با سلام
دوستان این متن بحثی است که بنده با یک شخص که برای خود قائل به دینی نبود در یک انجمنی بحث کردم که جهت استفاده دوستان هم اینجا قرار دادم و اگر نکته و تذکر دارید در خدمت هستم.
بی دین:
بنام خدا
با درود راستجویان
در قرآن و داستانهای اسلامی آمده است که چند نفر به غاری پناه برده و 300 سال در آن خوابیدند
حال چند پرسش
نخست
می خواهیم با بررسی علمی بدانیم که آیا این چنین امری از دید دانش امروزی امکان پذیر است ؟؟
آیا بدن و مغز و قلب انسان می تواند بعد از 300 سال دوباره فعالیت عادی خود را بدون کوچکترین تغذیه دهانی یا تغذیه از راه رگ باز یابد ؟
آیا چشم آنها که 300 سال باز بوده چطور هیچگونه آسیب و فسادی نپذیرفته است ؟؟
آیا قند خون آنها در طی این مدت چگونه ثابت مانده که بعد از بهوش آمدن براحتی بلند شده و بدنبال غذا را افتاده اند؟؟
آیا مواد زائد بدن آنها چگونه دفع شده است ؟
ایا انسان خوابیده تا چه هنگام می تواند در برابر آب و غذا نخوردن پایداری کند ؟
دوم
و آیا این داستان یک تقلید و کپی بر گرفته از افسانه های سایر ملل پیشین نیست ؟؟
پاسخ طلبه پاسخگو:
با سلام به همه دوستان
جناب نوری در مورد چگونگی داستان اصحاب کهف چند نکته است که خدمتتان عرض می کنم:
.1 این یک اعجاز الهی بود که مثل دیگر اعجازها که ظاهرا شما در آنها هم انقلت دارید.جناب نوری اگر در یکی از این اعجازها تمر کز داشته باشید برایتان بهتر است چون جوابها برای شما مشخص است.
.2 خداوند بر چنین كاری ـ زنده نگه داشتن بدون آب و غذا ـ توانا است و این جا هم برای نشان دادن قدرت خود ممكن است چنین كاری را انجام داده باشد.
.3 آن چه مسلّم است این است كه خداوند از راه عادی به آنها آب و غذا نمیرسانده است، ولی احتمال دارد از راه هایی كه ما از آن آگاهی نداریم، رسانده باشد.
.4 مساله عمر دراز مدت یك مساله غیر علمی نیست چه اینكه طول عمر هیچ موجودزنده ای - از نظر علمی - میزان ثابت و معینی ندارد كه با فرا رسیدن آن مرگ حتمی باشد .
.5 خوابهایی در جهان طبیعت وجود دارد كه مصرف غذای بدن در آنها بسیارناچیز است مانند زمـسـتـان خوابی.
.6 از آیات قرآن درباره سرگذشت آنها برمی آیدكه طرز خواب آنها با خوابهای معمولی فرق بسیار داشته است بلكه خوابی شبیه حالت مرده - با چشم گشوده - داشته اند بعلاوه قـرآن مـی گـوید : نور آفتاب به درون غارآنها نمی تابید از سوی دیگر می گوید : ما آنها را بسوی راسـت و چـپ بـرمـی گـردانیدیم و این نشان می دهد كه آنها در حال یكنواختی كامل نبوده اند و عوامل مرموزی كه هنوز برای ما ناشناخته مانده است آنها را به سمت راست و چپ می گردانده تا به ارگانیزم بدن آنها صدمه ای وارد نشود .
پاورقی:
تفسیر نمونه ج 12 ص 406 مكارم شیرازی - ناصر و دیگران
بی دین:
برای مانند اینجانب خیلی شگفت آور است که خداوند مذاهب چه وقت می خواهد برای یک بار هم که شده بر اساس اصول علمی مشخص شده خودش رفتار کنه ؟؟
تمام کارهای خدای مذاهب غیر قابل توضیح و پر ابهام و باور نکردنی است !!
از طرفی دیگر چرا تمام این کارهای معجزه ای را در زمانهای ماقبل تاریخ انجام داده است ؟؟
چرا امروزه ما هیچگاه اثری از این اراده و قادر بودن غیر قابل توضیح علمی خدا نمی بینیم ؟؟؟
چرا هر وقت به بن بست علمی می رسیم با خود فریبی می گوییم خدا با قدرت خودش آن را انجام داده است؟؟
حال یکبار ما نتوانیم دلیل علمی پیدا کنیم دوبار نتوانیم سه بار نتوانیم ؟؟؟
چه شد تمام داستانهای قرآن همش بدون دلیل علمی و دلیل آرامبخش قلبی
ابراهیم با آن مقام مستقیم پیغمبری از خدا خواست برای اطمینان قلبی به او نشان دهد که چطور مرده زنده می کند
آیا من نوعی حقیر نباید از خدا برای آرامش قلبی دلیل علمی بخواهم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چطور چیزی را باید باور کنیم که از آن آگاهی نداریم ؟؟؟؟ و لاتقف مالیس لک به علم پس کی باید ارزش عملی برای ما داشته باشد ؟؟؟
طبق مدارک مسلم و مشاهدات قطعی و محکم هیچ انسانی تا کنون بیش از 130 سال نکرده است
http://en.wikipedia.org/wiki/Oldest_people
با احتمال و فرض و خواهش و تمنا که انسان واقعا 300 ساله و400 ساله و غیره که نمی شود
خوبه خودتون هم میگید خواب زمستانی !!! خوب زمستان مگر چند ماهه ؟؟نکنه 300 ساله ؟؟؟؟
علاوه بر این این مربوط به حیواناتی مانند مار و خرسه که ساختار بدنی اونا با انسان کلی فرق داره !!!!!
جالب است که قرآن در این آیه فقط این یک نکته ی علمی را از قلم نینداخته و به آن توجه کرده ولی در مورد نکته های خیلی حساس و حیاتی مانند عدم تغدیه ی 300 ساله، چشم باز بودن 300 ساله ، وغیره یادش رفته چیزی بگه !!!!!
پاسخ طلبه پاسخگو:
با سلام
برای بنده هم جای تعجب است که شما چرا همه چیز را فقط از راه عقل می خواهید بفهمید چرا که برای ما خیلی از این قضای قابل فهم نیست چون عقل ما کامل نیست.
گفتار خدا همه اش بر اساس اصول علمیست ولی چه کنیم که عده ای به دلایلی زیر بار نمی روند.
این ابهام ها در نگاه اولی است اما اگر قلب سلیم باشد به حکمت های کارهای خدا پی می برد کما اینکه خیلی از بزرگان شما فهمیدند و هدایت شدند.
این سوالها خود تاپیکی مجزا می طلبد تا جواب داده شود هر چند این سوال رو شما بارها و بارها پرسیده اید و جوابهای خوب هم شنیده اید و لکن چه کنم صم بکم عمی فهم لا یعقلون.
دلیل علمی هم عرض می کنیم دوست عزیز عجله نکنید.
کاش دلیل علمی برای شما آرامش بیاورد اما شما وقتی از اول با ذهنیت انکار وارد بحث می شوید و تا آخر هم همینطور ادامه می دهید چطور دنبال آرامش قلبی هستید؟؟؟؟؟؟
در مورد اینکه آیا این داستان در غیر قرآن مجید، نقل شده است یا نه؟ و آیا در تورات و انجیل کنونی اشاره ای به آن دیده می شود؟
پاسخ سؤال اول، مثبت و پاسخ سؤال دوم منفی است. زیرا این ماجرا به گفته مورخان مدتها بعد از میلاد مسیح (ع) رخ داده است، و تاریخ آن را بعضی میان سالهای 249 تا 251 میلادی ذکر کرده اند، بنابراین ممکن نیست اشاره ای به آن در تورات یا انجیل آمده باشد، در کتاب اعلام قرآن می خوانیم:«اروپائیان قصه اصحاب کهف را به طور خلاصه چنین نقل می کنند: در زمان دکیوس (249 تا 251) که مسیحیان را سخت شکنجه می داد هفت تن از جوانان اشراف به غار پناهنده شدند، و دکیوس دستور داد که بر دهانه غار دیواری بکشند تا از گرسنگی و تشنگی بمیرند، ولی هفت تن در غار به خواب گران فرو رفتند، و 157 سال بعد در زمان «تئودز دوم» بیدار شدند اروپائیان اصحاب کهف را به نام «هفت تن خفتگان افسوس» نامیدند.
در بخش دیگری از این کتاب آمده است: قصه اصحاب کهف نخستین بار در قرن پنجم میلادی بوسیله «ژاک» اهل «ساروک»که خلیفه کلیسای سوریه بوده است در یک رساله سریانی تشریح شده، و این رساله را شخصی به نام «گوگویوس» تحت عنوان «جلال شهداء»، از سریانی به لاتینی ترجمه کرده است. این ماجرا بازتاب وسیعی در تواریخ اسلامی و ادبیات شرقی و غربی پیدا کرده، و حتی در آثار ادبی «روس» و «حبشه» تلویحات و اشاراتی به این داستان وجود دارد. بنابراین سرگذشت مزبور تنها در قرآن مجید نیامده بلکه در آثار تاریخی دیگران نیز به آن اشاره شده است.
اما اینکه منظورتان از سایر ملل کدام است باید مشخص کنید.
طلبه پاسخگو:
و اما داستان اصحاب کهف از نظر علم امروز
آیا ممکن است کسی عمر طولانی چند صدساله داشته باشد؟ خواه این عمر در بیداری بگذرد یا در خواب عمیق؟اگر قبول کنیم در بیداری ممکن است، در خواب مشکلات بیشتری پیدا می کند، زیرا مفهوم آن این است که انسان بتواند بیش از سیصد سال بدون خوردن غذا و نوشیدن آب زنده بماند! در حالی که در شرایط معمولی یک انسان برای این مدت، شاید بیش از یکصد تن غذا و یکصد هزار لیتر آب لازم دارد!این ها سؤالاتی است که از نظر علمی در برابر این ماجرا وجود دارد و شاید بهمین دلیل کسانی که نتوانسته اند پاسخی برای این سؤالات بیابند فورا راه انکار را پیش گرفته، و این داستان را یک «اسطوره» پنداشته اند.
این در حالی است که مطالعات اخیر دانشمندان از یکسو، و اکتشافاتی که درباره زندگی موجودات زنده صورت گرفته از سوی دیگر، به ما می گوید مطلب به این سادگی نیست. برای اینکه طرز تفکر دانشمندان امروز را درباره این مسأله اجمالا بدانیم، نمونه ای از تحقیقاتی که اخیرا در مطبوعات علمی انتشار یافته را ذیلا از نظر می گذرانیم:
در یکی از این مطبوعات، تحت عنوان آیا آدمی بر مرگ پیروز خواهد شد چنین آمده است: در سال 1930 زیست شناس مشهوری به نام «متالینکف» سعی کرد ثابت کند که حیات ابدی بالقوه در خود طبیعت وجود دارد و وظیفه علم آن است که بر اسرار زندگی جاوید دست یابد. سپس می افزاید: جانداران ساده تر مثل، تک یاخته ای ها در واقع مرگ ناپذیرند، چون به طور لایتناهی از طریق تقسیم یاخته ای زنده می ماند ... بنابراین چه جای تعجب که زندگانی جاوید بالقوه در موجودات عالیتر که از میلیونها یاخته تشکیل شده اند مصداق داشته باشد، و ما دانشمندان باید به اسرار آن دست یابیم.
در بحث دیگری از این مقوله تحت عنوان خواب ششصد میلیون ساله می خوانیم: چنین اندیشه هائی پیوسته قوت می گرفت تا اینکه پروفسور «ایتنجر» به مفهوم عملی آن پرداخت؛ او می گوید هم اکنون ما می توانیم از حیات ابدی سخن بگوئیم زیرا در قلمرو تئوری و نظریه، امکان زندگی جاوید اثبات شده است، و در زمینه تکنیک به جائی رسیده ایم که می توانیم این نظریه را عملا پیاده کنیم: سپس از ادامه حیات از طریق انجماد سخن گفته می افزاید: وقتی درجه حرارت بدن خیلی پائین آید جریان زندگی آنقدر کند و آرام می شود که تقریبا از سلطه زمان می گریزد، و هنگامی که درجه حرارت بدن ما، به «صفر مطلق» (صفر مطلق تقریبا 270 درجه سانتیگراد زیر صفر معمولی است) نزدیک می شود با همان مقدار انرژی که در شرایط عادی تنها برای یک ثانیه زیستن کفایت می کند می توان قرنها زندگی کرد!
سپس از بلورهای نمکی سخن می گوید که مربوط به صد میلیون سال قبل است و در آن فسیلهائی از باکتریهای آن زمان وجود داشته، و نامبرده آن را در محیط مناسبی کشت کرده و زنده شده و تکثیر نسل نموده (یعنی در حقیقت این باکتری بعد از یکصد میلیون سال از خواب بیدار شده اند)، نامبرده بعد از این ماجرا این بلورها را از نقاط مختلف جهان از جمله از مناطقی که مربوط به ششصد میلیون سال قبل! است جمع آوری کرده، و فسیلهای باکتری های آن را کشت می نماید، و با نهایت تعجب می بیند آنها نیز از خواب گران خود برخاستند! و به این ترتیب «رکورد ششصد میلیون سال عمر» را برای این موجودات زنده ذره بینی ثابت می کند!او معتقد است از نظر علمی این امر درباره انسان نیز می تواند وجود داشته باشد (و این انجماد درست در لحظه قبل از مرگ صورت می گیرد و با شرایط خاصی حاصل می شود که هیچ گونه لطمه ای بر ارگانهای بدن وارد نشود).پیام قرآن ج5 ص210 )
ما هرگز ادعا نمی کنیم که اصحاب کهف در شرایط انجماد زندگی می کردند همین اندازه می گوئیم اگر خواب بسیار عمیق باشد و دستگاههای بدن فوق العاده آهسته کار کنند سوخت و ساز بدن به قدری کم می شود که ممکن است ذخیره های موجود در بدن جوابگوی قرنها زندگی باشد، چرا که این یک خواب طبیعی نبوده، و به فرمان خدا در یک شرایط استثنائی، و یک فضای مخصوص که به گفته قرآن هرگز آفتاب به درونش نمی تابیده، " و ترى الشمس إذا طلعت تزاور عن کهفهم ذات الیمین و إذا غربت تقرضهم ذات الشمال " سوره ی کهف/آیه ی 17.
مسأله خوابهای طولانی در عصر ما (با توجه به وضع بسیاری از جانداران که مسلم شده است سرتاسر زمستان در خواب فرو می روند یعنی زمستان خوابی دارند) مسأله ای است حل شده، در این نوع خوابها فعالیت حیاتی تقریبا متوقف می گردد، و تنها شعله بسیار ضعیفی از آن روشن است، ضربان قلب به قدری خفیف می شود که قابل احساس نیست، در این گونه موارد بدن انسان را می توان به کوره های عظیمی تشبیه کرد که به هنگام خاموش شدن تنها شمعک کوچکی از آن در حال اشتعال است، واضح است مقدار مواد انرژی زا را که یک کوره عظیم در یک روز برای سوختن کامل لازم دارد ممکن است خوراک صدها سال یک شمعک کوچک باشد.
دوست خوب این خواب زمستانی نمونه ای است برای امکان خواب های طوالانی نکته مشخص است جای انقلت نداشت.
بی دین:
سلام و عرض ادب خدمت طلبه پاسخگو:
دوست عزیز چون مطلب را از منظر علم باز گذاشته اید
سه مورد را مطرح کردید
-1 تکثیر میکروبها و باکتریها و تک یاخته ایها دلیل بر عمر طولانی آنها نمی شود
2- انجماد با توجه به آیات قرآن و پهلو به پهلو شدن اصحاب کهف این مسئله منتفی است
3- مرحله اسپور شدن میکروبها که یک حالت دفاعی در برابر تغییرات محیط است برای ادامه بقا که این حالت برای جانداران پر سلولی تا بحال مشاهده نشده و تنها طریق تقریبا مشابه میتوان از انجماد ژنها و تخمکهای لقاح یافته جهت تکثیر نسل در آینده نام برد
ولی نکته ای که در اول پست خود نقل کردید باید یاد آور شد حیات ابدی یعنی اینکه موجودی بتواند در حال حفظ جنبه های فعال زندگی بتواند برای ابد موجودیت خود را حفظ کند ناممکن است
دوست عزیز همانطور که خدمت مبارکتان عرض کردم
چون باب علمی بحث را باز گذاشته اید در مقام پاسخ برآمده ام والا اگر دلیل خود را اعجاز بر مبنای دلایل دینی بگذارید بنده عاجز از پاسخگویی هستم
خواب زمستانی و زمستان گذرانی برای بعضی از موجودات به طرق مختلف به خواست خدا در مسیر تکامل فراهم آمده
1- عده ای از جانداران قبل از شروع زمستان با تغذیه مناسب ذخیره مناسب و حجیمی از چربی برای خود فراهم میکنند که استفاده از این ذخایر چربی برایشان گذر زمستان را ممکن میکند(که البته با کاهش خونرسانی به اندام واعضای غیر حیاتی اتلاف گرما را کاهش میدهند و فعالیت قلب به حداقل میرسد ولی این همه هم نیاز به انرژی را منتفی نمیکند)
-2 بعضی جانوران جونده در لانه خود ذخیره غذایی فراهم میکنند
که به دوصورت زمستان گذرانی میکنند
یا فعال هستند ولی جنب و جوش کم دارند تا ذخیره غذا کفایت کند
یا که خواب زمستانی چند مرحله ای خواب و بیداری دارند که در فواصل آن تغذیه میکنند
3- بعضی از جانوران خونسرد مثل یک نوع قورباغه که با بالا رفتن پروتئینی که حالت ضد یخ دارد در خون خود تحمل یخ زدن را برای اندام خود فراهم میکنند که دمای بحرانی 0-4 درجه سانتیگراد که آب شروع به انبساط میکند و سلولها از بین میروند این اتفاق نیفتد
4- بعض از حشرات مثل عقرب یا سوسک که تقریبا با روش بالا یخ زدگی را تحمل می کنند
ولی این شرایط همانطور که خود متذکر شدید برای اصحاب کهف اتفاق نیفتاده
هر چند در قرآن اشاره به غلتیدن اصحاب کهف در غار شده که این در شرایط خواب طبیعی جلوگیری از زخم بستر و خونرسانی به بافتها و جلوگیری از لخته شدن خون بسیار لازم است ولی اگر شرایط خواب زمستانی برای ایشان فراهم شده باشد نیاز به این پهلو به پهلو شدن ها نیست
ولی نکته وحشتناک دیگر آنهم از لحاظ علمی البته باز بودن چشم این یاران یا حتی سگ ایشان موجب خشکی قرنیه و در نهایت کوری میشود
باز از بردباری شما متشکرم
پاسخ طلبه پاسخگو:
با سلام
دوست عزیز این چیزی که ما نقل کردیم سخن دانشمندان متخصص است وتا حدودی برای ما اطمینان آور است این مسائل (بحث میکروب و باکتری و...)در تخصص ما نیست و دقیق نمی توانیم اظهار نظر کنیم،ما اینها رو به عنوان موید عرض کردیم.ولی اجمالا برای ما سخن دانشمندان پذیرفته تر است و مطمئنا بیشتر از من و شما در این زمینه کار کردند.
شما هم اگر نظر خود رو درست می دانید باید با سند و مدرک خوب و کامل ثابت کنید.
در ثانی ما احتیاج حتمی به اثبات نظر دانشمندان نداریم بلکه وقتی قرآن صادق بودنش برای ما ثابت باشد کافی است.
دوست عزیز ممکن است خیلی چیزها در قرآن باشد که فعلا با علم روز سازگار نباشد و بعدها کشف شوند همانطور که قبلا هم اینگونه بود.
دوست عزیز من نگفتم عقل به طور کامل نمی فهمد گفتم عقل ما کامل نیست و منظور این است که هنوز ما به علت واقعی خیلی از وقایع نرسیدیم.والا عقل اهل بیت عالم به این مسائل می باشد.
شما که این ادعا را ندارید عقلتان کاملترین است و به علت همه قضایا واقفید؟؟؟؟؟؟؟
درسته دین اسلام و فهم آن عقلی است ولی این به این معنی نیست که همه مسائل با عقل ما قابل فهم باشد مثل ذات خدا؟که عقل ما قادر به فهم آن نیست ولی این به معنای این نیست که خداشناسی غیر عقلانی است.خلط مبحث نکنید دوست عزیز.
ما قبلا عرض کردیم این یک اعجاز است و معجزه یعنی آنچه خارق عادت باشد و رخ دادن آن با قوانین شناخته شده بشری مطابق نباشد، هرچند دارای قانون است (مادی یا ماورای مادی) ولی ما از آن آگاه نیستیم.
چشم در مورد بحث های بعدی تاپیکی مجزا ترتیب می دهیم تا بحث مجزا مطرح شود.در هر پست تمرکز در یک بحث باشد خوب است و به نتیجه می رسیم.
این بحث که تمام شد یاداوری کنید تا این بحث رو که فرمودید شروع کنیم.
دوستان عزیز در هر حال این نكته را به یاد داشته باشید كه خالق ما انسانها با تمام خصوصیاتی که داریم، خالق جهان هستی و تمام موجودات آن است و چه بسا این خواب از استثنائاتی برخوردار بوده كه می توانسته است انسانی را تا در خواب نگه دارد.
در آخر اجمالا عرض کنم که با توجه به گفته های پیشین اصحاب كهف 313 سال خواب عمیق رفتند و بدنشان سالم باقی ماند. با توجه به آنچه در قرآن ذكر شده شرایط درون غار و تابش آفتاب و جریان باد به گونه ای بوده كه بدن ها تازه مانده است و شاید شرایط فیزیكی محیط به گونه ای بوده كه مانند مومیائی و حتی بهتر از آن بدن آنها را از فرسایش و پوسیدگی حفظ كرده است. هرچند از نظر علمی هنوز قوانین آن را كشف نكرده ایم ولی چنین اتفاقی رخ داده و كشف نكردن ما دلیل بر بی قانونی نیست. چه بسا روزی قوانین آن كشف شود و بتوان جسد مردگان را برای سالهای سال، سالم حفظ نمود.
بی دین:
براستی چطور شد با قاطعیت از قوانین علمی حرف می زنین که هنوز کشف نشده اند
نکنه علم غیب به آینده دارین ؟؟؟
هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا
پاسخ طلبه پاسخگو:
باسلام
شما که ادعا ندارید تمام قوانین علمی کشف شده؟؟؟؟؟؟؟
ودیگر تمام علوم برای بشر واضح شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این چه حرفیست جناب ، از شما که عقل رو تنها حجت خود می دانید بعید است.
این چیزیست که همه می فهمند و لو یک بچه.
بیدین:
ببخشید مثل اینکه یا من خوب توضیح نداده ام یا شما خوب نگرفته اید
دوباره به عبارت دیگر می گویم شاید منظورم رساتر گردد
منظورم این بود کهاز کجا معلوم است دقیقا و دقیقا همآن چیزی که شما الان دلیل علمی برای آن نداری علم آن را اثبات نماید.
مگر علم آینده پادو و کارگر آرزوها و ذهنیات افسار گسیخته ی ماست که هرچه ندانستیم
آن را به علم آینده برای انجام حواله دهیم
مسئله این است !!!!!!!!!
منظورم این بود ما نباید هرچه و هرچیزی که الان نمی دانیم همه را در بسته و قاطع به علم و اکتشافات آینده حواله نماییم
این فرا فکنی کار بسیار راحت طالبانه و آرمانی است اما همیشه هم به این سادگی جواب نمی دهد
مثالی می زنم
در اوایل قرن بیستم علم آنچنان در حال پیشرفت بود که بشر فکر می کرد در آینده ای نزدیک علم آن چنان پیشرفت
خواهد کرد و قوانین کشف می شوند که عده ای از اهالی کره ی زمین به علت کمبود جا و امکانات و غذا
در کره ماه زندگی خواهند کرد !!!!!!!!
اما کو؟؟؟؟ کو ؟؟؟
اما کجاست نتیجه ی این حرف و آرزوی آرمانگرایانه ؟؟
پس ما نمی توانیم هر جا گیر کردیم همه چیز را به علم و احتمال آینده حواله دهیم
در خوشبیانه ترین حالت امکان کشف قوانین دلخواه ما پنجاه پنچاه است
علاوه بر این ما مسول پذیرش چیزی نیستیم که هنوز تا اثبات احتمالی اما و اگر دار آن در آینده راه درازی است و احتمال هم دارد راه حل آن هم اصلا کشف نشود !!!!( دقت شود )
و شاعر می فرماید
در اگر نتوان نشست!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ طلبه پاسخگو:
با سلام
جناب ...
اولا: ما در بحث های قبلی عرض کردیم که دانشمندان هم اینگونه خوابها رو تأیید کردند و ثابت هم شده و نگفتیم کاملا جدای از قوانین علمی است.شما اون حرفهایی از دانشمندان که به نفع خودتون است رو قبول می کنید و اونجایی که به نفعتون نیست زیر سوال می برید.
ثانیا برای ما حجیت قرآن و حق بودن آن به طور یقینی ثابت شده و اینکه چنین اتفاقی(اصحاب کهف) هم رخ داده حتمی است و حال كشف نكردن ما دلیل بر بی اعتباری و بی قانونی این قضیه نیست. چه بسا روزی قوانین آن كشف شود و بتوان جسد مردگان را برای سالهای سال، سالم حفظ نمود.
کشف هم نشد که هیچ ما احتیاج به تأیید علمی این موارد نداریم.
ثالثا ما قبلا گفتیم و باز هم تأیید می کنم این واقعه معجزه اللهی است لذا شما باید مشکل خودتون رو با بحث اعجاز و رابطه آن را با علم برطرف کنید این یک مورد از معجزات است.
البته شما ظاهرا بحث معجزه رو قبلا مطرح کردید ولی خوب...
و دیگر جوابی از بی دین داده نشد و بحث خاتمه پیدا کرد.