علت تحريم هم جنس بازى در قرآن كريم چيست؟

پرسش:
علت تحريم هم جنس بازى در قرآن كريم چيست؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
 در دنياى غرب كه آلودگى هاى جنسى فوق العاده زياد است، اين گونه زشتى ها مورد تنفر نيست و حتى شنيده مى شود در بعضى كشورها همانند انگلستان طبق قانونى كه با كمال وقاحت از پارلمان گذشته اين موضوع جواز قانونى پيدا كرده است! ولى شيوع اين گونه زشتى ها هرگز از قبح آن نمى كاهد و مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى آن در جاى خود ثابت است.
گاهى بعضى پيروان مكتب مادى كه اين گونه آلودگى ها را دارند براى توجيه عملشان مى گويند ما هيچ گونه منع طبى براى آن سراغ نداريم. ولى آنان فراموش كرده اند كه اصولا هر گونه انحراف جنسى در تمام روحيات و ساختمان وجود انسان اثر مى گذارد و تعادل او را بر هم مى زند.
توضيح اين كه: انسان به صورت طبيعى و سالم، تمايل جنسى به جنس مخالف دارد و اين تمايل از ريشه دارترين غرائز انسان و ضامن بقاى نسل او است. هر گونه كارى كه اين تمايل را از مسير طبيعيش منحرف سازد، يك نوع بيمارى و انحراف روانى در انسان ايجاد مى كند.
مردى كه تمايل به جنس موافق دارد و يا مردى كه تن به چنين كارى مى دهد هيچ كدام مردى كامل نيستند. در كتاب هاى مربوط به امور جنسى «هموسكوآليسم» (همجنس گرائى) يكى از مهم ترين انحراف ذكر شده است.
ادامه اين كار، تمايلات جنسى را نسبت به جنس مخالف در انسان به تدريج مى كُشد و كسى كه مرتكب اين كار مى شود احساسات زنانه به تدريج در او پيدا مى شود، و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسى و به اصطلاح سرد مزاجى مى شوند، به طورى كه بعد از مدتى قادر به آميزش طبيعى (آميزش با جنس مخالف) نخواهند بود.
با توجه به اينكه احساسات جنسى مرد و زن هم در ارگانيسم بدن آنان مؤثر است و هم در روحيات و اخلاق ويژه آنان، روشن مى شود كه از دست دادن احساسات طبيعى تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد مى سازد، و حتى ممكن است افرادى كه گرفتار چنين انحرافى هستند، چنان گرفتار ضعف جنسى شوند كه ديگر قدرت بر توليد فرزند پيدا نكنند.
اينگونه اشخاص از نظر روانى غالباً سالم نيستند و در خود يك نوع بيگانگى از خويشتن و بيگانگى از جامعه اى كه به آن تعلق دارند احساس مى كنند. قدرت اراده را كه شرط هر نوع پيروزى است به تدريج از دست مى دهند و يك نوع سرگردانى و بى تفاوتى در روح آنان لانه مى كند. آنان اگر به زودى تصميم به اصلاح خويشتن نگيرند و حتى در صورت لزوم از طبيب جسمى يا روانى كمك نخواهند و اين عمل به صورت عادتى براى آنان در آيد، ترك آن مشكل خواهد شد، ولى در هر حال هيچ وقت براى ترك اين عادت زشت دير نيست، تصميم مى خواهد و عمل.
به هر حال سرگردانى روانى به تدريج آنان را به مواد مخدر و مشروبات الكلى و انحرافات اخلاقى ديگر خواهد كشانيد و اين يك بدبختى بزرگ ديگر است. و در قرآن كريم اين كار را مذمت نموده است همانگونه كه هم جنس بازى مردان با يكديگر مى فرمايد: (اِنَّكُم لَتَأتونَ الرِّجالَ شَهوَةً مِن دونِ النِّساءِ بَل اَنتُم قَومٌ مُسرِفون؛[1]آيا شما ار زوى شهوت به جاى زنان به سراغ مردان مى رويد؟ شما گروه اسراف گر هستيد.) و يا مى فرمايد: (اَئِنَّكُم لَتَأتونَ الرِّجالَ وتَقطَعونَ السَّبيلَ وتَأتونَ فى ناديكُمُ المُنكَرَ ... ؛[2]آيا شما به سراغ مردان مى رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى كنيد و در مجلس تان اعمال ناپسند انجام مى دهيد؟!)
جالب اين كه در روايات اسلامى در عباراتى كوتاه و پرمعنا به اين مفاسد اشاره شده است، از جمله در روايتى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم كه كسى از او سؤال كرد: چرا خداوند لواط را حرام كرده است؟ فرمود: اگر آميزش با پسران حلال بود مردان از زن ها بى نياز (و نسبت به آنان بى ميل) مى شدند و اين باعث قطع نسل انسان مى شد و باعث از بين رفتن آميزش طبيعى جنس موافق و مخالف مى گشت و اين كار مفاسد زياد اخلاقى و اجتماعى ببار مى آورد.[3]
ذكر اين نكته نيز قابل توجه است كه اسلام يكى از مجازات هايى را كه براى چنين افرادى قائل شده آنست كه ازدواج خواهر و مادر و دختر شخص مفعول بر فاعل حرام است؛ يعنى اگر چنين كارى قبل از ازدواج صورت گرفته شد، اين زنان براى او حرام ابدى مى شوند.
آخرين نكته اى كه در اين جا بايد يادآور شويم اين است كه كشيده شدن افراد به اين گونه انحرافات جنسى علل بسيار مختلفى دارد و حتى گاهى طرز رفتار پدر و مادر با فرزندان خود و يا عدم مراقبت از فرزندان همجنس، و طرز معاشرت و خواب آنان با هم در خانه ممكن است از عوامل اين آلودگى گردد و گاهى ممكن است انحراف اخلاقى ديگرى سر از اين انحراف بيرون آورد.
قابل توجه اين كه در حالات قوم لوط مى خوانيم كه عامل آلودگى آنان به اين گناه اين بود كه آنان مردمى بخيل بودند و چون شهرهاى آنان بر سر راه كاروان هاى شام قرار داشت و آنان نمى خواستند از ميهمانان و عابرين پذيرايى كنند در آغاز به آنان وانمود مى كردند كه قصد تجاوز جنسى به آنان دارند تا ميهمانان و عابرين را از خود فرار دهند، ولى اين عمل به تدريج به صورت عادت براى آنان در آمد و تمايلات انحراف جنسى به تدريج در وجود آنان بيدار شد و كارشان به جايى رسيد كه از فرق تا قدم آلوده شدند؛ حتى شوخى هاى بى موردى كه گاهى در ميان پسران و يا دختران نسبت به هم جنسان خود مى شود انگيزه كشيده شدن به اين انحرافات مى گردد، به هر حال بايد به دقت مراقب اين گونه مسائل بود و آلودگان را به سرعت نجات داد و از خدا در اين راه توفيق طلبيد.
درباره عواقب شوم همجنس گرايى در حديثى از پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم)مى خوانيم: بوى بهشت به مشام كسى كه مورد همجنس گرايى واقع مى شود نخواهد رسيد.[4]
در حديث ديگرى از على(عليه السلام) مى خوانيم كه لواط را در سر حد كفر معرفى فرموده است.
در حديثى از امام على بن موسى الرضا(عليها السلام) در فلسفه تحريم همجنس گرايى چنين آمده است: فلسفه تحريم مردان بر مردان و زنان بر زنان اين است كه اين امر بر خلاف طبيعتى است كه خداوند براى زن و مرد قرار داده (و مخالفت با اين ساختمان فطرى و طبيعى، سبب انحراف روح و جسم انسان خواهد شد) و براى اين است كه اگر مردان و زنان همجنس گرا شوند، نسل بشر قطع مى گردد و تدبير زندگى اجتماعى به فساد مى گرايد و دنيا به ويرانى مى كشد.[5]
اين مسأله تا به آن جا از ديدگاه اسلام زشت و ننگين است كه در ابواب حدود اسلامى حد آن بدون شك اعدام شمرده شده است، حتى براى كسانى كه مراحل پائين تر همجنس گرايى را انجام مى دهند مجازات هاى شديدى ذكر شده، از جمله در حديثى از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) مى خوانيم: كسى كه پسرى را از روى شهوت ببوسد خداوند در روز قيامت لجامى از آتش بر دهان او مى زند.
مجازات كسى كه مرتكب چنين عملى شود از 30 تا 99 تازيانه ذكر شده است.[6]

[1]. اعراف/81.
[2]. عنكبوت/29.
[3]. وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملى، ج 20، ص 333.
[4]. بحارالانوار، ج 76، ص 67.
[5]. وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملى، ج 20، ص 331.
[6]. تفسير نمونه، ج 9، ص 194 ـ 197 و ج 15، ص 320 ـ 321.