيان بيان مي كنم خوشحال گردند . امام باقر عليه السلام فرمود: پدرم و او از جدم، از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل مي فرمود كه: در روز قيامت براي انبياء و رسل منبرهايي از نور برپا مي شود و منبر من در روز قيامت از همه بلندتر است . آنگاه خداوند مي فرمايد: خطبه بخوان، پس خطبه اي
بخوانم كه احدي از انبياء و رسل مانند آن را نشنيده است . پس براي اوصياء نيز منبرهايي از نور برافراشته مي شود و در ميان آنها منبري براي وصي من علي بن ابي طالب نصب مي گردد كه از همه بلندتر است; آنگاه خداوند به علي عليه السلام مي فرمايد خطبه بخوان، پس خطبه اي مي خواند كه احدي از اوصياء مانند آن نشنيده است .
آنگاه براي فرزندان انبياء و رسل منبرهايي از نور نصب مي گردد، پس براي دو فرزند و نوه و دو ريحانه ايام حياتم (حسنين عليهما السلام) منبري برپا مي شود و به آنان گفته مي شود خطبه بخوانيد و آن دو خطبه هايي مي خوانند كه هيچ يك از فرزندان انبياء و رسل مانند آن را نشنيده اند .
آنگاه منادي كه جبرئيل است ندا مي دهد: فاطمه دختر محمد صلي الله عليه و آله كجاست؟ آنگاه فاطمه عليها السلام برمي خيزد، [تا اينكه فرمود:] خداي تعالي مي فرمايد: اي اهل محشر كرامت و بزرگواري از آن كيست؟ محمد و علي و حسنين عليهم السلام عرض مي كنند: براي خداي واحد قهار . آنگاه خداوند مي فرمايد: اي اهل محشر! من امروز كرامت وبزرگي را براي محمد و علي و فاطمه و حسنين عليهم السلام قرار دادم .
اي اهل محشر! سرها را پايين افكنده و چشمها را ببنديد، اين فاطمه است كه به سوي بهشت مي رود . آنگاه جبرئيل شتر بهشتي مي آورد، در حالي كه دو طرفش را ديباج آويزان كرده اند، و مهار آن از لؤلؤ تازه است . حضرت بر آن سوار مي شوند و خداي متعال صدهزار فرشته را در طرف راست و صدهزار فرشته در سمت چپ وي مي فرستد، و صدهزار فرشته را مامور مي فرمايد تا حضرت فاطمه عليها السلام را بر روي بالهاي خود سوار كنند تاايشان را به در بهشت برسانند . وقتي كه به در بهشت مي رسند، حضرتش مي ايستد، خداي متعال مي فرمايد: اي دخت حبيب من چرا توقف كردي و حال آنكه من تو را امر كرده بودم به بهشت من درآيي؟ حضرت صديقه عليها السلام عرض مي كند: پروردگارا دوست مي دارم كه ارزش و قدر و قيمت من در مثل چنين روزي شناخته شود .
خداوند مي فرمايد: «يا بنت حبيبي! ارجعي فانظري من كان في قلبه حب لك او لاحد من ذريتك خذي بيده فادخليه الجنة! ; اي دختر حبيب من! برگرد و بنگر هر كه در قلبش محبت تو و يا محبت يكي از فرزندان تو باشد، دستش را بگير و او را داخل بهشت نما .»
آنگاه حضرت باقر عليه السلام فرمود: والله اي جابر! در آن روز حضرت زهرا عليها السلام شيعيان و دوستانش را بر مي گزيند و انتخاب مي كند; همان گونه كه پرنده دانه نيكو را از دانه بد جدا مي كند . وقتي كه شيعيان سيده زنان دو عالم به آن بزرگوار نزديك و بر در بهشت مي آيند، خداي تعالي در قلب آنان چنين مي افكند كه در آنجا بايستند . وقتي مي ايستند خداوند مي فرمايد: اي دوستان من! توقف شما براي چيست و حال آنكه فاطمه دخت حبيب من شفاعت شما را نموده است؟ پاسخ دهند: پروردگارا ما دوست داريم كه در چنين روزي ارزش و منزلتمان شناخته شود . خداوند مي فرمايد: اي دوستان من! برگرديد و ببينيد چه كسي به خاطر آنكه شما فاطمه را دوست مي داشتيد، شما را دوست مي داشت؟ چه كسي به شما به خاطر دوستي فاطمه زهرا عليها السلام غذا داد؟ چه كسي شما را به خاطر دوست داشتن فاطمه عليها السلام لباس پوشانيد؟ چه كسي به شما بخاطر دوستي فاطمه عليها السلام شربتي نوشانيد؟ چه كسي بخاطرفاطمه عليها السلام و دوستي فاطمه عليها السلام غيبت غيبت كننده اي را از شما رد كرد؟
پس دستش را بگيريد و او را وارد بهشت نماييد . (38)
پي نوشت:
1) محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، (بيروت، داراحياء التراث العربي)، ج 43، ص 105 .
2) علامه مرندي، ملتقي البحرين، ص 14; ر . ك: ميرجهاني، الجنة العاصمه، ص 148; صالح بن عبدالوهاب العرندس، كشف اللآلي، به نقل از فاطمه زهرا عليها السلام، بهجة قلب المصطفي، رحماني همداني (تهران، نشر المرضية، دوم، 1372) ص 9 .
3) حمويني، فرائد السمطين، ج 2، ص 68 .
4) بحارالانوار، (پيشين)، ج 53، صص 179 - 180 .
5) محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، (داراحياء التراث العربي)، ج 43، ص 65 .
6) الفصول المهمة (بيروت)، ص 143 .
7) آل عمران/61 .
8) مطالب السئول، چاپ ايران، ص 6 و 7 .
9) توفيق ابواعلم، اهل البيت، ص 128 .
10) علامه دخيل، فاطمة الزهراء عليها السلام، ص 171 .
11) بحار (پيشين)، ج 16، ص 78 و ر . ك: بانوي نمونه اسلام، ابراهيم اميني، ص 27 .
12) دلائل الامامة، ص 8 .
13) همان و ر . ك: بحارالانوار، (پيشين)، ج 43، ص 2، و ج 16، ص 80 .
14) عبدالله بحراني، العوالم، (قم مدرسة المهدي)، ج 6، ص 9 .
15) بحارالانوار، (پيشين)، ج 43، ص 44 .
16) بحار (پيشين)، ج 43، ص 10 .
17) همان، ص 65 .
18) همان، ص 16 .
19) همان، ص 16 .
20) همان، ص 12 .
21) همان، ص 49 .
22) همان، ص 37 .
23) سيد محمد كاظم قزويني، فاطمة الزهراء از ولادت تا شهادت، ترجمه دكتر حسين فريدوني، نشر آفاق، چاپ سوم، 1365، ص 224 .
24) كليني، الكافي، ج 2، ص 342 .
25) حسين طبرسي، مكارم الاخلاق، (بيروت، مؤسسة الاعلمي)، ص 281 .
26) وسائل الشيعه، حر عاملي، (داراحياء التراث العربي)، ج 4، ص 1022 .
27) بحارالانوار، پيشين، ج 26، ص 75 - 76 .
28) همان، ج 14، ص 206 و ج 43، ص 78 .
29) اصول كافي، ج 1، ص 241 و بحارالانوار، ج 22، ص 546، و ج 26، ص 41 .
30) بحار، ج 97، ص 195 .
31) همان، ج 43، ص 56 .
32) قاضي نورالله حسيني، احقاق الحق (طهران، مكتبة الاسلامية)، ج 10، ص 401; و ر . ك: صفوري شافعي، نزهة المجالس، ج 2، ص 226 .
33) سيره ابن هشام، ج 3، ص 106، به نقل از ابراهيم اميني، بانوي نمونه اسلام، صص 78 - 79 .
34) بحارالانوار، (پيشين)، ج 43، ص 134، سطر سوم .
35) همان، ص 191، روايت 20 .
36) كشف الغمة، ج 1، ص 506 .
37) اسد الغابه، ج 5، ص 523; گنجي شافعي، كفاية الطالب، ص 212; ذهبي، ميزان الاعتدال، ج 2، ص 18; همداني، مودة القربي، 104 .
38) بحارالانوار، (پيشين)، ج 8، ص 51; تفسير فرات بن ابراهيم كوفي، ص 113 .