یک مشاور می گوید:شایعترین شکایت جنسی زنانی که با دفتر من تماس میگیرند، با این جمله شروع میشود؛ دیگر علاقهای به رابطهزناشویی ندارم.
نتایج یک بررسی جدید نشان میدهد ۴۰ میلیون نفر از زنان آمریکایی چنین شکایتی دارند، اما مشکل چیست؟ آیا این زنان این مشکل را با شوهرانشان مطرح کردهاند؟.
اولینباری که این شکایت را از یکی از مراجعانم شنیدم، حیرتزده شدم. صدای گوینده طنینی بسیار نومیدانه داشت، گویی آن زن به مشکلی دائمی گرفتار شده بود. اما تجربه من در درمان هزاران زوج نشان داده است که میتوان علت کاهش میل جنسی زنان را شناخت و به زن و شوهرها کمک کرد بر این مشکل غلبه کنند.
اولین گام در درمان کاهش میل جنسی این است که ریشه آن را بشناسیم. آیا کاهش میل زن علتی درونی دارد؟ آیا به اشکال تصویر ذهنیاش از خودش مربوط میشود؟ یا اینکه ریشه مشکل را باید در سابقه روابط زناشویی زوج جستجو کرد؟ آیا روابطزناشویی زن و شوهر قربانی «جنگ قدرت» میان آنها شده است؟ آیا مشکلی فیزیولوژیک باعث درد و خشکی دستگاه تناسلی زن شده است؟ یا مشکلی عمیقتر در ناخودآگاه زن را درگیر کرده است که ناشی از شرم یا آسیبهای روانی یا محیط خانوادهای است که زن در آن تربیت شده است؟
معمولا یکی دو جلسه درمانی نخست به تعیین زمان شروع کاهش میل جنسی و یافتن علت آن میگذرد. آشنایی با سوالهایی که من در این جلسهها میپرسم، به شما نیز کمک خواهدکرد تا اگر مشکل مشابهی دارید، موقعیت خود را تجزیه و تحلیل کنید: هریک از این پرسشها به یک حوزه معین مربوط به اختلال جنسی میپردازد. در بسیاری از زنان ممکن است در چند حوزه اختلال وجود داشته باشد.
اوج
آیا به ارگاسم (اوج لذت جنسی) میرسید؟ برای خانمی که تجربه ارگاسم ندارد یا به اصطلاح دچار «آنورگاسمی» است، بر اهمیت این موضوع تاکید بسیاری میشود. روابطزناشویی به لذت، احساس، اشتیاق و رهایی نیاز دارد. یقینا زنان از رابطهزناشویی فقط رسیدن به اوجلذت یا ارگاسم را نمیخواهند اما بدون رسیدن به چنین اوجی، میل جنسیشان کاهش مییابد و روند تحریک شدنشان کندتر خواهدشد، زیرا بدن «عاقل» است. بدن میگوید: «چرا خودم را برای صعود به کوهی به زحمت بیندازم که در قلهاش برای من چیزی وجود ندارد؟»
پزشک متخصص به زوج یاد میدهد چقدر طول میکشد تا زنی که ارگاسم را تجربه نکرده است، به این اوج برسد و چه کارهایی برای رسیدن به این اوج باید انجام داد و از چه وسایلی استفاده کرد.
درد
آیا هنگام انجام روابط زناشویی احساس درد میکنید؟ خشکی، درد هنگام آمیزش، گرفتگی عضلات واژن، درد هنگام تحریکشدن، درد کلیتوریس و دردهای پس از درمان سرطان میتوانند رابطهزناشویی را مختل کنند. در طول سالهای کارم از مشاهده زنان فراوانی که میگفتند هنگام رابطه زناشویی از شدت درد دندانهایشان را به هم میفشارند، شگفتزده شدهام. در اغلب موارد یک علت فیزیولوژیک برای احساس درد وجود دارد و زن باید تحتنظر متخصص زنان یا گاهی فیزیوتراپیست درمان شود. پس از درمان علت فیزیولوژیک درد، درمانگر جنسی به همسران کمک خواهد کرد دوباره چرخ روابط جنسی را به حرکت درآورند.
اگر علت درد هنگام برقراری روابطزناشویی علایم یائسگی باشد، میتوان با هورمونها یا درمانهای طبیعی آنها را برطرف کرد و مانع قطع روابط جنسی زوج شد.
شایعترین تشخیصهایی که در این موارد داده میشوند عبارتند از: واژینیسموس (گرفتگی عضلات مجرای بیرونی واژن)، وستیبولیت (درد در ورودی واژن و اغلب در قوس کفی آن)، دیسپارونیا (درد هنگام روابطزناشویی)، تقریبا همه این مشکلات قابلحل یا بهبود هستند. لازم نیست حتی یک روز دیگر به تحمل درد ادامه دهید. به پزشک متخصص دردهای لگنی و درمانگر جنسی مراجعه کنید.
تخیل
در «یک ماه» چندبار به روابط زناشوییتان فکر میکنید؟ افکار زنان درباره روابط زناشویی ممکن است از لذت ساده در آغوشگرفتن صبحگاهی شوهر پیش از رفتن به سر کار تا شنیدن یک ترانه عاشقانه که احساسات مثبت یا حتی احساسات قبلیشان را در آنها برانگیزد، متفاوت باشد.
برای زنانی که دچار کمبود میل جنسی هستند، همه این انواع احساسات مثبت سودمند است. حتی اگر کسی در پاسخ به پرسش اول این بخش، پاسخ بدهد «دو بار در ماه»، به حل مشکل زن امیدوار میشوم و میدانم که میتوانم روابطزناشویی زوج را به مسیر طبیعی بازگردانم.
با تشویق زن به اینکه با همسرش بر حداقل یکی از این افکار مثبت متمرکز شوند و اجازه دهد میلی پذیرنده در او ایجاد شود که آغازگر رابطه باشد. سرانجام زمانی میرسد که مرد میتواند تمایل همسرش را احساس کند و بهتدریج شمار این موارد افزایش مییابد و گرمای روابطزناشویی بازمیگردد.
اگر پاسخ زن «صفر» باشد، من بر احساسهای منفی او درباره روابطزناشویی مانند اینکه «امیدوارم امشب خبری از رابطهزناشویی نباشد» متمرکز میشوم. وجود این احساسات منفی بیانگر آن است که فرد به موضوع آگاهی دارد. اگر زن اصولا اجازه ندهد افکار مربوط به روابطزناشویی به ذهنش راه یابد، لازم است عمیقتر به بررسی روانی او پرداخت تا علت بیمیلی او را دریافت.
رابطه
آیا همسرتان به شما احترام میگذارد؟ به حرفهای شما گوش میدهد؟ بار امور زندگی بهطور منصفانهای بین شما تقسیم شده است؟
پرسیدن چنین سوالهایی از زن اطلاعات بیشتری در اختیار درمانگر میگذارد تا اینکه فقط از او سوال کند از ازدواجش راضی است یا نه و یک پاسخ ساده دفاعی بشنود. کیفیت ارتباط میان دو همسر نقش مهمی در کاهش میل جنسی زن دارد. در بیشتر زنان «پیوند عاطفی»، اساس تداوم تمایل جنسی است بنابراین او و همسرش باید بیاموزند که چگونه رفتارهایشان را به شیوهای تغییر دهند که رابطهزناشوییشان از بند «جنگ قدرت» رها شود.
سوالهای دیگری که باید از زن پرسید اینهاست: آیا همسرش برایش جذابیت دارد و نظرش درباره جذابیت خودش برای همسرش چیست؟ آیا از همسرش میترسد و آیا همسرش آدم بدخلقی است؟ از چه وقتی کاهش برانگیختگی جنسیاش شروع شد؟ پس از ماهعسل؟ پس از به دنیا آمدن بچهها؟ پس از یائسگی یا بالا رفتن سن؟ آیا مشکل بیوفایی مطرح بوده است؟
فیزیولوژی
آیا مشکلات خلقی بر تمایل جنسی شما تاثیر میگذارد؟ افسرده یا مضطرب هستید؟ برای درمان اختلالهای خلقی مانند افسردگی داروهایی مانند فلوکستین که ممکن است میل جنسی را مهار کنند، مصرف میکنید؟ آیا قرص ضدبارداری خوراکی مصرف میکنید؟ قرصهای ضدبارداری خوراکی شهرت بدی در کاستن از میلجنسی و خشکی یا دردناکی واژن دارند. آیا بارداری و زایمان بر بدن و واژن شما اثر گذاشته است؟ دچار افسردگی پس از زایمان شده بودید؟ پس از بچهدار شدن هنوز به جذابیت خود توجه دارید؟ تمام توجه شما و شوهرتان به تامین نیازهای فرزندانشان متمرکز نشده است؟
آیا در سن یائسگی هستید؟ برای تغییرات جنسیای که در این دوره رخ میدهد، درمان شدهاید؟ بسیاری از زنان در سن یائسگی علایمی را تجربه میکنند که روابطزناشویی آنها را مختل میکند؛ تعریق شبانه که آنها را فرسوده میکند، کاهش تولید هورمون تستوسترون (که در میلجنسی زنان هم نقش دارد) و کاهش استروژن که باعث تغییرات در احساس نیاز به رابطهزناشویی میشود، خشکی و تحلیلرفتگی واژن و… زنان در گروه سنی ۴۵ تا ۶۰ سال بیشتر از کاهش میل جنسیشان شکایت میکنند.
آیا به سرطان پستان یا سرطان زنانه دیگری مبتلا بودهاید؟ آیا به دلیل برداشتن پستان (که نماد زنانه بسیار آشکاری است) برای درمان سرطان، خودانگارهتان آسیب دیده است؟ آیا به شما گفته شده است که درمانهای سرطان (شیمیدرمانی، دارودرمانی، پرتودرمانی) ممکن است بر رابطه جنسیتان اثر بگذارد؟ آیا شوهرتان به سرطان پروستات مبتلا بوده است؟ او دچار اختلالهای فیزیولوژیک مختلکننده کارکرد جنسی است؟
تحریک
آیا رابطه زناشویی برایتان جذابیت دارد؟ رابطهزناشویی برایتان مفرح است یا به کاری تکراری، روزمره و ملالآور تبدیل شده است؟ شما و همسرتان ایدههایی برای تنوع دادن به تجربههای جنسیتان دارید؟ رفتار همسرتان هنگام رابطه زناشویی چگونه است؟ رابطهتان چقدر طول میکشد؟ آیا روابطزناشوییتان با شوهرتان قبلا تحریککنندهتر بوده است؟ عملکرد همسرتان خوب نیست؟ تا چه حد درباره شیوههایی که واقعا باعث تحریک شما و رسیدن به ارگاسم میشود، با همسرتان حرف زدهاید؟ آیا شما و همسرتان هنگام صحبت درباره نیازهای جنسیتان مهربان و موقعشناس هستید؟
تعداد
چندبار در هفته رابطه زناشویی دارید؟ چندبار در ماه؟ چندبار در سال؟ دانستن پاسخ این پرسشها و پیوند عاطفی دو همسر بسیارمهم است و اینکه آیا پاسخ زن و مرد به این پرسشها تفاوت دارد یا یکی است. یک زن دچار کمبود میل جنسی ممکن است بگوید هفتهای یکبار اما شوهرش پاسخ دهد: «نه، اون هفتهای که عادتماهیانه بودی و ۹ ماه قبل در هفتهای که مادرت به دیدن ما آمده بود» اگر زن و شوهر درباره دفعات برقراری رابطه زناشویی توافق نداشته باشند، یعنی رابطهشان مختل است.
در بسیاری از موارد زوجها به من میگویند مساله فقط دفعات رابطهزناشویی نیست، بلکه مشارکت زن در رابطه و تمایل او به آن است. گاهی همسر زن انتظارهای غیرمعقولی درباره دفعات برقراری رابطه زناشویی دارد، در این موارد ممکن است به اشتباه میل جنسی زن بهدلیل تطبیق نداشتن آن با میل جنسی شوهر، مختل شمرده شود. نمیتوان برای حل مشکل میل جنسی شدید یک طرف و میل جنسی کم طرف دیگر، به سادگی حد میانه را گرفت. هنگامی که مساله شمار فعالیت جنسی مطرح است، هر همسر باید به نیازهای همسر دیگر توجه و درک عمیقی از آن پیدا کند. با اینکه این پرسشها همه ریشههای میل جنسی کم را در برنمیگیرند، اما اغلب نقطه شروع خوبی برای شروع بحث و یافتن راهی هستند که حل مشکل ممکن است از آن شروع شود.(سلامتیران)