پرسش:
اگر بپذيريم انسان متشكل از جسم و روح است و روح تا قيامت زنده است و مرگي ندارد و همه چيزرا مي بيند و مي فهمد, چرا مثلاً هنگام بي هوشي جهت جرّاحي , چيزي از آن صحنه را به خاطر ندارد؟ در عالم خواب روح كجاست ؟ با اين وضع آيا به ذهن نمي رسد پس از مرگ , از روح خبري نيست و انسان در بيهوشي مطلق به سرمي برد؟
پاسخ:
با سلام و ادب و سلامتي،از ارتباطتان با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
براي انديشه گران الهي و روان شناسان و روان كاوان شبهه اي نيست كه انسان مركّب از جسم و روح است .
اكثر آن ها ترديدي ندارد روح تكامل پيدا مي كند و روزي از پوستهء ماديت بيرون مي آيد و در سلك مجردات قرار مي گيرد و تا ابد, زنده است و مرگي ندارد. آنان معتقدند كه بعد از تجرّد, روح در بدن قرار ندارد, بلكهخارجازبدن است , ولي بر آن احاطه دارد و با آن در ارتباط است . تمام شخصيت آدمي به روح است . روح مي فهمد و درك مي كند و لذّت و رنج مي برد و اعضا و جوارح ابزار او هستند. تا وقتي روح مي تواند بفهمد و بشنود و ببيند و... كه مغز وگوش ها و چشم ها و پاها و... سالم باشند. در هنگام بيهوشي و خواب چون ابزار روح تقريباً از كار مي افتد و كارآيي لازم را ندارد, روح نمي تواند چيزي از اتاق جرّاحي و يا خواب را به خاطر آورد, مانند راننده و خلبان كه تا آن جامي توانند رانندگي و خلباني كنند كه ابزار كارشان سالم باشد و به محض اين كه مثلاً دنده خراب يا بنزين تمام شود,نمي توانند رانندگي و خلباني كنند. واضح است راننده و خلبان , قدرت و توانايي دارند و مي فهمند و به فنون رانندگي آشنايي دارند, منتها ابزار كار را از دست داده اند.
پس از مرگ روح بيدار و آگاه و حساس است و همه چيز را مي بيند و حس مي كند و بيدارتر از هر زمان است .
البته روح پس از مرگ در عالم برزخ , ابزار ديگري در اختيار دارد كه مجهّزتر از اعضا و جوارح دنيايي است , كه به آن مي گويند; تقريباً همان بدني كه در عالم رؤيا با آن راه مي رود و مسافرت مي كند و جاهاي ناديده را مي بيند, با اين كه بدن دنيويش در خواب است . بنابراين بعد از مرگ , انسان بيدار است .