پرسش:
جایگاه ثروت در زندگی علما، حکما و.......چیست؟ به مردم باید چه توضیحی داده شود
پاسخ:
با عرض سلام و آرزوی توفیقات الهی برای شما. از ارتباط جنابعالی با سایت طلبه پاسخگو سپاس گزاریم.
در ابتدا لازم است بدانیم که اسلام فقر را هم نمى پسندد و در آية 180سورة بقره از "مال" به " خير" تعبير شده است. فقر انسان ضعيف الايمان را مى لغزاند و ممكن است او را به كفر و بى دينى بكشاند . در روایتی آمده است : كاد الفقر ان يكون كفراً.[1] و در ريالرآن به انسان توصیه شده است که : "لا تنس نصيبك من الدنيا؛[2] بهره خود را از دنیا فراموش نکن.
از طرف دیگر ثروت اندوزی به هر طریق را نیز صحیح نمی داند و بر معیشت از راه حلال تأکید دارد.
در عین حال به ثروت و مال نگاه ابزاری دارد . یعنی اگر ابزاری جهت زندگی آبرومندانه و راهی برای طلب سعادت جاودانی و ابدی باشد ، آن را نیک می داند . در عین حال تأکید دارد که در مال و ثروت یک مومن باید حقی برای تهیدستان قرار داده شود و ثروت اندوزی را نیز ناپسند می دارد.
در حديثى از امام باقر(ع) مي خوانيم: " نعم العون الدنيا على طلب الآخرهْْ؛[3] دنيا (مال) كمك خوبى براى رسيدن به آخرت است".
از امام صادق(ع) نیز آمده است: "غنى عجزك عن الظلم خير من فقر يحملك على الاثم؛[4] بى نيازى كه انسان را از تجاوز به حق ديگران باز دارد، از فقرى كه انسان را به گناه وادار نمايد ، بهتر است".
يكى از ياران امام صادق(ع) به آن حضرت گفت : چكار كنم من دنيا را دوست دارم و به آن علاقه مندم! مى ترسم دنيا پرست باشم. امام (ع) فرمود: " با ثروت دنيا چه مي خواهى انجام دهي؟" گفت: هزينة خود و خانواده ام را تهيه كنم و به خويشاوندان كمك كنم. در راه خدا انفاق كنم و حج و عمره به جا آورم. امام (ع) فرمود: " ليس هذا طلب الدنيا هذا طلب الآخرهْْ؛ اين دنيا طلبى نيست ، بلكه طلب آخرت است".[5]
اسلام ثروتى را مى پسندد كه به وسيلة آن مسير بهشت هموار گردد، چنان كه دانشمندان و بزرگان بنى اسرائيل به قارون گفتند: "وابتغ فيما اتاك الله الدار الآخرهْْ [6] از ثروتت براى خانة آخرت استفاده کن ".
نیز در آن نيكى به همگان باشد (احسن كما احسن الله إليك).[7]
و ماية فساد در زمين و فراموش كردن ارزش هاى انسانى و گرفتار شدن در سابقة جنون آميز "تكاثر" (زياده خواهي) نگردد و انسان را به "خود برتربيني" و "تحقير ديگران" و حتى رويارويى با پيامبر و بزرگان دين نكشاند.
بنابراین جایگاه ثروت در اسلام و نوع استفاده از آن کاملا روشن است و هر گاه عالمی بر طبق این معیار اسلامی عمل نماید ، او را هیچ سرزنشی نیست و اگر غیر از این باشد ، قابل دفاع نیست .
برای حاکمان این امر از جایگاه خطیری برخوردار است که باید مراعات حال مردم ضعیف را داشته باشند و عالمان نیز نباید به تکاثر و ثروت اندوزی گرفتار گردند که برای هر دو گروه این امر خطرناک است.
[1] ميزان الحكمهْْ ، عنوان 3220.
[2] همان.
[3] تفسير نمونه، ج 16، ص 174 ، به نقل از وسائل الشيعه، ج 12، ص 17.
[4] همان، ص 176، به نقل از وسائل، ج 12، ص 17.
[5] همان، ج 16، ص 175، به نقل از وسائل الشيعه، ج 12، ص 19.
[6] قصص (28) آية 77.
[7] همان.