پرسش:
خداوند ابتدا آدم را خلق کرد و پس از او حوا را پدید آورد و از آن دو هابیل و قابیل را، پس ادامه نسل چگونه صورت گرفته است؟
پاسخ:
با سلام و ادب
در اين باره در ميان دانشمندان اسلامى دو نظر وجود دارد و هر كدام براى خود دلايلى از قرآن و روايات ذكر كرده اند. اينك ما هر دو نظر را به طور اجمال نقل مىكنيم :
1- در آن زمان هنوز قانون تحريم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و چون راهى براى بقاى نسل بشر غير از اين راه نبوده، ازدواج آنان با يكديگر صورت گرفته است. ناگفته پيدا است كه دستگاه قانون گذارى از آن خداست: «ان الحكم الاللّه ؛ هر گونه حكم راجع به خداست»، (سوره يوسف ، آيه 40).
چه اشكال دارد كه به طور موقت و از راه ضرورت، براى عده اى اين گونه ازدواج در آن زمان بلا مانع و مباح باشد و براى ديگران عموما تحريم ابدى شود؟
طرفداران اين نظريه از ظواهر قرآن براى خود دليل مى آورند كه خداوند عالم در «سوره نساء ، آيه 1» چنين مى فرمايد: «وبث منهما رجالاً كثيرا و نساءا ؛ از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان فراوانى در روى زمين منتشر ساخت». ظاهر اين آيه مى گويد كه نسل بشر فقط به وسيله اين دو تن به وجود آمده است، و اگر غير از اين دو در بقاى نسل او دخالت داشتند، بايد بفرمايد «وبث منهما و من غيرهما به وسيله اين دو و غير آنان... ».
افزون بر آن مرحوم طبرسى حديثى از امام سجاد (ع) چنين نقل مى كند كه آن حضرت در ضمن گفتارى كه به مردى قريشى بيان داشت جريان ازدواج هابيل را با بلوزا خواهر همزاد (دوقلو) قابيل همچنين ازدواج قابيل را با قليما خواهر همزاد هابيل شرح مى داد به او فرمود: اين مطلب را انكار مكن چه آنكه روش الهى بر اين جارى شده است مگر نه اين است كه خداوند زوجه آدم را از خود او آفريد و سپس براى او حلالش كرد...
علامه طباطبايى در توجيه اين نظريه مى فرمايد: حكم ازدواج، يك حكم تشريعى و تابع مصالح و مفاسد است و حكم تكوينى نيست كه قابل تغيير نباشد. ازاينرو ممكن است كه در ابتداى خلقت به خاطر ضرورت بقاى نسل در جامعه محدود آن روز كه فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حلال گردد و بعد كه ضرورت برطرف شد حكم حرمت بيايد به جهت اين كه ادامه جواز ازدواج با توجه به گسترش نسل و ازدياد برادران و خواهران موجب اشاعه فحشاء و از بين رفتن غريزه عفت شود.
افزون بر اين نمى توان گفت فطرت با اين ازدواج مخالف است زيرا متمايل نبودن طبع نه از آن جهت است كه از آن تنفر دارد بلكه به جهت آن است كه اين را موجب اشاعه فحشاء و اعمال زشت و از بين رفتن غريزه عفت مى داند شاهد بر اين مطلب اين كه، ازدواج خواهر و برادر براى مدتى طولانى در بين مجوس شايع بوده است.
براى آگاهى بيشتر ر. ك: ترجمه تفسير الميزان، ج 4، ص 239 - ج 16 ص 399
2- نظر ديگر آن است كه چون ازدواج فرزندان آدم با يكديگر ممكن نبود؛ زيرا ازدواج با محارم يك عمل قبيح و زشت است، فرزندان آدم با دخترانى از نژاد و نسل ديگر كه در روى زمين بودند ازدواج كردند. بعدا كه فرزندان آنها با هم پسر عمو شدند، زناشويى ميان خود آنان صورت پذيرفت زيرا نسل آدم نخستين انسان روى زمين نبوده بلكه پيش از آن نيز انسانهايى در زمين زندگى داشته اند.
حاصل اين كه ممكن است گفته شود: پسران آدم، با بقاياى انسانهاى پيشين - كه قبل از خلقت آدم و حوا در روى زمين زندگى مى كردند - ازدواج كردند و از گفت وگوى خدا با فرشتگان درباره آفرينش آدم در روى زمين، استفاده مى شود كه قبل از آدم و حوا انسانهايى در روى زمين زندگى مى كردند.