پرسش:
به نام خدا سلام علیکم؛
لطف کنید در صورت امکان به پرسش های بنده پاسخ دهید. چرا وابستگی به امور غیر الهی حریت انسان را زیر سؤال می برد و بندگی خداوند عین حریت است؟ چگونه عدم وجود عزت نفس در انسان می تواند ریشه ی گرایش به تبهکاری و فساد شود؟
پاسخ:
با سلام و تشکر از حسن اعتماد شما
دو "من" و شخصيت در انسان است يكي "من" و شخصيت واقعي و حقيقي انسان، كه روح الهي در آن وجود داشته و مرتبط با خدا است. ديگري "من" و شخصيت مجازي انسان كه از طريق تقويت نفس اماره و پيروي آن ، درون انسان شكل مي گيرد و ساخته مي شود. عزت نفس مربوط به "من" و حقيقت واقعي انسان است (انسانيت). تكبر، غرور، خودپسندي و خودبيني، مربوط به "من" و شخصيت مجازي و غير حقيقي انسان است كه از آن به شخصيت و "من" كاذب تعبير مي شود..
معناي كرامت و عزت نفس اين است كه انسان از نعمت بزرگي كه پروردگارش به او ارزاني كرده نهايت استفاده را بكند و در پي مطلوب خويش باشد، تا آن جا كه به طور پيوسته مشغول احوال خويش شود و از اين موهبت استفاده كند..
عزت نفس در واقع مبتنى بر خودپندارهاى است كه افراد از خود تصوير مىكنند اگر كسى خود پنداره مثبتى از خود تصوير كند و رفتارهاى خود را نيز هماهنگ با اين نگرش مثبت نمايد طبعاً داراى عزت نفس خواهد بود ، ولى اگر خود پنداره منفى و ضعيف باشد نگرش فرد به خود يك نگرش غيرواقع بينانه منفى و ضعيف خواهد بود در نتيجه فرد خودش را در پايينتر از موقعيت واقعى اش ارزيابى مىكند و در نتيجه رفتارهاى در حد شأن و موقعيت واقعى اش انجام نمىدهد و در واقع عزت نفس واقعى خودش را از دست مىدهد
موفقيت جوانان در گرو دستيابى به سه نوع اعتماد است: اول اعتماد فرد به خويشتن. دوم اعتماد به اطرافيان(ديگران) و سوم جلب اعتماد ديگران به خويشتن مى باشد و عزت نفس، برايند اين سه نوع اعتماد مى باشد.
اگر جوانان بتوانند به اعتماد خويشتن دست يابند، به طور مستقيم بر اعتمادهاى دوم و سوم مورد نظر تأثير خواهند گذاشت.
برخى ديگر از آثار سازنده عزت نفس عبارتند از: تمركز فكر، شادكامى، مسؤوليتپذيرى و تحول شخصيت، در پرتو دستيابى به اعتماد به نفس، جامعهاى سالم و پويا در پيش روى خواهيم داشت به گونهاى كه همزيستى مسالمتآميز و تفاهم اجتماعى از جلوههاى ارزشمند آن تلقى مى شود.
.
امام علي (ع) مي فرمايد: كسي كه از كرامت نفس برخوردار باشد، شهوات نفساني در نظرش خوار و ناچيز مي آيد.(1
طبیعی است کسی که عزت نفس ندارد و برای خود ارزشی قائل نیست ممکن است دست به هرجنایتی بزند.افرادی که عزت نفس دارند به راحتی می توانند خود را کنترل کنند اما کسی که فاقد آن است نیاز به کنترل از خارج دارد.
در واقع عزت نفس ، یعنی آگاهی به «من » حقیقی و ارزش نهادن به آن ؛ بنابراین اگر کسی حقیقت وجود خود را بشناسد ، آن را آلوده نخواهد کرد ، پس عزت نفس باعث جلوگیری از تبهکاری و گناه خواهد شد.
بندگی خداوند نیز به معنای پیوند «من » با وجود لایتناهای الهی و کسی که به این مقام دست یابد ، آزادگی و حریت از همه چیز خواهد بود.
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه که رنگ تعلق پذیرد آزاد است.
اما وابستگی به امور غیر الهی ، یعنی پرداختن به شخصیت کاذب وجود «من » مجازی و غفلت از شخصیت واقعی وجود .
هم چنین وابستگی به امور غیر الهی ، به معنای اسارت «من» در امور مجازی است و این از دست دادن آزادگی است، در حالی که حقیقت وجود انسانی وابسته به خداوند است.
جهت آگاهی بیشتر به کتاب آزادی معنوی از استاد مطهری مراجعه فرمایید.
1 - آيةالله مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن ، ج2، ص 45.
2 - غررالحكم ، ص 195.
3 - صحيفه سجاديه، دعاي مكارم الاخلاق.
4 - ميزان الحكمه، ج8، ص 301.
5 - غررالحكم، ج5، ص 365.