پرسش:
چرا رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ازدواج هاى متعددى داشته است؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
اين پرسش، يكى از معروف ترين پرسش ها درباره زندگى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)است كه دانشمندان مسلمان نيز براى پاسخ گويى به آن اهتمام ويژه اى داشته اند. از آنجا كه دشمنان اسلام، اين امر را بهانه اى براى تحريف چهره معنوى رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم)ساخته اند، ارائه پاسخى منطقى و روشن به آن، اهميتى دو چندان دارد. توجّه به نكاتى كه در پى مى آيد، پاسخ پرسش فوق را روشن خواهد ساخت:
1. تعدّد همسران، يكى از سنّت هاى ديرينه در بيش تر ملّت ها ـ از جمله اعراب پيش از اسلام ـ بوده است. اين ازدواج ها حدّ و مرزى نداشت و مردها مى توانستند ده ها همسر اختيار كنند. هدف اين ازدواج هاى بى حدّ و مرز، زياد شدن نسل و افتخار به آن، داشتن پسران فراوان براى پيروزى در جنگ ها و به دست آوردن مال و ثروت بيش تر با كمك آنان، خوش گذرانى و شهوت رانى و... بوده است.[1]
2. دين اسلام اين ازدواج هاى نامحدود را محدود و شرط عدالت را هم براى آن ها قرار داد. در آيه 3 سوره نساء مى خوانيم: (فَاِن خِفتُم اَلاَّ تَعدِلوا فَواحِدَةً؛ اگر مى ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد.)بنابراين مرد مسلمان، تنها در صورت رعايت عدالت مى تواند چهار همسر اختيار كند.
پس مى بينيم كه اسلام آن ازدواج هاى نامحدود را هم از نظر كميّت (چهار همسر دائمى) و هم از نظر كيفيت (با رعايت شرط عدالت) روش مند و محدود ساخت.
3. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)در اوج جوانى ـ 25 سالگى ـ با خديجه(عليها السلام) ، كه سن او بيشتر از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود ، ازدواج كرد و تا زمان زنده بودن خديجه، همسر ديگرى نگرفت. پس از خديجه نيز ازدواج هاى بعدى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)در سال دهم بعثت ـ كه آن حضرت پنجاه سال داشت ـ و بعد از آن انجام پذيرفت. از اين قرائن روشن مى گردد كه ازدواج هاى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)براساس شهوت پرستى نبوده است.[2]
4. در آغاز بعثت، كفار قريش به آن حضرت پيشنهاد كردند كه هر كدام از زنان را كه مى خواهى به همسرى تو در مى آوريم امّا تو دست از دعوت خويش بردار. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)آن پيشنهاد وسوسه برانگيز را نپذيرفت و آن را با قاطعيت ردّ كرد. اين خود دليل ديگرى بر برائت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)از هوس هاى مردم عادى است.[3]
5. اگر ازدواج هاى پيامبر از سر شهوترانى بود، بايد پيوسته به دنبال زنانى جوان تر و زيباتر بود؛ در حالى كه سير ازدواج هاى آن حضرت چنين چيزى را نشان نمى دهد. مثلا آن حضرت پس از ازدواج با دختر جوانى مانند عايشه، زن مسنّى چون امّ سلمه و نيز زينب بنت جحش را كه حدود پنجاه سال داشت، به همسرى خود در آورد. آيا افراد شهوت ران اين گونه دست به ازدواج هاى متعدد مى زنند!؟[4]
6. براساس آيه 28 و 29 سوره احزاب، رسول خدا همسرانش را بين زندگى زاهدانه با آن حضرت و طلاق (و در نتيجه بهره مندى آزادانه از زر و زيور دنيا) آزاد گذاشت. بى ترديد چنين اقدامى با تمايلات شهوت گرايانه تناسب ندارد.[5]
7. زندگانى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)زندگى آميخته به زهد و ساده زيستى بوده است. انسان هاى شهوت ران، افرادى دنياپرست هستند و در كنار توجّه به جنبه هاى شهوانى، به خورد و خوراك و ديگر لذّت هاى مادّى نيز اهميت مى دهند؛ در حالى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)بر عكس چنين كسانى، زندگى زاهدانه اى داشته است.
8. همسردارى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)هرگز باعث كوتاهى آن حضرت در اداى واجبات الهى و مبارزه با زشتى ها و پليدى ها و نبرد با كافران نگرديد. اين خود نيز دليل ديگرى است بر اين كه تعدد همسران پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)از سنخ ازدواج هاى متعدد مردم عادى نبوده است.[6]
9. براساس آيات قرآن كريم، مردان مسلمان ـ به شرط رعايت عدالت ـ مى توانند تا چهار همسر اختيار كنند؛ امّا پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)به اين مقدار محدود نبود و مى توانست بيش از چهار همسر دائم نيز اختيار نمايد. قرآن مجيد در آيه 50 سوره احزاب مى فرمايد: «و هرگاه زن باايمانى خود را به پيامبر بخشيد (و مهريه اى براى خود نخواست) چنان چه پيامبر بخواهد مى تواند او را به همسرى برگزيند؛ ولى چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان.» سپس ادامه مى دهد: «اين به خاطر آن است كه مشكلى به تو نباشد.»
از آيه مذكور استفاده مى شود كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) شرايطى دارد كه ديگران ندارند، و همين تفاوت، سبب تفاوت در احكام و وظايف شده است. گرچه تمام اسباب و عللى كه باعث شده پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)همسران متعدد اختيار كند براى ما مشخص نيست؛ ولى با مطالعه تاريخ اسلام مى توان برخى از اين علّت ها را فهميد كه به چند مورد از آن ها اشاره مى كنيم:
الف) ازدواج هاى پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم)در موارد بسيارى جنبه سياسى داشته و براى كاستن از دشمنى، ياايمان آوردن افراد يا طرح دوستى و جلب محبّت و علاقه اشخاص و قبايل به اسلام انجام پذيرفته كه گاه، به مسلمان شدن يك قبيله منجر شده است. از جمله اين گونه ازدواج ها مى توان به ازدواج رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)با «جويره» (دختر حارث رئيس قبيله بنى مصطلق) اشاره كرد. پدر «جويره» و برادران او و نيز عده زيادى از قبيله بنى مصطلق پس از اين ازدواج ، ايمان آوردند و مسلمان شدند.[25] همچنين مردم مسلمان، به خاطر پيوند بنى مصطلق با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)، صدها خانواده از اسيران آنان را آزاد ساختند.[7]
از آن جا كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)با عده اى محدود و يارانى اندك بر ضدّ انديشه هاى باطل دوران خود قيام كرده بود، به طور طبيعى تمام اقوام و قبيله هاى آن روزگار عليه آن حضرت بسيج شده بودند. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)براى در امان ماندن از گزند برخى اشخاص و قبايل و نيز تشويق آنان به قبول اسلام، از راه ازدواج، با آنان رابطه خويشاوندى (كه محكم ترين رابطه ها در ميان عرب جاهلى بود) برقرار مى كرد.[8]
ب) برخى ديگر از ازدواج هاى پيامبر عزيز اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم)به خاطر شكستن آداب و رسوم غلط جاهلى بوده است، مثل ازدواج با «زينب» كه قرآن كريم در سوره احزاب، آيه 37، به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «هنگامى كه زيد ، زينب را طلاق داد، او را به ازدواج تو در آورديم، تا براى افراد باايمان درباره همسران پسرخوانده خود هنگامى كه آن ها را طلاق مى دهند، محدوديتى نباشد.»
زيد ، پسرخوانده پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)بود و عرب ها، پسر خوانده را مانند پسر خود مى دانستند و از اين رو ازدواج با همسر سابق پسر خوانده را، مانند ازدواج با عروس خود، حرام مى شمردند. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)براى شكستن اين تصور غلط، زينب را به عقد خود در آورد.
از سوى ديگر، چون زيد برده آزاد شده توسط پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)بود، اين ازدواج يك اثر ديگر نيز داشت. در آن محيط چنين وصلتى ـ پيوند با همسر برده سابق خود ـ كارى خلاف آداب و رسوم و شئون اجتماعى به حساب مى آمد. ازدواج پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)به همسر سابق زيد اين تفكر غلط جاهلى را نيز در هم شكست.[9]
ج) بعضى ديگر از ازدواج هاى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)به خاطر تأمين نياز اقتصادى بيوه زنان بى سرپرست ـ به ويژه افرادى كه سرپرست خود را در راه دين خدا در جبهه هاى جنگ از دست داده بودند ـ صورت گرفت. از جمله اين ازدواج ها مى توان به ازدواج پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)با «سوده» و «زينب بنت خزيمه» اشاره كرد. اوّلى زن باايمانى بود كه پس از بازگشت از هجرت به حبشه، شوهرش را از دست داد. دوّمى هم همسرش عبدالله در جنگ احد به شهادت رسيده بود و از زنان بسيار با فضيلت و نيكوكارى بود كه ازدواج پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) با وى، شخصيت وى را از گزند حوادث حفظ كرد.[10]
د) تعداد ديگرى از ازدواج هاى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نيز براى قدردانى از زنان بافضيلت و حفظ جايگاه اجتماعى آنان بود. ازدواج پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) با «ام حبيبه» و «ام سلمه» را مى توان از اين نوع دانست. «ام حبيبه» دختر ابوسفيان بود كه به خاطر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)از پدرش جدا شد و به حبشه هجرت كرد. در حبشه همسر او مسيحى شد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)براى حفظ كرامت اين زن رنج ديده با او ازدواج كرد. ام سلمه نيز پس ازفوت همسرش، فداكارى هاى بسيارى كرده بود. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)براى قدردانى از اين زن با فضيلت و زدودن غم هاى او، با وى ازدواج كرد.[11]
[19]. اسلام و جاهليت، يحيى نورى، ص 611، مجمع معارف اسلامى.
[20]. تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 3، ص 257 ؛ ج 17، ص 381 ـ 383، دارالكتب الاسلامية.
[21]. الصحيح من سيرة النبى الاعظم(صلى الله عليه وآله وسلم)، علاّمه جعفر مرتضى عاملى، ج 5، ص 254، دارالسيرة.
[22]. تفسير الميزان، علاّمه طباطبايى، ج 4، ص 195، انتشارات جامعه مدرسين.
[23]. الصحيح من سيرة النبى الاعظم(صلى الله عليه وآله وسلم)، علامه جعفر مرتضى عاملى، ج 5، ص 254، دارالسيرة.
[24]. همان.
[25]. فروغ ابديت، آية الله جعفر سبحانى، ج 2، ص 171، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى.
[26]. الصحيح، من سيرة النبى الاعظم(صلى الله عليه وآله)، ج 11، ص 306.
[27]. تفسير نمونه، همان، ج 17، ص 381 ـ 382.
[28]. ر.ك: فروغ ابديت، همان، ص 113 ـ 114.
[29]. تفسير الميزان، ج 4، ص 196.
[30]. تفسير الميزان، ج 4، ص 196.