سؤال:
با توجه به اين كه شايد بعضي از انسان ها دوست نداشته باشند كه به دنيا بيايند پس چرا خداوند انسان را آفريد؟
جواب:
سلام
در پاسخ به شبهه فوق مىتوان چنين گفت:
شكي نيست كه وجود بهتر و برتر از عدم است، وجود نور، روشنايى، زيبايى و... است عدم، ظلمت، تاريكى و زشتى است كه يقيناً نور بر ظلمت برترى دارد.
هيچ عاقلى، حكيمى، عافبت انديشى، حاضر نمىشود كسى را كه در اثر جهل و نادانى مىخواهد در تاريكى بماند و از روشنايى استفاده تكاملى نكند به حال خود واگذارد.
اكثر بچهها در سالهاى اول حاضر نيستند مدرسه بروند، درس بخوانند، مشق بنويسند و امتحان بدهند، چون از عواقب اين امر خبر ندارند و نمي دانند علم و دانش بهتر از جهل و نادانى است، لذا مىبينيم پدران و مادران عاقبت انديش بدون توجه به حرف آنها حتى گاهى با زور آنان را به مدرسه مىفرستند. خوشبختانه پس از آن كه بچهها به سر عقل آمدند و فوايد دانش را درك كردند نه تنها از سختگيرى والدين ناراحت نيستند، بلكه از آنها قدردانى هم مىكنند.
از نظر اسلام، دنيا محل تجارت،(1) جاى كشت و زراعت،(2) و ميدان مسابقه است كه حضرت على(ع) مىفرمايند: خداوندا اعضاء و جوارحم را در راه خدمتت تقويت كن... تا در اين ميدان مسابقه از همه سبقت بگيرم(3) دنيا به منزله مدرسهاى براى ورود به دانشگاه عالم آخرت، همان طورى كه پدر و مادر لازم نيست كه از فرزندان اجازه بگيرند تا آنها را براى كسب دانش و كمال به مراكز علمى بفرستند. خداوند هم لازم نيست از آوردن انسانها به دنيا براى كسب كمالات و اعمال صالح و نيك از آنان اجازه بگيرد.
خداوند مهربان براى اين كه انسانها در دانشگاه آخرت قبول بشوند و تجديد يا مردود نشوند دو نوع معلّم براى آنها فرستاده، يكى معلم باطنى «عقل» ديگرى ظاهرى «يكصد و بيست و چهار هزار پيامبر» با اين حال اگر خوب درس نخواند و از سرمايهاى كه خداوند در اختيارش گذاشته به طور شايسته استفاده نكند خودش مقصر است و بايد پاسخ گوى عملكرد خود باشد.
آيا بهتر و عاقلانهتر نيست محصّل در كلاس دنيا، قدر و ارزش كلاس، مواد درسى، معلمين آن را بداند و از تشكيل دهنده يا تشكيل دهندگان صميمان تشكر كند و به جاى اين كه بگويد اى كاش به دنيا نمىآمدم، خوب درس بخواند و بهترين رتبه را در دانشگاه قيامت كسب نمايد؟
اما اين كه هدف از خلقت انسان چيست در پاسخ مي گوييم:
انسان يكى از آفريدههاى آفريدگار حكيم است و مقتضاى حكمت خداوند اين است كه هيچ موجوديبدون هدف خلق نشده باشد. يعنى همه مخلوقات عالم براى هدفى آفريده شدهاند. خداوند در قرآن ميفرمايد:«ما آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آنها است، باطل و بيهوده نيافريديم، اين گمان كافران است. واى بر كافران از آتش(دوزخ).(4)
از طرفى خداوند موجودى است داراى همه كمالها و هيچ نقصى و كمبودى در خداى متعال تصور ندارد. اوغنى با لذات است و همه مخلوقات نيازمند و وابسته به اويند.
قرآن ميفرمايد: «اى مردم! شما نيازمند به خدايي.تنها خداوند است كه بينياز و شايسته هرگونه حمد و ستايش است»(5) بنابراين هدف از آفرينش انسان و سايرموجودات اين نيست كه سودى به خداوند برسد زيرا همانگونه كه گفتيم خدا هيچ نقصى ندارد تا با آفرينشموجودات آن نقص را جبران كند.
از سوى ديگر خداوند فياض و بخشنده و مهربان است. چنان كه همه روز بارهابا گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم» به بخشندگى و مهربانى ذات پاك الهى گواهى ميدهيم. و مقتضاى فياض وبخشنده بودن خداوند اين است كه كه آن چه مكان موجود شدن دارد، آن را خلق كند و به كمال لايق خود برساند.قرآن ميفرمايد: «پروردگار ما همان كسى است كه به هر موجودى آن را لازمه آفرينش او بود داده، سپس هدايتكرده است (6).
بنابراين خداوندانسان را بدين خاطر آفريد كه وى بتواند با اختيار خود به كمال نهاييش برسد و ازاين طريق سود نهايى و عاليترين خوشبختى و سعادت را به دست آورد و غرق در رحمت واسعه الهى شده و ازچشمه فيض الهى به نحو احسن بهرهمند شود و به قرب الهى نايل آيد. همه اينها از راه عبوديت و بندگى واطاعت پروردگار عالم به دست ميآيد.
پس هدف از آفرينش انسان، عبوديت و رسيدن به قرب پروردگار است واين درجه نهايى كمال براى بشر ميباشد كه هر چه انسان به خدا نزديكتر شود، به كمال بيشترى رسيده استخداوند در قرآن ميفرمايد: «من جن و انس را نيافريدم جز براى اين كه عبادتم كنند ]و از اين طريق تكامل يابند وبه من نزديك شوند[ هرگز از آنها نميخواهم كه به من روزى دهند و نميخواهم مرا اطعام كنند. خداوند روزيدهنده و صاحب قوت و قدرت است(7) جهت اطلاع بيشتر به تفسير نمونه، ج 22، ص 384، ذيل آيه 56 سورهذاريات مراجعه فرماييد.
1. «الدنيا متجر لأولياءاللَّه، نهج البلاغه كلمات قصار، جمله 131».
2. تفسير نمونه، ج 2، ص 400 «الدنيا مزرعةالاخرة».
3. دعاى كميل.
4. ص (38) آيه 27.
5. فاطر (35) آيه 15.
6. طه (20) آيه 50.
7. ذاريات (51) آيه 56-58.