پرسش:
قلب احساسات و مغز ادراكات را دريافت مي كند و بر اساس آن ماهيت انسان ها شكل گرفته و از يكديگر متفاوت مي شوند، حال اگر اجزايي چون قلب و مغز يك فرد به فرد ديگر پيوند بخورد، خصوصيات فرد دهنده به گيرنده منتقل مي شود؟
پاسخ:
با سلام و ادب و سلامتي،از ارتباطتان با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
آن چيزي كه خميره و ساختار وجود انساني را شكل مي دهد، روح است نه جسم.
جسم به عنوان ابزاري است كه در خدمت روح قرار مي گيرد. روح هر انساني مخصوص به خوديت او است و در هر قالبي كه قرار بگيرد، اوصاف مربوط به خودش را بروز مي دهد. خداوند جان آدمي را كه جزئي از حيات و روح خودش است، خَلق نمود و به كالبدي خاص وابسته كرد: "هنگامي كه كار آن را به پايان رساندم و در او از روح خود دميدم، همگي براي او سجده كنيد".(1)
مقصود از كالبد خاص به معناي زن و مرد بودن نيست، بلكه مقصود هيئت انساني است. روحي كه در قالب جسم مذكر يا مؤنث قرار مي گيرد، به فراخور خلقت خود مي انديشد و رو به تكامل مي رود.
اوصاف اخلاقي انسان و نيز طرز تفكرش در عالم خلقت، علاقمندي به كسب علم و يا تجارت، رحم دلي يا سخت دلي و ديگر اوصاف، مختص روح انسان است و بدن ابزار او خواهد شد. در عين حال علم آن اندازه پيشرفت نكرده است كه بتوان كاملاً مغز فرد ديگري را به شخص ديگر پيوند زد و آيا در حين جابه جايي عضو حساسي چون مغز شخص گيرنده حيات حيواني و روحاني دارد؟ اگر دارد، پس انتقال عضو ديگر تأثيري در خصيصه هاي مربوطه به شخص ندارد، زيرا روح است كه فرمان مي دهد و عضو منتقل شده به خدمت او در مي آيد.
در مورد انتقال ساير اعضاي بدن مشكلي وجود ندارد، چون حيات روحاني و حيواني منقطع نمي شود و عضو جديد، خودش را با ساير اجزا منطبق مي كند.
البته هر عضوي از بدن وظيفة خاص دارد. عقل محل ادراك و قلب محلّ دريافت عواطف و دست براي كار و زبان براي سخن گفتن است كه همة اين ها تحت نيروي قدرتمندي به نام روح به سلطه در مي آيند. انسان طبيعتي اسرار آميز دارد، ولي شخصيت حقيقي اش يك نوع ادراك واقع بينانه دارد و اين خوديت تا آخر عمر با او باقي خواهد ماند. بدن هر انساني خادم و روحش مخدوم او است و با پيوند زدن اجزاي بدن ديگر هويت اصلي اش عوض نخواهد شد.
پي نوشت ها:
1.حجر (15) آيه 29.