پرسش:
چرا در آيه 12 سوره مجادله گفته شده كه «اگر بخواهيد با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نجوا كنيد، پيش از آن بايد صدقه بدهيد.» منظور از اين جمله چيست؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
متن كامل آيه مذكور چنين است:
(يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا اِذا ناجَيتُمُ الرَّسولَ فَقَدِّموا بَينَ يَدَى نَجوكُم صَدَقَةً ذلِكَ خَيرٌ لَكُم وَ اَطهَرُ فَاِن لَم تَجِدوا فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحيم؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه مى خواهيد با رسول خدا نجوا كنيد (و سخنان در گوشى بگوييد)، قبل از آن صدقه اى (در راه خدا) بدهيد، اين براى شما بهتر و پاكيزه تر است و اگر توانايى نداشته باشيد، خداوند آمرزنده و مهربان است.)
در شأن نزول اين آيه آمده است كه گروهى از ثروتمندان، خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)مى آمدند و با آن حضرت نجوا مى كردند. اين كار علاوه بر اين كه وقت گران بهاى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را مى گرفت، مايه نگرانى مستضعفان مى گرديد و امتيازى براى ثروتمندان شمرده مى شد. براى همين، خدا به آنان فرمان داد كه پيش از نجوا با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)، صدقه اى به نيازمندان بپردازند. وقتى ثروتمندان چنين ديدند، از نجوا خوددارى كردند.[1]
برخى مفسّران هم تصريح كرده اند كه هدف برخى نجوا كنندگان از اين كار، برترى جويى بر ديگران بود. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گرچه از اين رفتار غلط آن ها ناراحت بود؛ امّا به خاطر بزرگوارى ويژه خود، از نجواى آنان جلوگيرى نمى كرد تا آن كه قرآن كريم آنها را از اين كار نهى فرمود.[2]
نزول اين آيه براى افراد پر ادّعايى كه از اين راه خود را از ارادتمندان خاص پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)معرّفى مى كردند، آزمايشى بود تا معلوم گردد كه اين اظهار علاقه ها تا چه اندازه واقعيت دارد.[3] در روايات آمده كه تنها اميرمؤمنان على(عليه السلام) بود كه به حكم آيه نجوا عمل كرد و دادن صدقه نيز، مانع از نجواى او با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) نگرديد.[4]
البته حكم ياد شده، پس از مدّتى كوتاه، با نازل شدن آيه 13 سوره مجادله نسخ گرديد. آيه 13 مى فرمايد: «آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقه پيش از نجوا خوددارى كرديد؟! اكنون كه اين كار را نكرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت، نماز را بر پا داريد و زكات را ادا كنيد و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد و (بدانيد) خداوند از آنچه انجام مى دهيد با خبر است.»
[1]. ر.ك: مجمع البيان، مرحوم طبرسى، ج 9، ص 417، مؤسسه الاعلمى.
[2]. ر.ك: روح المعانى، آلوسى، ج 15، ص 24، دارالفكر.
[3]. تفسير الميزان، علاّمه طباطبايى، ج 19، ص 189 و ص 191، انتشارات اسلامى.
[4]. ر.ك: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 23، ص 452 و 453، دارالكتب الاسلاميه.