پرسش:
اين مطلب درست است که ميگويند: زماني که ياران امام حسين(ع) به شهادت رسيدند، امام براي خدا حافظي به خيمه امام سجاد رفتند. ايشان از بستر بيماري برخاستند و گفت: کار شما و اصحاب به کجا کشيد؟ امام فرمود: کشته شدند و از عباس (ع) سؤال کرد فرمود کشته شد... آيا اين با علم غيب امام سجاد منافات ندارد که از جزئيات حوادث کربلا آگاهي ندارد؟
پاسخ:
سلام خداوند بر شما
مطلبي که به آن اشاره کردهايد، در کتابهاي معتبر و منابع کهن ذکر نشده گرچه از برخي عالمان نامدار کنوني نقل نشده است ليکن ما مستند تاريخي براي آن پيدا نکردهايم.
افزون بر اين معناي علم غيب داشتن امام اين نيست، که آنان در زندگي متعارف و معمولي از علم غيب استفاده نمايند. آنان در زندگي فردي همانند يک انسان معمولي زندگي ميکردند. براي معالجه بيماري به طبيب مراجعه ميکردند. براي تعيين قيمت اجناس به اهل خبره رجوع ميکردند.همانند ساير مردم با همين حواس کسب علم ميکردند. در کارهاي مهم با اصحاب مشورت ميکردند. برا اساس شهادت شهود داوري ميکردند. مانند ديگران بعد از بررسي، در کارها تصميم ميگرفتند. بر اساس اطلاعات متعارف بين مردم، عزل و نصب ميکردند و بدين جهت گاهي اتفاق ميافتاد که فرد نصب شده، نالايق يا خائن از آب در ميآيد. در جنگها گاهي شکست ميخوردند.
علي(ع) چون بر اساس متعارف عمل در کارها عمل ميکرد، قيس بن سعد را با آن که بيتقصير بود، از فرماندهي مصر عزل کرد و محمد بن ابي بکر را به جاي او نصب نمود. در پارهاي از امور اظهار بياطلاعي ميکردند.(1)
امام در علوم و مسائل مربوط به احکام و معارف ديني و چيزهايي که براي هدايت و ارشاد مردم ضروري بود، از علم غيب خود استفاده ميکرد و در ساير امور مانند ديگران رفتار مينمود. براي آگاهي بيشتر به کتاب «مسائل کلي امامت» از ابراهيم اميني، مراجعه کنيد.
پينوشتها:
1. ابراهيم اميني، مسائل کلي امامت، ص 322 ـ 324.