پرسش:
مصاديق معروف و منكر در قرآن كريم كدام است؟
جواب:
با توجه به گستره معنايى «معروف» و «منكر»، هريك از اين دو، مصاديق فراوانى در قرآن كريم دارد. آية اللّه نورى همدانى در كتاب امر به معروف و نهى از منكر به برخى مصاديق اين دو اشاره كرده است[1] كه البته برخى از اين مصاديق در يك ديگر ادغام پذير مى باشند. هم چنين مى توان اين مصاديق را به عنوان هايى جامع تر يا به اقسامى مانند اخلاقى، رفتارى و... تقسيم كرد.
معروف ها در قرآن
ايمان؛ 2.تلاوت قرآن؛ 3. امر به معروف و نهى از منكر؛ 4. تفكّر؛ 5 . توكّل؛ 6 . صبر؛ 7. تقوا؛ 8 . پيروى از خدا و رسول؛ 9. پيشى گرفتن براى انجام [دادن] كارهاى نيك؛ 10. انفاق؛ 11. فروبردن خشم؛ 12. عفو؛ 13. احسان؛ 14. اطمينان به وعده هاى خدا؛ 15. توبه؛ 16. سير در زمين و پند گرفتن از سرگذشت امت هاى پيشين؛ 17. جهاد؛ 18. شهادت در راه خدا؛ 19. عدالت؛ 20. شكر خدا؛ 21. دعا؛ 22. اخلاق نيك؛ 23. مشورت؛ 24. آموزش و فراگيرى قرآن و دانش؛ 25. صراحت در بيان حق؛ 26. تحمل آسيب ها و گرفتارى ها در راه خدا؛ 27. هجرت براى تقويت و حفظ دين؛ 28. خوف از خدا؛ 29. استقامت در راه حق؛ 30. مرابطه و حفظ مرزهاى اسلامى از تهاجم دشمنان؛ 31. صدق؛ 32. استغفار؛ 33. تقيّه؛ 34. دوستى با دوستان و دشمنى با دشمنان خدا؛ 35. وفاى به عهد؛ 36. تسبيح و ياد خدا در شب و روز؛ 37. اتحاد و دوستى و برادرى؛ 38. دعوت مردم به سعادت و به سوى خدا؛ 39. صداقت؛ 40. پيروى از حق؛ 41. يارى [دين]خدا آمادگى كامل و فراهم كردن مداوم اسباب كار براى جبهه گيرى در برابر دشمن[2].
منكرها در قرآن
كفر؛ 2.كشتن پيامبران و عدالت خواهان و مخالفت با راهنمايان دين؛ 3. محرم اسرار قرار دادن كافران؛ 4. جهل و نادانى؛ 5 . نفاق؛ 6 . دوستى با كافران؛ 7. ضعف در اراده و تصميم در راه هدف؛ 8 . اصرار بر گناه؛ 9. سستى؛ 10. تأسّف و اندوه بى جا؛ 11. ظلم؛ 12. ارتجاع و عقب گرد؛ 13. كُرنش در برابر دشمن؛ 14. ضعف نشان دادن در برابر دشمن؛ 15. اطاعت از كافران؛ 16. كشمكش و نزاع؛ 17. فرار از جهاد؛ 18. پندار سپرى شدن زمان دين؛ 19. توجه به [اثرپذيرى از]تبليغات باطل؛ 20. خيانت به بيت المال؛ 21. بخل؛ 22. رضايت به ظلم و گناه؛ 23. كتمان حق؛ 24. فروختن دين و حق به دنيا؛ 25. انكار وجود روح و جهان آخرت؛ 26. ترسيدن از دوستان شيطان؛ 27. گمان بر اين كه شكست ظاهرى، با حق ناسازگار است؛ 28. انفاق در راه باطل و تقويت باطل آن؛ 29. تمايل دل ها از حق به سوى باطل؛ 30. فتنه جويى و بدعت گذارى؛ 31. حسد و رياست طلبى؛ 32. نقشه هاى باطل براى مبارزه با حق؛ 33. پوشاندن حق به وسيله باطل؛ 34. بازيچه قرار دادن دين؛
35. بازداشتن مردم از راه خدا؛ 36. تبهكارى؛ 37. دروغ گويى؛ 38. خيانت؛ 39. ايجاد اختلاف؛ 40. پيروى از باطل؛ 41. بيمارى قلب [روح]؛ 42. ترسو بودن؛ 43. فساد حاكمان و زمام داران خودسر؛ 44. قطع پيوند خويشاوندى؛ 45. مخالفت با پيامبر(صلى الله عليه وآله)؛ 46. باطل كردن عمل نيك؛ 47. پشت كردن به دين.[3]
پرسش:
حفظ ارزش هاى انقلاب اسلامى با امر به معروف و نهى از منكر چه رابطه اى دارد؟
جواب:
ارزش هاى انقلاب اسلامى همان اعتقادات، اخلاق، رفتار و كردار شايسته اى است كه ملت ايران براى تحقق آنها، انقلاب كردند كه از اين امور در فرهنگ دينى به «معروف» تعبير مى شود. بنابراين، پاس داشت ارزش هاى انقلاب اسلامى و كوشش در جهت حفظ و اشاعه آنها، چيزى جز امر به معروف نيست.
از سوى ديگر، از ضدّ ارزش ها نيز در فرهنگ دينى به «منكر» تعبير مى شود كه بر اساس تعاليم اسلام بايد با آن مبارزه و براى ريشه كنى آن از جامعه كوشش كرد. بنابراين، از همه آيات و رواياتى كه ما را به وجوب امر به معروف و نهى از منكر فرا مى خواند، استفاده مى شود كه حفظ ارزش هاى انقلاب اسلامى و مبارزه با ضدّ ارزش ها بر آحاد امت انقلابى لازم است كه در اين صورت، امّتى برتر و شايسته خواهند بود:
(كُنتُم خَيرَ اُمَّة اُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ وتَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ)[4].
پرسش:
گاهى در امر به معروف و نهى از منكر، امر و نهى آمرانه، سبب لجاجت و عكس العمل طرف مقابل مى شود، در اين گونه موارد چه بايد كرد؟
جواب:
در امر به معروف و نهى از منكر مهم آن است كه مخاطب را به هر شكل از گناه باز داشته يا به واجب وادارند. از اين رو، بايد كوشيد كه از بهترين، مفيدترين و مناسب ترين راه به اين مطلوب و مقصود دست يافت. گاهى دست رسى به اين مهم با ارشاد و تعليم يا موعظه و نصيحت انجام شدنى است و زمانى نيز بايد برخوردِ آمرانه و مقتدرانه كرد. بنابراين، نبايد امر به معروف و نهى از منكر را در همه جا با برخوردهاى خشك و آمرانه كه سبب لجاجت و عكس العمل شخص مقابل مى شود، انجام داد؛ زيرا هيچ كس نمى تواند چنين احتمالى بدهد كه امر به معروف و نهى از منكر، امرى تعبدى محض و مصلحتش ناشناخته باشد و در هر حال، وقتى با گناه كار روبه رو شديم، بى هدف و به شكل آمرانه، اين امر عبادى را انجام دهيم، هرچند كه اثر معكوس در گناه كار داشته باشد و او را به عناد و لج بازى بكشاند.[5]
________________________________________
[1]. حسين نورى، امر به معروف و نهى از منكر، ص 83-84 و سيد محسن طباطبائى، منهاج الصالحين، ج 1، ص 420.
[2]. امر به معروف و نهى از منكر، ص 86 .
[3]. همان.
[4]. آل عمران، آيه 110.
[5]. محمدتقى مصباح يزدى، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 350
منبع: maarefquran.com