آثار دروغ در آيات و روايت چيست؟

بسمه تعالی
فهرست آیات، روایات و .... (موضوع کلی: دروغ)
1. دروغ
1. سيماي دروغ از نظر قرآن وروايات
1. سيماي دروغ
1. تمام انبياء دروغ را تحريم كردند. دروغ غير از دروغگو است.
قَالَ الصَّادِقُ(ع):إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الامَانَةِ إِلَي الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ[كافي، ج2، ص104].
2. فطرت مخالف آن است حتي كودك در مراحل اول دروغ را به صورت راست نقل مي‏كند:
(مي‏آيد دم رو مي گويد مادرم گفت كه بگو نيستم)
3. دروغگو هم دست و پا مي‏زند كه سخنش راست جلوه كند.
4. ساده‏ترين گناه كه نياز به قدرت، پول ، زمان و مكان ندارد.
5. دروغ گناه كليدي است، زيرا:
الف: با دروغقَلَّبُوا لَكَ الامُورَ[توبه/48].
ديدها انحرافي و همه تصميمات و اعمال از مدار حق خارج مي‏شود.
ب: با دروغ همه جنايات توجيه مي‏شود تا جائي كه يوسف(ع)به زندان و امام حسين(ع)خارجي معرفي مي كنند و شهيد مي‏شود.
ج: با دروغ نااهل‏ها اهل و بر مردم حاكم و سبب هزاران جنايت مي‏شوند.
د: با دروغ پيوندها گسسته ،انسانها بي اعتبار، بدبيني زياد و مريم(س)پاك، متهم مي‏شود. خواجه نصير طوسي متهم به كفر شد و فخر المحققين فرزند علامه حلي از شهر به نقطه‏اي رفت كه معلوم نشد كجارفت و كجا ماند و كجا مرد و قبرش كجاست.
6. قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):إِنَّ الْكَذِبَ يَهْدِي إِلَي الْفُجُورِ[أمالي صدوق، ص419].
7. قَالالْحَسَنُ الْعَسْكَرِيُّ(ع):جعلت الخبائث كلها في بيت و جعل مفتاحها الكذب[جامع الاخبار، ص148].
8. حتي خطرناك تر از زنا شمرده شده است.
9. با دروغشَجَرَةُ الْخُلْدِآدم از بهشت خارج شد.
10. اگر حضرت علي(ع)يك قول دروغ در شوراي 6 نفري مي‏داد 12 سال حكومتش جلو بود.
11. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):أَرْبَي الرِّبَا الْكَذِبُ[من لا يحضره الفقيه، ج4، ص377].
(ربا خوار مالي دارد و آن را زياد مي‏كند و دروغ گو از هيچ، چيزي درست مي‏كند)
12. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):أَ لا أُنَبِّئُكُمْ بِأَكْبَرِ الْكَبَائِرِ قُلْنَا بَلَي يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الاشْرَاكُ بِاللَّهِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ كَانَ مُتَّكِئاً فَجَلَسَ ثُمَّ قَالَ أَلا وَ قَوْلُ الزُّورِ فَمَا زَالَ يُكَرِّرُهَا حَتَّي قُلْنَا لَيْتَهُ سَكَتَ[إرشاد القلوب، ج1، ص185].
13. مومن ترسو، بخيل مي‏شود؛ اما دروغگو نمي‏شود. (دروغ سازي انسان را از حقيقت خالي و قهرا هيچ حقيقتي را جذب نمي‏كند حتي ايمان به خدا)
14. شخصي به پيامبر(ص)گفت: معتاد به آلودگي ها هستم، چه كنم؟ فرمود: "پيمان ببند كه دروغ نگويي". بعد ديد همه كارهاي ديگر او در بردارنده دروغ است ، به خاطر پيمان با پيامبر(ص)دروغ را ترك و همه كارهايش اصلاح شد.
15. به عباداتش گول نخوريد.
قَالَ الصَّادِقُ(ع):لا تَغْتَرُّوا بِصَلاتِهِمْ وَ لا بِصِيَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلاةِ وَ الصَّوْمِ حَتَّي لَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَكِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الامَانَةِ[كافي، ج2، ص104].
16. دروغ از پستي انسان است:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):لا يَكْذِبُ الْكَاذِبُ إِلا مِنْ مَهَانَةِ نَفْسِهِ[اختصاص مفيد، ص232].
17. دروغ مادر گناه است: قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):الكذب فساد كل شيء[غرر الحكم، ص220].
ـ راهنمائي ناآگاهانه در طب و... ، كلاه برداري‏ها، اغراء به جهل‏ها، مدح يا مذمت خلاف از انسان يا چيز ديگر، وارونه جلوه دادن سبب وارونه فكر كردن و وارونه فكر كردن سبب وارونه عمل كردن است.
18. زمان، عقربه شخصيت است؛ كج كه رفت نشانه عدم سلامت خود انسان است.
19. هرچه درجامعه دروغ بيشتر از بهشت دورتر ، زيرا در بهشتلا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذّاباً[نبأ/35].
20. دروغ هم گناه است و هم مقدمه فتنه‏ها.
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):إِنَّ الْكَذِبَ يَهْدِي إِلَي الْفُجُورِ وَ الْفُجُورَ يَهْدِي إِلَي النَّارِ[أمالي صدوق، ص419].
1. قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):اعْتِيَادُ الْكَذِبِ يُورِثُ الْفَقْرَ[خصال صدوق، ج2، ص504].
شايد چون بيشتر معاملات جهان وعده‏اي و نسيه‏اي است و آدم دروغگو اعتبار ندارد و كسي با او داد و ستد نمي‏كند.
2. هفتاد هزار فرشته بر دروغ گو لعنت مي‏فرستد.[معراج السعادة]
3. قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):الكذب يوي إلي النفاق[غرر الحكم، ص220].
4. چون به او اعتبار نيست تنها مي‏ماند: قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):لا خير في علم الكذابين[غرر الحكم، ص220].
5. چون آبرويش ريخته مايوس و بي حيا مي‏شود: قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):لا حياء للكذاب[غرر الحكم، ص221].
6. ديگران را هم مثل خود دروغگو مي بيند و به همه بدبين است.
7. گاهي براي تفريح او را مسخره مي‏كنند و مي گويند دروغي بساز.
8. گاهي براي توجيه دروغ هاي خود صدها دروغ ديگر مي‏بافد و دروغ‏پردازي كارش مي‏شود.
9. در دادگاه وجدان شرمنده است.
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):كفاك موبخا علي الكذب علمك بأنك كاذب[غرر الحكم، ص221].
10. ازنماز شب محروم مي‏شود.
قَالَ الصَّادِقُ(ع):إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكْذِبُ الْكَذِبَةَ فَيُحْرَمُ بِهَا صَلاةَ اللَّيْلِ فَإِذَا حُرِمَ صَلاةَ اللَّيْلِ حُرِمَ بِهَا الرِّزْقَ[تهذيب الاحكام، ج2، ص122].
2. آثار دروغ
11. بي آبروئي است. قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):الكذب يزري بالانسان[غرر الحكم، ص220].
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):كَثْرَةُ الْكَذِبِ تَذْهَبُ بِالْبَهَاءِ[أمالي صدوق، ص270].
12. رسوائي:وَ اللّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ[بقره/72].
الانَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الصّادِقِينَ[يوسف/51].
ـ به قول علامه طباطبائي هر جزء نظام هستي با اجزاء ديگر و لوازمش مرتبط است. دروغگو اگر چيزي را پنهان كند لوازمش را چه كند لذا زود رسوا مي‏شود. بر فرض گرگ يوسف(ع)را پاره كرد پيراهنش چرا سالم است؟ بر فرض گندم كاشتي پس چرا جو سبز شد همين است كه قرآن مي‏فرمايد:
إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفّارٌ[زمر/3].
إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذّابٌ[غافر/28].
13. دروغ گو در اضطراب است:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):الصدق طمأنينة و الكذب ريبة[كشف الغمة، ج1، ص535].
(در هيجان است كه مبادا حرف امروزش با فردا تضاد داشته باشد.)
14. دروغ گو مطرود است.
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَجْتَنِبَ مُوَاخَاةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ يَكْذِبُ حَتَّي يَجِيءَ بِالصِّدْقِ فَلا يُصَدَّقُ[كافي، ج2، ص341].
15. دروغ گو كم حافظه است.
قَالَ الصَّادِقُ(ع):إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللَّهُ بِهِ عَلَي الْكَذَّابِينَ النِّسْيَانَ[كافي، ج2، ص341].
16. دروغ گو بي اعتبار و گويا مرده است.
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):الكذاب و الميت سواء فإن (لان) فضيلة الحي علي الميت الثقة به فإذا لم يوثق بكلامه [فقد] بطلت حياته[غرر الحكم، ص220].
17. بعد از رسوائي ناراحت است:
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):عاقبة الكذب ملامة و ندامة[غرر الحكم، ص221].
18. دانش دروغگو ارزشي ندارد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):لا خير في علم الكذابين[غرر الحكم، ص220].
19. سوء ظن دارد خيال مي‏كند همه مردم هم مثل خودش هستند.
20. چاپلوس است، چون مي‏خواهد خلاف را خورد بدهد بايد تملق شنونده را...
21. تنهاست، فريادش را لبيك نمي‏گويند، چون آبرو ندارد و اطمينان به او نيست.
2. عوامل دروغ گوئي:
1.ضعف ايمان كه انسان خدا را شاهد نمي‏داند.
ـأَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللّهَ يَري[علق/14].
ـوَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ[زخرف/80].
ـما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ[ق/18].
2.تبرئه خود:
"قدرتم كم نبود، دشمن زياد بود. درسم خوب بود، معلم صفر داد. امتحان كنكور سخت است نه اينكه من كم مطالعه ام و..."
3.به قصد تفريح و شوخي:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):وَيْلٌ! لِلَّذِي يُحَدِّثُ فَيَكْذِبُ لِيُضْحِكَ بِهِ الْقَوْمَ وَيْلٌ لَهُ وَيْلٌ لَهُ وَيْلٌ لَهُ[أمالي طوسي، ج19، ص537].
4.تلقين:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):لا تلقنوا الكذب فتكذبوا فإن بني يعقوب لم يعلموا أن الذئب يأكل الانسان حتي لقنهم أبوهم[قصص الانبياء جزائري، ص159].
5.احساس كمبود:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):لا يَكْذِبُ الْكَاذِبُ إِلا مِنْ مَهَانَةِ نَفْسِهِ[اختصاص مفيد، ص232].
(آري عطر نياز به ستايش عطار ندارد)
افرادي كه اهل چاپلوسي و تملق هستند و از كاه كوه مي‏سازند فرومايگان هستند. متكبر هم از ذلت دروني تكبر مي‏كنند.
6.نجات يافتن:با اينكه در حديث آمده است كه رَسُولُ اللَّهِ(ص)فرمود:مَنْ صَدَقَ اللَّهَ نَجَا[كافي، ج2، ص99].
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):أنجحكم أصدقكم[غرر الحكم، ص218].
7.خجالت نابجا:قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):الْحَيَاءُ حَيَاءَانِ حَيَاءُ عَقْلٍ وَ حَيَاءُ حُمْقٍ فَحَيَاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ وَ حَيَاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْلُ[كافي، ج2، ص106].
8.دشمني و حسد.
9.انكار حق درباره رقيب، شهادت باطل عليه رقيب ، خنثي كردن كمالات رقيب ، عيب تراشي براي رقيب.
9.طمع در مال و مقام:
- به دروغ چاپلوسي تا به مقام برسد، به دروغ اظهار فقر يا غنا تا به اهداف خود برسد.
ـ سمرة 400 هزار درهم گرفته تا دو حديث جعل كند.
يكي:وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللّهَ عَلي ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ(كه بر عليه حضرت علي(ع)ساخت).[بقره/204].
و دوم آيه:وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَوفٌ بِالْعِبادِ(را در مورد ابن ملجم و مدح او قرار داد)[بقره/207].
10.تكيه بر افراد غير موثق:
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):لا تحدث من غير ثقة فتكون كذابا[بحار الانوار، ج75، ص10].
11.نقل همه چيز:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):حسبك من الكذب أن تحدث بكل ما سمعت[مجموعة ورام، ج2، ص121].
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الامْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ[نساء/83].
12.دروغ شوخي، دروغ كوچك ، دروغ به طفل، مبالغه‏هاي بيش از حد، رفيق دروغ گو.
ـ قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):لا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الايمَانِ حَتَّي يَتْرُكَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ[كافي، ج2، ص340].
ـ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):ويل للذي يحدث فيكذب فيضحك به القلوب ويل له ويل له[مشكاة الانوار، ص175].
13.پيش گوئي‏ها:من حدثك انه يعلم مافي غد فقد كذب[معجم احاديث النبوي، ج5، ص549].
3. موارد مجاز دروغ گفتن:
1.لزوم كتمان:قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):لا تك صادقا حتي تكتم بعض ما تعلم[بحار الانوار، ج75، ص8].
2.اصلاح:قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّ الْكَذِبَ فِي الصَّلاحِ وَ أَبْغَضَ الصِّدْقَ فِي الْفَسَادِ[من لا يحضره الفقيه، ج4، ص352].
3.در جنگ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):كل الكذب مكتوب كذبا لا محالة إلا أن يكذب الرجل في الحرب فإن الحرب خدعة أو يكون بين رجلين شحناء فيصلح بينهما أو يحدث امرأته يرضيها[بحار الانوار، ج69، ص254].
4.بازن:والرجل يكذب المرئة فيرضيها و ليصلح بين اثنين
5.حفظ آبروي ديگران:
ـ هرگاه به خاطر دروغي جان، مال، آبروي مومني حفظ مي‏شود. جايز است.[معراج السعادة].
ـ قَالَ الصَّادِقُ(ع):أَيُّمَا مُسْلِمٍ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَصَدَقَ فَأَدْخَلَ عَلَي ذَلِكَ الْمُسْلِمِ مَضَرَّةً كُتِبَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَ مَنْ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَكَذَبَ فَأَدْخَلَ عَلَي ذَلِكَ الْمُسْلِمِ مَنْفَعَةً كُتِبَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّادِقِينَ[اختصاص مفيد، ص224].
6.حفظ آبروي خود:
هرگاه از گناه انسان سوال شد، مي‏شود دروغ گفت (البته گناهان بين خود وخدا نه حق الناس)
7.خلاف وعده عمل كردن به خاطر بعضي از تهديدات مانعي ندارد.
8.نقل به معنا كذب نيست
9.حديث امامي را به امام ديگر نسبت دادن كذب نيست.
10.گناه دروغ در روزنامه، مجلس ، تلويزيون ، راديو ، آمار دروغ ، به تعداد شنونده است نه گوينده.
11.دروغ ديگران را با گفتن دروغ خود انتقام نگيريد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):لا تُكَذِّبَنَّ مَنْ كَذَّبَكَ وَ لا تَخُنْ مَنْ خَانَكَ[غرر الحكم، ص251].
12.دروغ در ايمان و تشيع:
ـقالَتِ الاعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُومِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمّا يَدْخُلِ الايمانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[حجرات/14].
در حالي كه خود قرآن مي‏فرمايد:إِنَّمَا الْمُومِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أُولئِكَ هُمُ الصّادِقُونَ[حجرات/15].
ـ دروغ در تشيع كه امام رضا(ع)2 ماه مدعيان تشيع را به منزل راه نداد. قَالَ الصَّادِقُ(ع):كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مِنْ شِيعَتِنَا وَ هُوَ مُتَمَسِّكٌ بِعُرْوَةِ غَيْرِنَا[صفات الشيعة، ص3].
ـ دروغ در انتظار فرج:
در عمر خود اشك فراغ، ولي همين كه نايب و سفير حضرت آمد و جمهوري اسلامي را تشكيل داد خود را كنار كشيده و يا به جاي تكميل تضعيف كردند.
13.مبالغه:مبالغه مانعي ندارد، مثلا من صد دفعه آمدم شما نبوديد.
1. توريه جايز است.
روايات توريه در جلد 68 بحار 14 چاپ بيروت به بعد نمونه هائي نقل شده از اصحاب ائمه كه مورد تاييد امامان معصوم بوده است.
قَالَ الرِّضَا(ع):إن الله تعالي جعل هذه التورية مما رحم بها شيعتنا و محبينا[بحار الانوار، ج68، ص15]
4. انواع تكذيب:
1. تكذيب بعد از تكفير
1.كَذَبُوا عَلي أَنْفُسِهِمْ[انعام/24].
2.يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلي شَيْءٍ[مجادله/18].
3.كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ[يونس/39].
4.كَذَّبُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ[انفال/54].
5.كَذَّبُوا بِالسّاعَةِ[فرقان/11].
6.كَذَّبُوا الرُّسُلَ[فرقان/37].
7.كَذَّبُوا بِالْحَقِّ[انعام/5].
8.كَذَّبُوا بِالْكِتابِ[غافر/70].
9.فَكَذَّبُوا عَبْدَنا[قمر/9].
10.كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ[فرقان/19].
11.كَلا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ[انفطار/9].
12.فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهذَا الْحَدِيثِ[قلم/44].
13.وَ جاو عَلي قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ[يوسف/18].
14. تكذيب، بعد از تكفير است:وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِ‏آياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النّارِ[بقره/39].
2. دروغ برخدا
1.فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَي اللّهِ[زمر/32].
2.وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَي الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَي اللّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ[زمر/60].
3يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللّهِ[بقره/79].
4.وَ يَقُولُونَ عَلَي اللّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ[آل عمران/75].
5. قَالَ الصَّادِقُ(ع):الْكَذِبُ عَلَي اللَّهِ وَ عَلَي رَسُولِهِ (ص) مِنَ الْكَبَائِرِ[كافي، ج2، ص339].
6. كذب بر خدا و رسول و ائمه سبب بطلان روزه است:
قَالَ الشَّيْخُ رَحِمَهُ اللَّهُ الْكَذِبُ عَلَي اللَّهِ وَ عَلَي رَسُولِهِ وَ الائِمَّةِ (ع) يُفْسِدُ الصِّيَامَ[تهذيب الاحكام، ج4، ص202].
3. دروغ هاي مشهور
1. سازمان هاي جهاني با اين عناوين دروغ مي‏گويند: عدالت اجتماعي، حمايت حقوق بشر، تامين اجتماعي، دموكراسي، آزادي خواهي، عدم مداخله در امور يكديگر، عدم مسابقه تسليحاتي وادعاي صلح
2. سازمان هاي انقلابي با اين عناوين دروغ مي‏گويند: مجاهدين خلق،فدائي، زحمت كشان.
3. دروغ گفتن با بوق؛ با آژير ميگويد مريض دارم، در حالي كه دروغ مي گويد.
ـ با اشاره سر
ـ با دكور سازي و قفسه بندي كتابخانه
ـ با كارت وگواهينامه
ـ با تدليس
ـ با اعلام اتمام جنس
ـ با تفاوت رو و زير صندوقهاي ميوه
4. مي گويد سيرم ، دل تنگ شما هستم، به دختر مي‏گويد عاشقم ، سن خود را كم يا سوادرا زياد مي‏گويد.
5. شهادت دروغ هم دروغ است.
6. نسخه پزشك بدون تشخيص هم دروغ است.
7. تكذيب راست هم دروغ است.
8. انكارحق دروغ است.
9. تحريف مطالب (كم كردن يا زياد كردن) دروغ است.
10. رياكار، دروغگوي عملي است.
11. خلف وعده، دروغ عملي است.
12. آمار سازمان ها و ادارات، اختصاص بودجه دروغ در مورد گزارش كار به زن، شوهر، همكار،مدير،گزارش خرج، قدرت و اعتبار، سابقه،دولت ،هنرو....
5. نكاتي پيرامون دروغ
1.دروغ به بچه:
پيامبر(ص)مهمان بودند زن صاحب خانه به كودك گفت:تعال اعطيك.فقال(ص):ان لم تفعلي كتبت عليك كذبة[محجة، ج5، ص241].
2.دروغ هاي نامرئي:
الف: نفاق
ب: ژست‏هاي خلاف واقع (كتاب خانه‏هاي بزرگ ، قيافه‏هاي مقدس مابانه يا روشنفكرانه يا هدف ما خداست....)
ج: جملهلَيْسَ مِنَّادر روايات متعدد آمده است(ليس شيعتنا):
قَالَ الصَّادِقُ(ع):كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مِنْ شِيعَتِنَا وَ هُوَ مُتَمَسِّكٌ بِعُرْوَةِ غَيْرِنَا[صفات الشيعة، ص3].
يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ[نساء/60].
3.دروغ هاي عملي:
ـ رياكار دروغ گو است.
ـ تكذيب حرف راست هم دروغ است.
ـ نوشتن دروغ هم دروغ است.
ـ اشاره دروغ هم دروغ است.
ـ تدليس هم ـ كه جنس را زيبا نشان دادن است ـ دروغ است.
4.ستايش‏هاي دروغ:
ـزُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ[فاطر/8].
ـهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً[كهف/104].
ـ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):احْثُوا فِي وُجُوهِ الْمَدَّاحِينَ التُّرَابَ[من لا يحضره الفقيه، ج4، ص381].
ـالمادح بما ليس له مستهزء
5.گاهي با خدا دروغ مي گوئيم:
ـ در روايات آمده بعضي وقت ها در آغاز نماز كه تكبير مي‏گويد، فرشته‏اي مي‏آيد و به او مي‏گويد:
قَالَ الصَّادِقُ(ع):إِنَّ اللَّهَ تَعَالَي إِذَا اطَّلَعَ عَلَي قَلْبِ الْعَبْدِ وَ هُوَ يُكَبِّرُ وَ فِي قَلْبِهِ عَارِضٌ عَنْ حَقِيقَةِ تَكْبِيرِهِ قَالَ يَا كَاذِبُ أَ تَخْدَعُنِي وَ عِزَّتِي وَ جَلالِي لاحْرِمَنَّكَ حَلاوَةَ ذِكْرِي وَ لاحْجُبَنَّكَ عَنْ قُرْبِي وَ الْمُسَارَّةَ بِمُنَاجَاتِي وَ اعْلَمْ أَنَّهُ غَيْرُ مُحْتَاجٍ إِلَي خِدْمَتِكَ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنْ عِبَادَتِكَ وَ دُعَائِكَ وَ إِنَّمَا دَعَاكَ بِفَضْلِهِ لِيَرْحَمَكَ وَ يُبْعِدَكَ مِنْ عُقُوبَتِهِ وَ يَنْشُرَ عَلَيْكَ مِنْ بَرَكَاتِ حَنَانِيَّتِهِ وَ يَهْدِيَكَ إِلَي سَبِيلِ رِضَاهُ وَ يَفْتَحَ عَلَيْكَ بَابَ مَغْفِرَتِهِ فَلَوْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَي ضِعْفِ مَا خَلَقَ مِنَ الْعَوَالِمِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً عَلَي سَرْمَدِ الابَدِ لَكَانَ عِنْدَهُ سَوَاءً كَفَرُوا بِأَجْمَعِهِمْ بِهِ أَوْ وَحَّدُوهُ فَلَيْسَ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْخَلْقِ إِلا إِظْهَارُ الْكَرَمِ وَ الْقُدْرَةِ فَاجْعَلِ الْحَيَاءَ رِدَاءً وَ الْعَجْزَ إِزَاراً وَ ادْخُلْ تَحْتَ سِتْرِ سُلْطَانِ اللَّهِ تَغْنَمْ فَوَائِدَ رُبُوبِيَّتِهِ مُسْتَعِيناً بِهِ وَ مُسْتَغِيثاً إِلَيْهِ[بحار الانوار، ج81، ص230].
ـسُبْحَانَ اللَّهِولي او را متهم به...
ـاللَّهُ أَكْبَرُولي او در نظرما...
ـإِيّاكَ نَعْبُدُولي...
و خلاصه كارهاي خدا را به نام خود نسبت مي‏دهيم.
ـ در حديث آمده كه انسان گاهي به دروغ مي‏گويد: خدا مي داند، خدا شاهد است، خطاب مي فرمايد: از خدا ضعيفتر پيدا نكردي كه اين عمل بفرموده حضرت عيسي(ع)از اعظم گناهان است.[معراج السعادة].
6.وعده دروغ:
ـوَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولا نَبِيًّا[مريم/54].
- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):لا دِينَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ[جامع الاخبار، ص74].
ـ قَالَ الصَّادِقُ(ع):مَنْ عَامَلَ النَّاسَ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ وَ حَدَّثَهُمْ فَلَمْ يَكْذِبْهُمْ وَ وَعَدَهُمْ فَلَمْ يُخْلِفْهُمْ كَانَ مِمَّنْ حُرِّمَتْ غِيبَتُهُ وَ كَمَلَتْ مُرُوءَتُهُ وَ ظَهَرَ عَدْلُهُ وَ وَجَبَتْ أُخُوَّتُهُ[كافي، ج2، ص239].
7.در ستايش‏ها مبالغه نكنيد.
ـوَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا[مريم/50].
ـ قال العلامه في الميزان:جعلنا لهم ثناء جميلا صادقا رفيع القدر.
8.گوش دادن به دروغ:
ـوَ لا تَعاوَنُوا عَلَي الاثْمِ وَ الْعُدْوانِ[مائده/2].
ـسَمّاعُونَ لِلْكَذِبِ[مائده/41].
ـلا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذّاباً[نبأ/35].
ـ قَالَ الْبَاقِرُ(ع):مَنْ أَصْغَي إِلَي نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُودِّي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُودِّي عَنِ الشَّيْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّيْطَانَ[كافي، ج6، ص434].
9.برخورد با دروغ گو:
ـإِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلي ما فَعَلْتُمْ نادِمِينَ[حجرات/6].
ـ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع):إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ لَكَ الْقَرِيبَ[كافي، ج2، ص641].
ـ در زمان قديم يكي از علما به خاطر نقل حديث ضعيف از قم اخراج شد.
10.سوگند دروغ:
شخصي به دروغ از امام صادق(ع)نزد منصور سعايت كرد و امام از مدينه به عراق فراخوانده شد و در جلسه اي منصور به آن شخص گفت: سوگند ياد كن. او هم سوگندي ياد كرد: امام صادق(ع)فرمود: اين چنين سوگند ياد كن او هم با كمال بي حيائي صيغه سوگند دروغ را براي گرفتار كردن امام جاري و فوري مرد.
1.دروغ هاي عادي و معمولي:تعارفات، دروغ به كودك به همسر، تعريف خواب(با كم و زياد)
2.دروغ هاي شوخي
3.دروغ هاي عمدي
4.دروغهاي مكتبي:تحريف ، كج فهمي، داغي منبر، كتمان
5.وعده دروغ:قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ مُنَافِقاً وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّي وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ وَ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ[كافي، ج2، ص290].
6.قسم دروغ:لا يُؤاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الايْمانَ فَكَفّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكِينَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيّامٍ ذلِكَ كَفّارَةُ أَيْمانِكُمْ إِذا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظُوا أَيْمانَكُمْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[مائده/89].
وَ لا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَةً لايْمانِكُمْ[بقره/224].
امام صادق(ع): به خدا سوگند نخوريد، نه راست و نه دروغ".[كافي].
امام صادق(ع): "حواريون به عيسي عرض كردند ما را ارشاد كن، فرمود: موسي شما را امر كرد كه به خداوند قسم دروغ نخوريد من به شما مي‏گويم به خدا قسم نخوريد نه راست نه دروغ".
محقق در شرايع: قسمهاي راست همه‏اش مكروه است.
امام صادق(ع): "اگركسي مالي را بر شما ادعا كرد و از شما سوگند خواست اگر تا حدود 30 درهم بود آنرا بده و سوگند نخور".
امام صادق(ع): "قسم خورنده دروغ محارب با خداست".
رسول خدا(ص): "قسم دروغ مملكت را ويران مي‏كند".
رسول خدا(ص): "قسم دروغ اعقاب شما را مبتلا به فقر مي‏كند".
رسول خدا(ص): "قسم دروغ و قطع رحم شهرها را خالي و نسل ها را قطع مي‏كند".[وسائل].
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلا أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الاخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ[آل عمران/77].
نقض قسم:وَ لا تَنْقُضُوا الايْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلا[نحل/91].
وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً[نحل/92].
وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللّهِ وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ[نحل/94].
شهادت دروغ:
وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ[بقره/283].
وَ أَقِيمُوا الشَّهادَةَ لِلّهِ ذلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ يُومِنُ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الاخِرِ[طلاق/2].
وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ[فرقان/72].
وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ[اسراء/36].
دروغ به جز آثار سوء اخلاقي كه در شاكله خود انسان دارد بنيان و شالوده جامعه را ويران مي‏كند ، مثل موش هايي كه سد سبا را با آن استحكام ويران كردند. دروغ درخانه، دروغ در مدرسه، دروغ در بازار، دروغ در محله، دروغ دراداره، نظام خانواده و مدرسه و بازار و اداره.... را از هم مي‏پاشد.
دروغ آثار زيانباري از جهت فرهنگي ، اقتصادي ، سياسي و اجتماعي ، به دنبال دارد.
كُونُوا مَعَ الصّادِقِينَ[توبه/119].
أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِي نَفْسِي وَ لا أَعْلَمُ ما فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلامُ الْغُيُوبِ ما قُلْتُ لَهُمْ إِلا ما أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلي كُلِ‏شَيْءٍ شَهِيدٌ إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ قالَ اللّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصّادِقِينَ صِدْقُهُمْ[مائده/119-116].
فَمَنِ افْتَري عَلَي اللّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ[آل عمران/94].
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَري عَلَي اللّهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعي إِلَي الاسْلامِ وَ اللّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظّالِمِينَ[صف/7].
إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُومِنُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ[نحل/105].
در اين آيات خداوند دروغ گفتن را ستم و نتيجه بي ايماني و باعث پيدا شدن گمراهي و محروميت دروغ گو از سعادت شمرده است.
پيامبر(ص): "هرخصلتي ممكن است در مسلمان يافت شود به جز خيانت و دروغ".
پيامبر(ص):" نيكوترين مردم اصحاب من هستند بعد كساني كه بعد از آنها خواهند آمد، بعد دروغ رائج مي‏شود تا حدي كه مردم قسم دروغ مي‏خورند بي آن كه كسي آنها را سوگند دهد و شهادت دهند بي آن كه كسي از آنها شهادت بخواهد".
پس معلوم مي‏شود سر وحدت و شوكت و عزت مسلمين صادق بودن آنها بوده.
از موساي كليم نقل شده كه به خدا عرض كرد: كدام يك از بندگانت از همه بهترند؟ فرمود: "آنكه زبانش دروغ نگويد و دلش گناه نكند و دامنش زنا ندهد".
پيامبر(ص): "چهار خصلت اگر در شما باشد آنچه از دنيااز دست شما برود ضرر نخواهيد كرد. راستي ، امانت، حسن خلق، عفت".
عبد الله بن عامر مي‏گويد: پيامبر(ص)به خانه آمد، من كودك بودم، رفتم بازي كنم. مادرم گفت: بيا كه به تو چيزي بدهم. پيامبر(ص)فرمود:" چه چيزي مي‏خواستي به او بدهي". مادرم گفت: خرما. پيامبر(ص)فرمود:" اما بدان اگر ندهي براي همين سخن، دروغي بر تو نوشته مي‏شود".
اسماء بنت عميس مي گويد: شبي كه عايشه را به خانه پيامبر(ص)برديم ، پيامبر(ص)غذايي تهيه نكرده بود و فقط يك ظرف شير در كنارش بود. اول خودش مقداري ميل فرمود، بعد داد به عايشه. او نگرفت و خجالت كشيد. من گرفتم و به او دادم. آن گاه پيامبر(ص)فرمود:" به همراهانت بده تا بنوشند. زنها گفتند: ما ميل نداريم. رسول خدا(ص)فرمود:" گرسنگي و دروغ را با هم جمع نكيند". من گفتم: يا رسول الله(ص)اگر كسي چيزي بخواهد و بگويد نمي‏خواهم اين دروغ است. فرمود: "آري، دروغ نوشته مي‏شود".
پيامبر(ص)فرمود:" از بزرگترين گناهان اين است كه كسي خودش را به غير پدرش نسبت دهد يا آنچه در خواب نديده بگويد ديده‏ام يا سخني به من نسبت دهد".