پرسش:
اگر سرنوشت هر شخصي تعيين شده، چرا انسانها براي تكامل و رسيدن به خدا بايد تلاش كنند؟
پاسخ:
با سلام و آرزوی کسب توفیقات روزافزون برای شما دوست عزیز
سرنوشت يعني مقدرات خداوند كه در لوح محفوظ ثبت است و خداوند از آن آگاه است. از جمله سرنوشت كه در لوح محفوظ ثبت ميباشد، اعمال و انتخابها و اختيارهاي آگاهانه و آزادانه انسانها ميباشد. اين كه سرنوشت آدميان تعيين شده، به معناي اين است كه خداوند براي آنان مقدراتي تعيين فرموده و به انتخابهاي آگاهانه و آزادنه آنان آگاه است.
بنابر اين معيّن شدن سرنوشت آگاهانه و اختياري ما، تأييد اختيار و نقش انسانها است، نه متضاد با آن. ما با آزادي و اختيار و آگاهي، آينده خود را رقم ميزنيم و بهشتي و جهنمي بودن خود را تعيين ميكنيم و همين در سرنوشت ما نيز تعيين شده است، يعني در سرنوشت ما آمده كه با اختيار و انتخاب خود راه كمال را در پيش خواهيم گرفت يا راه گمراني و سقوط را.
بنابر اين بايد تلاش و كوشش كنيم. اگر آينده ما به انتخاب و اختيار آگاهانه خود ما بستگي نداشت و نميتوانستيم براي خود سعادت يا شقاوت برگزينيم و سرنوشت محتوم و تغيير ناپذيري در انتظار ما بود كه خواه نا خواه به آن ميرسيديم، نه بعثت پيامبران معنا و ارزش داشت، نه نازل شدن كتابهاي آسماني و نه امر و نهي خداوند.
خداوند به ما عقل و شعور شناخت حق از باطل و خوب از بد و زشت از زيبا را داده، پيامبران را مأموريت داده ما را به انتخاب حق و خوب و زيبا امر كنند، نيز از انتخاب باطل و بد و زشت نهي نمايد و ما به واقع ميبينيم ميتوانيم خوب را بپذيريم و انجام دهيم يا آن را ترك كنيم و واگذاريم،از اين رو ثابت ميشود كه ساختن آينده درخشان و سعادتمند در گرو اطاعت از دستورهاي عقل و پيامبران و كوشش ماست كه ما را به درجات بالاي سعادت و كمال ميرساند.
نپذيرفتن دستورهاي پيامبران و سستي و تن پروري، ما را از سعادت اُخروي محروم ميكند يا از رسيدن به درجات بالا باز ميدارد. بنابر اين تلاش ما براي رسيدن به كمال يا دور شدن از آن، همان است كه در سرنوشت ما آمده، پس سرنوشت نه تنها مغاير با تلاش نيست، بلكه تأييد كننده آن است.