پرسش:
اين كه مىگويند: در دين اجبارى نيست يعنى چه؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
اگر كسى نقاشى كشيده باشد و به نظر شما نقاشى او زيبا نباشد آيا مىتواند شما را مجبور كند كه نقاشى او را زيبا ببينيد؟ ممكن است او شما را مجبور كند، تا بگوييد آن اثر زيباست، ولى نظر قلبى و واقعى شما با زور و اجبار عوض نمىشود. چنانكه اگر كسى را دوست نداشته باشيد آيا مىتواند شما را آن قدر بزند تا او را واقعاً دوست داشته باشيد؟ جواب روشن است. چيزهايى كه به نظر و عقيده افراد بستگى دارد مانند زيبايى، زشتى، دوستى، دشمنى و... از چيزهايى است كه با زور نمىتوان آن را به كسى تحميل كرد.
دين و خداشناسى نيز همين طور است. اگر كسى وجود داشتن خداوند برايش ثابت نشده نمىتوان او را آن قدركتك زد،تا برايش ثابت شود و يقين كند كه خداوند وجود دارد. چنانكه اگر كسى فكر كند در روى زمين سه خدا وجود دارد نمىتوان با زور به اوثابت كرد كه خدا يگانه است، بلكه بايد با دليلهاى عقلى، نظر او را اصلاح كرد.
اين كه مىگويند در دين اجبار نيست، ترجمه آيه: (لا اكراه فى الدين...) است و معناى آن اين است كه دين از امور اعتقادى بوده و بايد با دليل و عقل ثابت شود.[1] براى آگاهى بيشتر، مطالعه كتاب آزادى از ديدگاه علامه طباطبايى، نوشته عليرضا خراباتىمنش، مناسب است.
[1]. الميزان، ج 2، ص 346 ـ 347.