پرسش:
سرزمین فدک یا قلعه ی فدک بوسیله ی چه کسانی فتح شد؟
پاسخ:
با سلام و ادب
پس از فتح خيبر در سال هفتم هجرت و حدود چهار سال قبل از رحلت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله جبرئيل نازل شد و از جانب خداوند دستور فتح فدك را آورد. در اين فرمان تصريح شده بود كه اين اقدام مىبايست توسط شخص پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اميرالمؤمنين عليهالسلام انجام شود، و مسلمانان در آن شركت نكنند.
آن دو بزرگوار، اسلحه لازم را برداشتند و اسب هاى خود را آماده كردند و در تاريكى شب از لشكر جدا شدند و از خيبر حركت كردند تا به سرزمين فدك رسيدند و كنار قلعه آن آمدند. فتح يك قلعه توسط دو نفر كارى بود استثنايى و مىبايست حساب شده انجام شود، و پشتيبانى خداوند كه هميشه بدرقه راه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود مسير ماجرا را به سوى پيروزى پيش مىبرد.
مردم فدك كه پيگير اخبار فتح خيبر بودند و روز قبل خبر فتح آن قلعه عظيم را دريافته بودند، از وحشت به قلعه پناه برده و درهاى آن را محكم بسته بودند و شبى سراسر اضطراب را مى گذراندند. در چنين شرايطى كه بر داخل قلعه حكم فرما بود، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اميرالمؤمنين عليهالسلام به پاى قلعه رسيدند و بصورت عادى هيچ راهى براى نفوذ به قلعه وجود نداشت. از سوى ديگر نبايد افراد داخل قلعه وجود كسى را بيرون قلعه احساس مىكردند. تصميم بر آن شد كه مخفيانه از ديوار قلعه بالا روند و بر فراز آن با صداى بلند اذان بگويند. در اين صورت اهل قلعه خود را در محاصره ديده و قلعه را فتح شده خواهند پنداشت.
آنگاه است كه تصميم بر فرار مىگيرند و براحتى مىتوان اقدامى بزرگ را به انجام رساند. اميرالمؤمنين عليهالسلام بر كتف پيامبر صلى اللَّه عليه و آله قرار گرفت و سپس حضرت برخاست و او را با خود بلند كرد، و با معجزهى الهى اميرالمؤمنين عليهالسلام از ديوار قلعهى فدك بالا رفت. آنگاه كه بر فراز ديوار قرار گرفت، رو به اهل قلعه اذان گفت و صداى تكبير بلند نمود. مردم قلعهى فدك كه گمان مىكردند سربازان مسلمان بر فراز قلعه هستند، فرار كنان رو بسوى درب قلعه نهادند و آنرا باز كردند و از آن خارج شدند تا در زمينهاى بيرون قلعه پراكنده شوند.
اميرالمؤمنين عليهالسلام از ديوار قلعه پايين آمد و با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله كه بيرون قلعه منتظر بود در مقابل آنان قرار گرفتند و با آنان درگير شدند و هيجده نفر از بزرگان آنان بدست اميرالمؤمنين عليهالسلام به قتل رسيدند و در نتيجه بقيه تسليم شدند. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله خود و فرزندان آنان را اسير نمود و غنائم را همراه آنان به مدينه آورد.
لم يوجد هامشاَ.