پرسش:
مائده: سلام .
آیا جادو و سحر حقیقت دارد و تاثیری روی کارهای ما می گذارد؟اگر بله می شود در راه خیر از ان استفاده کرد؟
آیا خداوند از آن خبر دارد چون عده ای می گویند از ان خبر ندارد؟
چگونه می شود کسی که برای او جادو کرده اند آن را باطل کرد؟
آیا شما شخصی را می توانید معرفی کنید که از سحر آگاهی داشته باشد وبتوان از او برای استفاده از سحر در راه خیر مثلا باز کردن یک دختر یا ایجاد مهر و محبت یا پیدا شدن خواستگار سوال کرد؟
پاسخ:
با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز
عرض کنم پرسش شما مشتمل بر چند بخش است که با پاسخ ذیل به تمام انها پاسخ داده خواهد شد:
آری سحر حقیقت دارد و این اعمال خارق العاده است که آثاری از خود در وجود انسان ها به جا می گذارد وگاهی یک نوع چشم بندی و تردستی است وگاه تنها جنبه روانی و خیالی دارد.
برای این که با حقیق سحر آشنایی بیشتری پیدا کنید مطالب ذیل شما را در این بخش از پرسش کمک می کند:
سحر در لغت به معناى كار لطيف، ظريف و عجيبى است كه علّت آن مخفى است و در عرف شرع به كارى مى گويند كه سبب و علّتش مخفى باشد و انسان خيال كند كه واقعيت دارد، ولى خدعه و فريب كارى باشد.(1)
سحر را با جادو و كهانت به يك معنا مى دانند. سحرگاهي تصرّف در چشم بيننده است كه چيزى را بر خلاف آن چه هست، به چشم او آورد و گاه كارى باشد كه چيزى را بر خلاف صورت و جنس آن مصوّر سازد كه غالباً همراه با نيرنگ و خدعه و تردستى و خيال پرورى است.(2)
سحر با توجه به اسبابش داراى اقسامى است كه در ذيل به برخى از آن اشاره مىكنيم:
أ) سحر اسباب مادى محسوس دارد. اين سحر جزء علوم غريبه شمرده مى شود، مانند كسانى كه به خوردن سم و مانند آن عادت كرده اند و سموم در آنها اثر نمى گذارد و اين كار غير عادى در اثر تمرين صاحبان اين حرفه انجام مى گيرد.
ب) سحر اسباب مادى غير محسوس دارد. در اين قسم ساحران كارهاى مادى خارق العاده انجام مىدهند. اين امور مستند به يك سلسله علل و اسباب طبيعى و مادى است، ولى در اثر سرعت عمل، محسوس ما نيست، مانند كار شعبده بازان.
ج) سحر با اسباب معنوى در ارتباط است. اين قسم در اثر قدرت اراده و روح است كه مىتواند كار غير عادى نظير پيشگويى و ارائه غيب (خواه غيب مكانى و خواه غيب زمانى يعنى حادثهاى را را كه اكنون در آن مكان غايب يا حادثهاى را كه در زمان آينده اتفاق مىافتد) انجام دهد. البته اين قسم گاهى مطابق با واقع و گاهى غير مطابق با واقع است.
ارتباط با جنيان و يارى گرفتن از آنها در امور سحرآميز مىتواند از اين قسم باشد.
در برخى موارد، درست و نادرست بودن گزارشها براى اين است كه روح از جهان تجرّد است و اگر سرگرمى روح از عالم طبيعت كم شود، به جهان خود كه عالم غيب است سر مىزند و مىتواند از آن جهان ره آوردى داشته باشد، ولى چون معصوم نيست، گاهى بد مىفهمد و بد گزارش مىدهد و گاهى حق مىفهمد و حق گزارش مىدهد.(3)
اما بايد توجه داشت كه برخى از ساحران كه مدّعى سحر نوع سوّم اند، بازيگرانى بيش نيستند و در قوه خيال انسان تصرف مىكنند و بر آدمى اثر خيالى مىگذارند، يعنى گرچه سحر يك اثر واقعى بر آدمى مىگذارد، ولى اين اثر واقعى به صورت مستقيم نيست و دليلى بر وقوع آن نداريم، بلكه كانال اين اثر، قوّه تخيّل انسانها است. اين ساحران با كارهايى در خيال بيننده اثر مىگذارند و بيننده سحر اگر انسان ضعيفى باشد، بازار ساحران بسيار گرم خواهد بود، اما اگر انسان قوى باشد، خيال او به آسانى در اختيار ساحران قرار نمىگيرد.
به همين جهت است كه سر و كار ساحران دغل باز هميشه با خردسالان يا افراد ساده لوح است. ساحر در خيال بيننده اثر مىگذارد و آن گاه خيال بيننده در خود او اثر مىگذارد و احساس رفتار خاصى در او ايجاد مىكند. هر چه خيال تلقين شده قوىتر باشد، اثرش روى فرد بيننده قوىتر است.
علت امر آن است كه انسان از آن جا كه كارهايش را با اراده انجام مىدهد، ارادهاش بر علم او متّكى است. در واقع شخصى به مقتضاى علمش اراده مىكند. در اين حال فرقى نمىكند كه علم او مطابق با واقع و حقيقى باشد يا اين كه تخيّلى و خلاف واقع باشد.
در هر صورت بر اساس آن علم، عمل مىكند، مثلاً اگر مار و عقرب در كنار شخصى كه تا كنون آن را نديده و نشناخته است بگذرد، هيچ گاه نمىهراسد و فرار نمىكند. انسان وقتى مىترسد كه چيزى را خطرناك بداند. بر اين اساس اگر ريسمانى را ببيند و خيال كند كه مار است، از آن مىترسد و فرار مىكند، در حالى كه در واقع مارى وجود ندارد.
ساحر دغل كار نير با تصرف در قوه خيال آدمى او را وادار مىسازد بر اساس تخيلات غير واقعى و حقيقى حركات و اعمالى را انجام دهد كه منشأش صور خيالى است، نه چيز ديگر.(4)
از بررسى كلمه سحر و مشتقات آن در قرآن به اين نتيجه مىرسيم كه سحر به دو بخش تقسيم مىشود:
أ) بخشى از سحر در حقيقت فريفتن، تردستى، شعبده بازى و چشم بندى است و حقيقتى ندارد، چنان كه قرآن مىفرمايد: »ريسمانها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خيال مىشد كه حركت مىكنند«.(5)
هم چنين آمده است: »هنگامى كه ريسمانها را انداختند، چشمهاى مردم را سحر كردند و آنان را ارعاب نمودند«.(6)
ب) برخى از انواع سحر به راستى اثر مىگذارد. آيه 102 سوره بقره داستان هاروت و ماروت را بيان مىكند و مىفرمايد: آن دو سحر هايى را به مردم مىآموختند، ولى آنان كه سحر رإ؛خخ فرا مى گرفتند، بين مرد و همسرش جدايى مىانداختند: »فيتعلمون منها ما يفرقون به بين المرء و زوجه« يا »ويتعلمون ما يضرهم و لا ينفعهم؛ چيزهايى را كه به آنان ضرر مىرساند و نفعى نمىبخشيد مىآموختند«.
در اسلام از يادگيرى سحر و انجام دادن اعمال سحر و جادوگرى به شدت منع شده و از نظر تمام فقهاى اسلام ياد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است. در ذيل به برخى از روايات معتبر اشاره مىكنيم:
على(ع) مىفرمايد: »كسى كه سحر بياموزد، كم يا زياد، كافر شده است و رابطه او با خداوند به كلّى قطع مىشود«.(7)
يادگيرى سحر به قصد ابطال آن اشكالى ندارد، بلكه گاهى به عنوان واجب كفايى مىبايست عدّهاى سحر را بياموزند تا اگر مدّعى دروغگويى خواست از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه كند، سحر و جادوى او را ابطال نمايد و دروغ مدّعى را فاش سازند.
يكى از ساحران و جادوگران كه در برابر انجام عمل سحر، مزد مىگرفت، خدمت امام صادق(ع) رسيد و عرض كرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مىگرفتم.
خرج زندگى من از همين راه تأمين مىشد و با همان درآمد، حج خانه خدا را انجام دادهام، ولى اكنون آن را ترك نموده و توبه كردهام. آيا براى من راه نجاتى هست؟
امام صادق(ع) فرمود: »عقده و گره سحر را باز كن، ولى گره جادوگرى مزن«.(8)
از اين حديث استفاده مىشود كه براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل به آن اشكال ندارد.
بنابراين از آيات و روايات استفاده مىشود كه سحر واقعيت دارد و قرآن نوعى از سحر را قبول كرده و مىفرمايد: »ما هم بضارين به مِن أحد إلا بإذن اللَّه؛(9) نمىتوانند به واسطه سحر به كسى ضررى برسانند مگر به اذن خدا«. پس معلوم مىشود كه سحر واقعيت دارد و نمىتوان وجود آن را انكار كرد يا به خرافات نسبت داد، چه در گذشته و چه در امروز.
اما این که خداوند از ان خبر دارد پاسخ مثبت است زیرا خداوند از همه چیز خبر دارد و هیچ چیز بر خدا مخفی نیست .
وبرای ابطال سحر مى توان از سوره ها و آيات قرآنى بهره جست; مانند چهار سوره «يا أيها الكافرون»، «قل هو الله أحد»، «قل أعوذ بربّ الفلق»، «قل أعوذ بربّ النّاس». نيز مى توان از «آية الكرسى» و آيه كريمه «انّى توكّلت على الله ربّى وربّكم ما من دابّة الاّ هو آخذ بناصيتها إنّ ربّى على صراط مستقيم»(10) استفاده كرد.
در مورد معرفی فردی که از سحر آگاهی داشته باشد از معرفی چنین فردی معذوریم و برای پیدا کردن خواستگار به چنین چیزهایی فکر نکنید زیرا و به طور كلي اعتقاد به بخت اعتقاد به امري موهوم و خرافي است و شما سعي كنيد از اين انديشه ناصحيح دوري بجوييد و پيوند معنوي و ارتباط خود را با خداوند سبحان محكم تر نماييد تا آرامش بر زندگي شما حاكم شود وانشاءالله با اميد به فضل و لطف الهي با آرامش خاطر, سختي ها و مشكلات را پشت سر بگذاريم . شما در دوره حساسي قرار داريد و سعي كنيد اين دوره را با پاكي و سلامت نفس طي كنيد.
سعي كنيد در اين دوران , انس و پيوند معنوي خود را با خداوند سبحان و توسل به ائمه اطهارزيادتر نماييد كه هر چقدر معنويت در جان شما رسوخ كند, هيجان هاي دوران جواني براي شما بيشتر قابل كنترل خواهد بود. تا زوج مؤمن و متناسب با شأن شما برايتان مهيا شود. از تفكرات خرافي و موهوم دوري گزينيد و سعي كنيد دل به خدا بسپاريد كه آرامش و آسايش شما تأمين خواهد شد. گوهر عفت و نجابت و پاكي خود را حفظ كنيد.حفظ اين گوهر گرانقدر, از واجبات ديني و اخلاقي و انساني است . اگر ازدواج تان هم به تأخير بيفتد, باز اين پابرجا است . رفتار شما, تقوا و معنويت شما نشانگر شخصيت اسلامي و انساني شما خواهد بود و زمينه رابراي روي آوردن جوانان متدين و شايسته به شما براي ازدواج , به همراه خواهد داشت .
براى توضيح بيشتر رجوع كنيد به تفسير نمونه، ج 1، ص 377.
پى نوشتها:
1. بحارالأنوار، ج 56، ص 277.
2. سيد مصطفى دشتى، معارف و معاريف، ج 6، كلمه سحر، لغت نامه دهخدا، ج 8، كلمه سحر.
3. برگرفته از الميزان، علامه سيد محمد حسين طباطبايى، مؤسسه اعلمى للمطبوعات، ج 1، ص 327.
4. تفسير موضوعى قرآن كريم، آية اللَّه عبداللَّه جوادى آملى، مركز نشر اسراء، قم، چاپ اوّل، بهار 1378، ج اوّل، ص 111 - 115.
5. طه (20) آيه 66.
6. اعراف (7) آيه 161.
7. وسائل الشيعه، ج 12، باب 25، از ابواب ما يكتسب به، حديث 7، ص 107.
8. همان، حديث 1، ص 105.
9. بقره (2) آيه 102.
10 - سوره هود، آيه 55.