به نام خدا
در شب جمعه هشتم مهر ماه 1361 در منطقه غرب، عملیات مسلم بن عقیل با حضور آیت الله اشرفی و تنی چند از مقامات کشوری و لشکری آغاز شد. ایشان در آن شب حال عجیبی داشت و یک لحظه آرام نداشت و تا صبح به دعا و مناجات مشغول بود و لحظه ای هم به استراحت نپرداخت.
نزدیکی های صبح بود که یک عدد گلوله توپ در نزدیکی چادر ایشان منفجر شد. فرماندهان جهت ترک آن محل اصرار کردند، اما ایشان نپذیرفت و فرمود: من از این محل نمی روم و آماده هرگونه مسئله ای هستم. زیرا خون من رنگین تر و جان من عزیزتر از این عزیزان رزمنده نیست من باید تا پایان عملیات این جا باشم.
سرانجام {شهید} محلاتی، عبا و عمامه ایشان را برداشت و بر سر دوش ایشان گذاشت و عصا را به دستش داده و او را عازم کرمانشاه کرد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف
کتاب عروج به ملکوت در مهر خون