پرسش:
چگونه به این یقین برسیم که پیامبر ما آخرین پیامبر و از پیامبران دیگر بالاتر است؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
پرسش شما مشتمل بر دو بخش است ، دربخش اول پرسیده اید که از کجا بدانیم که پیامبر ما آخرین پیامبر است ودر بخش دوم پرسش از این است که از کجا بفهمیم پیامبر ما از پیامبر دیگران کامل تر است ؟
در پاسخ به بخش اول پرسش شما می گوییم:
يكى از ضروريات اسلام اين است كه سلسله پيامبران (ع) با پيغمبر اسلام (ص) ختم شده و بعد از آن حضرت هيچ پيامبرى نيامده و نخواهد آمد. و حتى بيگانگان نيز مى دانند كه اين موضوع, از جمله اعتقادات اسلامى است كه بايد هر مسلمانى به آن, معتقد باشد . در عين حال, مى توان اين مطلب را هم از قرآن كريم و هم از روايات متواتر, استفاده كرد.
قرآن كريم مى فرمايد: «ما كان محمد ابا احد من رجالكم ولكن رسول الله و خاتم النبيين» (1) و صريحاً آن حضرت را خاتم همه پيامبران معرفى مى كند. وقتی اصل پیامبری حضرت محمد (ص) پذیرفته شود ، پس آنچه در کتاب آسمانی قرآن آمده قابل استدلال است و چون در قرآن سخن از خاتمیت پیامبر سخن به میان آمده ؛ پس این مسئله پذیرفتنی است.
اما بعضى درباره دلالت اين آيه بر خاتميت پيامبر اكرم (ص) دو اشكال را مطرح كرده اند:
يكى آنكه: واژه ((خاتم)) به معناى انگشترى نيز آمده است, و شايد در اين آيه هم همين معنى (انگشترى) منظور باشد.
ديگر آنكه: به فرض اينكه خاتم به همان معناى معروف باشد مفاد آيه اين است كه سلسله ((نبيين)) به وسيله آن حضرت ختم شده نه اينكه سلسله ((رسولان)) هم ختم شده باشد.
پاسخ اشكال اول اين است كه خاتم به معناى وسيله ختم كردن و پايان دادن (ما يختم به الشى) است و انگشترى هم از اين جهت خاتم ناميده شده كه بوسيله آن, نامه و مانند آنرا ختم و مهر مى كرده اند.
پاسخ اشكال دوم اين است كه هر پيامبرى كه داراى مقام رسالت باشد داراى مقام نبوت هم هست و با پايان يافتن سلسله انبيا, سلسله رسولان هم پايان مى يابد و در جای خود ثابت شده است که هر چند مفهوم ((نبى)) اعم از مفهوم ((رسول)) نباشد ، اما از نظر مورد, نبى اعم از رسول است .
موضوع خاتميت پيغمبر اسلام (ص) در صدها روايت نيز مورد تصريح و تاكيد قرار گرفته كه از جمله آنها حديث منزلت است (2) كه شيعه و سنى به تواتر, آن را از پيامبر اكرم (ص) نقل كرده اند ، به طورى كه جاى هيچ شك و شبهه اى در صدور مضمون آن باقى نمى ماند. و آن اين است:
هنگامى كه پيامبر اسلام (ص) براى جنگ تبوك از مدينه حركت مى كردند ، امير موئمنان على (ع) را براى رسيدگى به كارهاى مسلمانان به جاى خود گماشتند. آن حضرت از اين که از فيض شركت در اين جهاد, محروم مى شوند ، اندوهگين شدند و اشك از چشمانشان جارى شد. پيامبر اكرم (ص) به آن حضرت فرمود: آيا راضى نيستى كه نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى باشى؟ و بلافاصله اين جمله را اضافه كردند: ((با اين تفاوت كه بعد از من پيامبرى نيست)) تا جاى هيچگونه توهمى باقى نماند.
در روايت ديگرى از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمود: ای مردم ! بعد از مردم پیامبری نخواهد بود و بعد از شما امت دیگری نخواهد آمد.(3)
و نيز در حديث ديگرى از آن حضرت نقل شده كه فرمود: « ای مردم ! پیامبری بعد از من و سنتی بعد از سنت من نخواهد بود.»(4)
پاسخ بخش دوم پرسش شما این است که:
ابتدا بايد توجه داشته باشيد كه نوعا در مسائل مختلف سه گونه استدلال وجود دارد:عقلي، نقلي و حسي.
1 - دليل حسي نيز وجود ندارد؛ زيرا، اولا: ما نظارهگر تمام اعمال و حركات آنها نيستيم تا بامقايسه تجربی از طريق كنش آنها حكم به برتري يكي بر ديگري نماييم. ثانيا اصلا فضايل و مقامات تجربه پذير نيستند مگر آن كه خواصي از طريق تجربه باطني حقايقي را دريافت دارند.
2 - دلايل عقلي در رابطه با امور كلي ميباشند و درچنين موردي كه مقايسه دو امر جزئي است ، دلیل عقلی اجرا نمی شود ، اما می توان از راه اصول کلی به اثبات آن پرداخت و آن این که : به زندگی بشر که نگاه کنیم ، هر چه زمان انسان ها سپری می شود بر علم و دانش آنها نیز افزوده می گردد . از طرف دیگر پیامبر در عصر و زمان و برای هر قومی از آن مقدار دانش الهی برخودار است که برای هدایت آن قوم و ملت تا زمانی که شریعتش باقی است ، لازم است.
بر این اساس هر پیامبر بعدی علاوه بر دانش پیامبران پیشین ، از علم و دانش جدید متناسب با نیازهای انسان های جدید و آینده برخوردار خواهد بود. و چون پیامبر اسلام آخرین پیام آور الهی است ، پس باید حامل علوم و دانش هایی باشد که تا آخرین انسان ها به آن نیاز دارند و علم و دانش پیامبران یکی از ملاک های مهم برتری است. ملاک های دیگر مانند مقدار مجاهدت و تلاش و کوشش ، نیز مقدار عبادت و بندگی و… نیز می تواند مورد توجه قرار گیرد که با مراجعه به تاریخ زندگی پیامبر اسلام و پیامبران گذشته می توانیم به برتری پیامبر اسلام اذعان کنیم.
3 - دليل نقلي نيز چند دستهاند که برای پرهیز از طولانی شدن بحث به برخی از روایات اشاره می کنیم.
1)قال رسولالله (ص): یعنی خداوند تمام انبیا را بر فرشتگان برتری داده و من را بر تمام پیامبران برتری داده است. (5)
2) علامه مجلسی حديثي را نقل ميكند كه هدف خلقت، رسولاللّه(ص) و ائمه اطهار است.(6)
3) در علل شرايع مرحوم صدوق، روايتي بدين مضمون از امام رضا(ع) نقل شده كه حضرت علي(ع) از رسول اللّه پرسيد شما افضليد يا جبرئيل فرمود: «يا علي پروردگار انبياء مرسلين خود را بر ملائكه مقربين برتري داد و مرا بر تمامي ايشان برتري داده و بعد ازمن شما برتريد و سپس ائمه بعد از شما».(7)
پی نوشت ها:
1) احزاب ، آيه 40.
2) بحارالانوار، ج 37, ص 254 ـ 289, صحيح بخارى، ج 3, ص 58, صحيح مسلم، ج 2, ص 323, سنن ابن ماجه، ج 1, ص 28, مستدرك حاكم، ج 3, ص 109, مسند ابن حنبل، ج 1, ص 331 و ج 2 ص 369 و 437.
3) وسائل الشيعه، ج 1, ص 15, خصال، ج 1, ص 322 و ج 2, ص 487.
4) وسائل الشيعه ج 18 ، ص 555, من لايحضره الفقيه، ج 4, ص 163, بحارالانوار، ج 22, ص 531, كشف الغمه، ج 1, ص 21.
5) بحارالانوار،ج11 ص 139وج26ص335
6) بحارالانوار، ج 26، ص 297
7) علل الشرایع ، باب هفتم، ص 21