پرسش:
یکی از دوستان من دچار مشکل دروغگوییه. یعنی اینکه گاهی اوقات دروغ می گه در حالی که حواسش هست و عمداً مي گه، ولی دوست نداره که دروغ بگه و بعدش هم پشیمونه. در ضمن حدود 20 سالشه.
پاسخ:
با سلام و تشکر از مکاتبه شما دوست دلسوز
براى ریشه کن کردن این صفت ناپسند باید:
1. نخست به سراغ ریشه ها برویم، چرا که تا ریشه ها قطع نشود، این نهال شوم همچنان پابرجاست. اگر انگیزه دروغ گویى ضعف ایمان است، باید پایه هاى ایمان را تقویت کرد، خدا را قادر بر همه چیز دانست، رزق و روزى و موفقیت و عزّت و آبرو را به دست او بدانیم، تا ضعف هایى که سبب توسل به دروغ مى شود، برطرف گردد.
اگر انگیزه حسد و بخل و کبر و غرور است، باید به درمان آن ها پرداخت. اگر ریشه ها تدریجاً قطع شود، چیزى جز صداقت و راستى باقى نخواهد ماند.
اگر اشخاصى که مبتلا به این ناهنجاري اخلاقى هستند، از دوستان ناباب و دروغگو و محیط هایى که آن ها را به دروغ تشویق مى کند بپرهیزند، سریع تر درمان مى شوند، همان گونه که پرهیز از افراد آلوده به بیمارى هاى جسمى و محیط هاى آلوده به میکرب سبب سرعت بهبودي بیمارى خواهد شد.
2. باید روى پیامدهاى زیانبار دروغ (که سبب تیره روزى و بدبختى و رسوایى در دنیا و آخرت مى شود) اندیشید. اگر دروغ در پارهای از موارد نفع شخصی داشته باشد، نفعش آنی و بسیار زودگذر است؛ زیرا هیچ سرمایهای برای انسان در اجتماع - در هر وضع و هر مقامی - بالاتر از سرمایه اعتماد و اطمینان مردم نسبت به وی نیست که بزرگ ترین دشمن آن دروغ است. هر کس در این مورد درست بیندیشد، تأثیری مهم و بازدارنده دارد.
3. تفکر قبل از سخن گفتن و انتخاب بهترین و کوتاه ترین راه برای انتقال مفهوم و معنا.
4. اختیار نمودن سکوت، مگر در حال ضرورت، و عادت به آن؛.
5. یکی دیگر از مؤثرترین راه های درمان دروغ، پرورش شخصیت در افراد است؛ زیرا یکی از عوامل مهم روانی دروغ، احساس حقارت و کمبود است. دروغ گفتن یک نوع عکسالعمل برای جبران این موضوع است. دروغگو مى خواهد با لاف زدن آن را جبران کند. اگر مبتلایان به دروغ احساس کنند داراي نیروها و استعدادهایی درون خود هستند که با پرورش آنها میتوانند ارزش و شخصیت خود را بالا ببرند، نیازی به توسل جستن به دروغ برای ایجاد شخصیت قلابی در خود نمیبینند.
در قرآن مجید مقام راستگویان در ردیف مقام پیامبران و شهدای راه حق ذکر شده:
« وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا؛
کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند ( در روز رستاخیز ) همنشینی کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده، از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان و آنها رفیقهای خوبی هستند». (1)
6. در نظر گرفتن تنبیه:
سرزنش و مجازات نفس در برابردروغهايي كه از آدمي سر زده است؛ زيرا اگر انسان حسابرسي بكند، ولي در مقابل كارهاي خلاف، هيچ واكنشي نشان ندهد، باعث جرأت و جسارت نفس سركش ميشود. حضرت علي(ع) ميفرمايد: «هنگامي كه نفس بر تو سخت گرفت (و در برابر فرمان حق تسليم نشد)، تو هم بر او سخت بگير (و خواستههايش را از او دريغدار) تا در برابر تو تسليم گردد». (2)
1. نساء (4) آیه 69.
2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غررالحكم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، ص 239؛ آيت الله مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی طالب، چاپ دوم، ج 1، ص 267 - 217.