پرسش:
جمال:چرا زنها نمی توانند با چند مرد ازدواج کنند؟ چون دوره عرب بدوی گذشته و با راههای جلوگیری و علم ژنیتک مشکلی برای شناسائی بچه احتمالی و ارتباط با پدر وجود ندارد. لطفا سوال را منطقی و علمی پاسخ دهید.
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و تشکر از سؤال خوبتان.
ممنونم از حضور شما در سایت و مطرح کردن سوال خوبتان.
ببینید دوست عزیز در پاسخ به این سؤال باید عرض کنم بعضی ها اسلام را متهم می کنند که اصل مساوات بین زن و مرد را در موضوع تعدد همسران رعایت نکرده است زیرا بر اساس این حکم به مردان چنین حقی داده شده است اما زنان چنین حقی ندارند.
مسلماً وضع قوانین تابع سلائق و علاقه های افراد نیست بلکه تابع مصالح و مفاسدی است که در اثر آن خداوند جهت وصول بندگان به کمال این قوانین را وضع می نماید.
که بعضاً این مصالح و مفاسدی برای بشر قابل درک نبوده ولی در بعضی موارد هم بعضی از حکمتهای این قوانین را درک می نماید با توجه به این نکته به مسئله چند همسری که می رسیم و واقعیت را در نظرمی گیریم نکاتی چند بر ما روشن می شود:
1. با مطالعه بعد جنسی که حیاتی ترین بعد اگرنگوئیم تنهاترین بعد، رابطه زناشویی است، درمی یابیم که مرد، گاه با یک زن به بسندگی جنسی نمی رسد و این را تاریخ مردان ثابت می کند چه بسا مردانی که در عین داشتن یک رابطه زناشوئی روابط جنسی متعدد دیگر هم داشته اند، از این رو در طول تاریخ، زنا همدوش روابط زناشویی وجود داشته است و حتی امروزه که جهان غرب که تک همسری را ترویج می کنند فی الواقع روابط غیر مجاز و خارج از حوزه روابط مشروع را به صورت قانونی و غیر قانونی ترویج می نمایند. حتی برخی از قوانین غربی، به روابط غیرقانونی (همجنس بازی) جنبه ای قانونی داده است به نظر شما معنای این کار چیست؟ چیزی غیر از تعدد و تنوع جنسی که تاریخ انسان شاهد آن بوده را می فهماند.
2. انگیزش مرد سریع تر از زن است و در بیشتر موارد نیاز جنسی مرد شدید تر به گونه ای که یک زن نیازش را برآورده نمی کند و این خلأ به گونه ای بایستی پر شود هر چند اکثریت را شامل نمی شود که مسأله چند همسری راه حل خوبی برای این مسأله است.
3. تاریخ انسان از بدو خلقت تاکنون شاهد جنگهای خانمان سوز و بسیار خونینی بوده است که در تمام آنها مردان هیزم آتش این جنگها بوده اند و زنان مشارکت بسیار کمی در جنگها داشته اند و کمتر مورد کشتار و نابودی قرار گرفته اند و این عملاً موجب عدم توازن جمعیت بین زنان و مردان می شود و به نظر می رسد محروم کردن آن عده زنان اضافی از رابطه جنسی و یا وادار کردن آنها به انحرافات جنسی نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد که باعث پیچیدگی بیشتر آن خواهد شد. خوب طبیعتاً ازدواج دوم و... هر چند نکات منفی نیز دارد ولی از این جهت بسیار مثبت است.
و اگر پرسیده شود چند همسری چرا فقط برای مردان و نه برای زنان؟
گفته می شود بررسی و مطالعه تاریخ نشانگر عدم تعدد خواهی زن است مگر زنی که گناه پیشه است. درباره چنین زنی هم، بیش از نیاز جنسی، شرایط و نیاز اقتصادی است که او را وادار به این کار می کند تاریخ زن، یک تاریخ تک رابطه ای است، طبیعت زن خواهان رابطه منفرد است و نه رابطه متعدد.
زن نمی تواند وجودش را بین دو مرد تقسیم کند. او می خواهد همه وجودش را به یک مرد بسپارد، وانگهی مشکلاتی که باعث می شود مرد چند همسری شود اصلاً در زن وجود ندارد، زن عموماً در انگیزش و هیجان جنسی کندتر است و غالباً یک مرد برای برآورده کردن نیاز جنسی یک زن کافی است مگر در شرایط خاص، غالب مشکلات خانوادگی هم به سبب ارضا نشدن مرد در نتیجه کندی و کم تحرکی زن است.
از جهت دیگر زن از مرد فقط عاملی برای ارضای غریزه جنسی خود نمی خواهد كه گفته شود هرچه بیشتر، برای زن بهتر. زن از مرد موجودی می خواهد كه قلب او را در اختیار داشته باشد ؛ حامی و مدافع او باشد؛ برای او فداكاری نماید و غمخوار او باشد.
زن در چند شوهری هرگز نمی توانسته حمایت و محبت و عواطف خالصانه و فداكاری یك مرد را نسبت به خود جلب كند، از این رو چند شوهری نظیر روسپی گری همواره مورد تنفر زن بوده است. چند شوهر داشتن نه با تمایلات و خواسته های مرد موافقت داشته است و نه با خواسته ها و گرایش های زنان. علاوه بر این ، یكی دیگر از مشكلاتی كه در صورت چند همسری برای زنان ذكر شده، مشخص نبودن پدر برای فرزند می باشد.
نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که اسلام مصلحت نظام خانواده را در پدر محوری می داند، با توجه به این که خانواده نیازمند سرپرست و مسؤول است و مرد قدرت بیشتری برای تحمل مسؤولیت دارد علاوه بر جنبه طبیعی از نظر اجتماعی نیز پذیرفته شده است و در این مسأله قدرت و توانائی جسمی فقط ملاک نیست بلکه محدودیت زن به لحاظ جنسی بارداری شیر دهی و... موجب عدم آزادی در انجام بعض امور و قبول چنین مسؤولیتی می شود.
نظام خانوادگی پدر محور با چند همسری زنان سازگار نیست زیرا در این صورت نسب فرزندان تباه می شود و حتی در غرب هم این پذیرفته شده از این روست که زن بعد از ازدواج نام خانوادگی شوهر را می گیرد و فرزندان هم همین طور. پس نظام خانوادگی جهان، نظام پدر محوری است و اساساً مدیریت خانوادگی مرد با مدیریت خانوادگی زن متفاوت و این امر تأثیر خود در تربیت فرزندان بسیار متجلی خواهد کرد.
تصور کنید که در خانه ای یک زن همسر چند مرد است! وضع به چه شکلی درخواهد آمد. آرامش و راحتی چگونه خواهد بود و بقیه مسائل را خود تصور کنید.
مسئله تعلق فرزند و معین شدن پدر فرزند، اگر چه تحقیقات امروزی و آزمایش های پزشكی آن را مشخص میكند، اما از نظر روانی همچنان مسئله حل نشدنی است؛ زیرا اولاً: همان گونه كه دانشمندان می گویند: نتایج آزمایشهای تجربی صد در صد نیست و احتمال خطای اشتباه انسانی یا … وجود دارد.
ثانیاً: مسئله اقناع روحی و روانی پدر و مادر و فرزند چیزی نیست كه با آزمایش قابل حل باشد. فرزند می خواهد اطمینان قلبی و درونی یابد كه پدر و مادر او واقعی هستند و همین طور پدر و مادر. تا زمانی كه اقناع و اطمینان قلبی و درونی صورت نگیرد ، به همان نسبت رابطه و پیوند عاطفی بین پدر و مادر و فرزند متزلزل خواهد بود
نکته:
برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به کتابهای نظام حقوق زن در اسلام نوشته شهید مطهری و فروغ ابدیت ج 1 و زندگانی حضرت محمد(ص) نوشتة رسول محلاتی در بحث تعدد زوجات در اسلام مراجعه نمائید.