منظور از عدالت در آیه 129 سوره نساء چیست؟

سلام این متن بالا که فرمودید هم ،نظر و تفسیری بیش نیست .ما یاد گرفتم هر چه به نفع خودمان است بگوییم خوب است و هر چی بد بگیم قران و معصومین ممنوع کرده است .
1ـ تفسیر نمونه‌، ج 4، ص 257؛ المیزان، ج 5، ص 101

اگر منم حرف شما را به فرزندم بگم و اونم همینطور و چندین قرن بگذرد میشود یک تفسیر و ص و جلد و...
انسان عقل دارد و میفهمد .قرار نیست هر چه در زمان پیامبر که درود خدا بر او و پیروان واقعیش بادو یا معصومین (ع) بوده درست باشد .در ان زمان اعدام میکردند دست قطع میکردند و گردن میزدند تا باعث عبرت شود امروز اگر آن کار را بکنند باعث وحشت زود گذر میشود نه عبرت .بنده اینکه مرد چند همسری را انتخاب کند بدون میل و رضایت قلبی همسر یا صیغه کند وووو ووو را قبول ندارم مگر خدا را عادل ندانیم . اینها همه بهانه است که میگردیم تا خطی و روایطی پیدا کنیم و بگوییم این مدرک .غافل از اینکه مدرک در دست ماست .زنی را برای زندگی انتخاب کرده ایم دیگری را هم دیده ایم وضع مان هم که خوب است اورا هم به خانه ببریم و بگیم خدا گفته به دو تاشون همه چیز بده >>> منم میدم > دل شکستن و دعا یا نفرین زن اول هم کاره ای نیست چون خدا خودش گفته اون کار دله و دس من نیست .. واقعا که ادم بودن کار سختی است

سلام خواهش میکنم کمکم کنید ومشکلمو توو سایتتون مطرح کنید. دختری دانشجو و 21ساله هستم ازهمه نظر قابل تحسین دیگرانم اما6 سال است که دل در گرو رابطه تلفنی بامردی متاهل دارم.باهاش صیغه تلفنی خوندم و س.ک.س تلی داریم بشدت از نظر عاطفی و جنسی بهش وابسته ام انقد دیگران ازم تعریف میکنن اصلا واسم مهم نیست امااگه اون ازم تعریف کنه اعتمادبنفس میگیرم وشارژمیشم.توو رابطه با اینکه تلی هست اما هردو به اوج لذت میرسیم من واقعا اونو شوهرخودم میدونم و در برابرش خیلی خیلی بی حیام.همیشه میگه دختری ندیدم ازپشت تل بتونه اینطور ی مردو تحریک کنه! بگذریم..2 بار امتحانش کردم هر2 بار خیانت کرد،همه زندگیشو حتی اسمشو بهم دروغ گفته! پولدار رفیق باز و مشروب خوره و اصلا اهل نماز و روزه نیست!فقط به حق الناس اعتقاد داره! بدجور معتادشم اگه نباشه احساس خلأ شخصیتی دارم حس میکنم فقط با زنانگی واسه اونه که میتونم شخصیت پیداکنم.هرشبم شده گریه، تو دانشگاه دخترای خیلی جلفو که میبینم ی چی تو وجودم میگه اون چشمش دنبال این دختراس الانم با یکی ازایناس و داره بهت خیانت میکنه جوری ک اون لحظه حس تنفر از اون آقا و اون دخترا بهم دست میده!!!
دلم واسه خدا تنگ شده دلم میخواد برم جای دور و کسی منو یادش نیاد.بعضی اوقات انقد دل تنگ خدا میشم ی دفعه میزنم زیرگریه میرم رو پشت بوم و زار میزنم.خدا خیلی صبر به خرج داده خیلی کثافتکاریامو تحمل کرده و آبرومو نگه داشته.نمیخوام خدارو هم از دست بدم.خیلی تنهام خیلی احساس بی شخصیتی میکنم کارم شده دردودل با شهدای دانشگاه.
بدجور داغون و خسته ام. دلم واسه دوران پاکیم تنگ شده ازطرفی نمیتونم اون مردو ول کنم انگار شوهرمه خلأهام باهاش پرمیشه احساس نشاط دارم وقتی هست. اون خیلی چیزامو ازم گرفت ذهنمو بد بین کرد به همه مردا،اکثر ادما تو چشمم کثیفن!
دلم داره دق میکه کاش میمردم و به اینجا نمیرسیدم.دلم واسه خودم تنگ شده:'( چند روز پیش برگشت بهم گفت تو منو فقط واسه س.ک.س میخوای،داغون شدم با این حرفش ازاونروز دیگه بهش زنگ نزدم.
توروخدا کمکم کنید چشمام دارن کور میشن ازگریه ازاین غرور بی غیرتم متنفرم