پرسش:
احمق کیست و چه نشانه هایی دارند؟
پاسخ:
با سلام و ادب
احمق(حمق) در لغت به معناي نادان و کم عقل است، در روايات هرگونه ارتباطي اعم از مسافرت، دوستي، ازدواج، معاشرت و ... با احمق منع شده است، زيرا احمق جز ضرر به انسان نميزند و در تمام طول زندگى اسير محروميتهاى گوناگون است و جامعه نيز از نارسائى فكر او در زحمت است.
صفات احمق در کلام معصومان(ع) 43 مورد ذکر شده است:
1- در آن چيزهايي که به او مربوط نيست سخن ميگويد.
2- نسبت به سوالاتي که از او نشده پاسخ ميدهد.
3- نسبت به اموري که نياز به احتياط دارد گستاخ است. امام علي(ع) فرمود: حماقت فرد در سه چيز مشخص ميشود: اول: در سخن گفتن در موضوعاتي که به او ربطي ندارد، دوم: پاسخ دادن به سوالي که از او نشده است، سوم: گستاخ بودنش در کارها.(غررالحکم، ص77)
4- نوسانات روحيش زياد است يأسها و اميدواريهايش ثابت نيست. امام علي(ع) فرمود: از نشانههاي احمق مدام رنگ عوض کردن است.(همان)
5- در راهنمائيش نسبت به حل مشکل توجهي به راههاي ممکن و معقول ندارد.
6- تعريفهايش بر اساس ارزشهاي واقعي نيست. امام علي(ع) فرمود: از دلايل حماقت: اول: راهنمايي نمودن بدون ابزار، دوم: تعريف کردن بدون خصوصيتي شاخص.(همان)
7- ناتواناييهايش را زرنگي مينامد. امام علي(ع) فرمود: از احمق پرهيز کن! زيرا احمق خودش را نيکوکار ميبيند هرچند بدکار باشد و ناتوانيهايش را زرنگي ميبيند و بديهايش را خوبي.(ميزان الحکمه)
8- خواريش را هيچ درک نميکند. امام علي(ع) فرمود: احمق خواري را حس نميکند.(همان)
9- کلماتش معمولا آميخته به نوعي دروغ است. امام علي(ع) فرمود: احمق در هر گفتاري دروغي دارد.(همان)
10- بيشتر با رويا سر و کار دارد تا واقعيت. امام علي(ع) فرمود: از مصاديق حماقت، اعتماد بر آرزو است.(غررالحکم، ص312)
11- نسبت به علوم مختلف و همچنين دانشمندان آن بياحترامي ميکند. امام علي(ع) فرمود: دانش و دانشمند را خوار نميسازد مگر کسي که نادان و احمق است.(همان، ص41)
12- هرآنچه شنيده است براي مردم نقل ميکند. امام علي(ع) فرمود: همين براي احمق بودن بس که تا مردم سخني گفتند آن را رد کني.(همان، ص438)
13- خيال ميکند از خيليها بهتر ميفهمد. امام علي(ع) فرمود: احمقترين مردم کسي است که خيال کند عاقلترين مردم است.(همان، ص77)
14- قبل از امکان يک عمل عجله به خرج ميدهد. امام علي(ع) فرمود: از مصاديق حماقت اقدام به چارهجوئي براي کاري است قبل از اين که موقع آن رسيده باشد.(ميزان الحکمه)
15- از آنچه انسانهاي عاقل به او انس دارند فراري و بيزار است. امام علي(ع) فرمود: نادان از آنچه حکيم بردبار به آن انس دارد، وحشت ميکند.(غررالحکم، ص74)
16- عقلش در چشم اوست. امام علي(ع) فرمود: نادان با چشم و سياهي درون آن نگاه ميکند.(همان، ص47)
17- در کارها و نظراتش يا کندرو است يا تندرو. امام علي(ع) فرمود: نادان بيرون از دو حال ديده نميشود: زيادهرو، يا کوتاهي کننده.(ميزان الحکمه)
18- به دنبال چيزهاي يافت نشدني است. امام علي(ع) فرمود: گمشده نادان، موجود نيست.( غررالحکم، ص74)
19- دانشش را بدون توجه به جوانب امر در اختيار هرکسي قرار ميدهد. امام علي(ع) فرمود: همين براي نادان بودنت بس که از هر آنچه ميداني سخن گوئي.(ميزان الحکمه)
20- مدام دوست عوض ميکند.
21- بدون دليل چيزي را رد ميکند.
22- نسبت به چيزهايي که به او مربوط نيست کنجکاوي ميکند. امام علي(ع) فرمود: ناداني در سه چيز است: اول: مدام دوست عوض کردن، دوم: رد نمودن بدون دليل، سوم: کنجکاوي در اموري که به او ربطي ندارد.(تحف العقول)
23- خندههاي بي دليل ميکند. امام علي(ع) فرمود: از مصاديق ناداني، خنديدن بدون شگفتزده شدن است.(همان)
24- تنها با برخورد تند ادب ميشود. امام علي(ع) فرمود: عاقل با شنيدن آداب پند ميگيرد و چهار پايان تنها با کتک پند ميپذيرند.(اعلام الدين)
25- خشمش را بوسيله زبانش نشان ميدهد نه رفتارش. امام علي(ع) فرمود: خشم نادان در گفتار اوست و خشم عاقل در کار او.(کنز الفوائد)
26- عذر عذرخواه را قبول نميکند. امام علي(ع) فرمود: ناقصترين مردم از نظر عقل کسي است که به زيردستان خود ستم نمايد و آنها را که عذر خواهي ميکنند نميبخشد.( اعلام الدين)
27- ديگران را به صورت زشتي مورد خطاب قرار ميدهد. امام علي(ع) فرمود: هرکس عقلش کم باشد ديگران را به صورتي زشت مورد خطاب قرار ميدهد.(غررالحکم، ص233)
28- سعي ميکند خدمتي کند ولي به خاطر نادانيش بيشتر ضرر ميزند. امام صادق(ع) فرمود: احمق، او تو را به هيچ خيري راهنمايي نميکند و اميد رفع نمودن هيچ بدي از تو به او نيست هرچند هم تلاش نمايد، چه بسا ميخواهد نفعي برساند ولي به تو ضرر ميزند.(اصول کافي، ج2)
29- کارهاي زشتش را براي ديگران جالب جلوه ميدهد.
30- دوست دارد ديگران مثل او باشند. امام علي(ع) فرمود: با کسي که به شدت احمق است همراه مشو، زيرا او کارش را برايت جلوه ميدهد و دوست دارد تو هم مثل او باشي.(غررالحکم، ص432)
31- هنگام عيادت از مريض با زياد ماندن نزد او باعث رنجشش ميشود. اما صادق(ع) فرمود: همه عيادت به اين است که دستت بر ساعد بيمار نهي و بعد سريع بلند شوي، زيرا که عيادت آدمهاي احمق از درد مريض سختتر است.( اصول کافي، ج3)
32- اطلاعات سادهاي از دوستش درباره اعضاء خانواده و اقوام او ندارد. پيامبر اکرم(ص) فرمود: زماني که يکي از شما با کسي طرح دوستي ميريزد، بايد اسم خودش، اسم پدر و خانوادهاي که به آن تعلق دارد و آدرس منزلش را بپرسد، زيرا که اين از جمله وظائف دوستي و صفا بخش آن است و در غير اين صورت دوستي احمقانه است.(جعفريات)
33- به هر زحمتي هست ميخواهد خود را جلوي مجلس برساند. پيامبر اکرم(ص) فرمود:خوب نيست که فردي جايي غير از کنار آخرين نفر در مجلس بنشيند، اين که از روي گردن ديگران خودش رابه جلوي مجلس برساند نشان کم عقلي است.(مستدرک الوسائل، ج8)
34- هنگام نعمت سرخوش است و هنگام رنج خوار. امام علي(ع) فرمود: حماقت فردي با سرکشي به هنگام نعمت و خواري زياد در مشکلات شناخته ميشود.(غررالحکم، ص77)
35- مدام با سخنانش ايراد ميگيرد.
36- تا سخن بگويد حماقتش روشن ميشود.
37- ناتوانيش در سخن او را به سکوت واميدارد.
38- کارهايش را خراب ميکند.
39- از عهده حفاظت از چيزي بر نميآيد.
40- نه خودش علمي دارد و نه از علوم ديگران نفعي ميبرد.
41- از خير خواهانش حرفي نميشنود.
42- نزديکانش آسايش ندارند؛ مادرش دوست دارد به عزايش بنشيند، زنش دوست دارد که او را از دست بدهد، همسايهاش دوست دارد که خانهاش دور از او باشد و همنشينش تنهايي را بر مجالست با او ترجيح ميدهد.
43- اگر کوچکتر محفلي باشد، بزرگتر آن مجلس را به زحمت مياندازد و اگر بزرگتر مجلسي باشد، کوچکتر از خودش را خراب ميکند. امام باقر(ع) فرمود: تصميم سفر داشتم که پدرم سفارش به من نمود: فرزندم! برحذر باش از همراهي کردن با احمق زيرا سخنش براي تو عيب ميسازد و بسيار ايرادگير است، چه در سفر باشد چه در وطن؛ اگر سخن بگويد صحبت نمودنش او را مفتضح ميسازد؛ اگر ساکت شود ناتوانيش او را محدود مينمايد؛ اگر کاري انجام دهد آن را خراب ميکند؛ اگر به حفاظت گماشته شود تباه ميسازد؛ نه خودش علمي دارد که او را بينياز نمايد و نه علوم ديگري برايش نفع دارد؛ از خير خواهس فرمان نميبرد؛ نزديکانش آسايش ندارند، مادرش دوست دارد که به عزايش بنشيند و همسرش دوست دارد که او را از دست دهد، همسايه هايش دور شدن خانهاش را دوست دارند و همنشينش تنهايي را بر مجالست با او ترجيح ميدهد؛ اگر کوچکتر در مجلس باشد بالاتر از خودش را به زحمت مياندازد و گر بزرگتر در محفلي باشد پائينتر از خودش را خراب مينمايد.(وسائل الشيعه)