پرسش:
در مجلسي شنيدم که اجنه اي که واقعه غدير را ديده اند شيعه و بقيه انها کافرند و براي من سوال شد که مگر جنهايي واقعه عاشورا يا زمان امام صادق را درک نکرده اند که فقط يا بايد کافر باشند يا شيعه؟
پاسخ:
با سلام و ادب خدمت شما
عرض کنم بنده هم مثل شما این مطلب را شنیده ام اما تاکنون براي آن مستندي پيدا نکرده ايم.برخي در توجيه آن گفته اند شايد دليلش آن باشد که عمر ايشان بسيار است يعني بيش از چندين هزار سال عمر دارند و به خاطر طولاني بودن عمرشان واقعه غدير را درک کرده اندو به مذهب شيعه گرايش دارند، ولي در مباحث اعتقادي ما تابع دليل هستيم نه شنيده ها .
از برخي آيات و احاديث استفاده مي شود که جنيان مانند انسانها مسلمان وکافر (1) ، نيز شيعه و غير شيعه دارند؛ زيرا جنيان مانند ما انسان ها داراي اختيار و عقايد مختلفي هستند و عده اي از آنان فاسق فاجرو کافرندو عده اي از آنان مومن و مسلمان اند.
دليل بر اين که جنيان داراي مذهب شيعه و غير شيعه مي باشند ، آن است که در روايات بسياري عده اي از جنيان ونه همه آنان به عنوان شيعه معرفي شده اند . مثلا در روايتي از ابو حمزه ثمالي است که :
روزي به حضور حضرت امام باقر رسيدم، عدهاي نزد او بودند، بعد رفتند، به حضرت عرض کردم: در اين اوضاع که از شمشير بنياميه خون ميريزد، اين گروه از مردم چرا اينجا آمدند و اين گونه رفتند؟ حضرت فرمود: اينان گروهي از شيعيان جنّي بودند که براي سؤالات دينيشان آمده بودند.(2)
روزي امام صادق(ع) در مِنى نشسته بود، عدهاي نزد او آمدند و رفتند، از حضرت پرسيد: اينها چه کساني بودند؟ حضرت فرمود: گروهي از شيعيان جن بودند که براي سؤالات دينيشان آمده بودند.(2)
بنابر اين طبق روايات معلوم ميشود که جن مثل بشر داراي اقوام، گروههاي ديني و مذهبي متعددند و زمان ائمه نيز درک کرده و برخي به حضور آنان مشرّف شدهاند.
برخي از روايات نيز اشاره دارد که عده اي از جنيان با اهل بيت عصمت و طهارت مخالف اند(3)، بنا براين نه تنها نمي توان به مطلبي که در نامه خود اشاره کرده ايد اعتقاد داشت بلکه دليل عقلي و نقلي بر خلاف آن است و جنيان به علت اينکه موجودي انتخابگر هستند به دو گروه مسلمان و کافر تقسيم ميشوند وجنيان هم ممکن است شيعه باشند يا غير شيعه.
پينوشتها:
1.جن (12)آيه 14-15.
2. بحارالانوار، ج 39، ص 170، حديث 9، نشر دار الاحياء لتراث العربي، بيروت، 1403ق ؛محمدي ري شهري،ميزان الحکمه ،ج2، ص118.
3. شيخ حر عاملي ،وسائل الشيعه ، ج10، ص431.