پرسش:
چرا خداوند انسانها را بدون نقص نیافرید، تا این همه در جهان ستم نکنند و راه رسیدن به سعادت را آسانتر طی کنند، مگر هدف خدا رسیدن انسانها به سعادت نیست؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
بنابر قانون فلسفی نظام احسن وجود، خداوند جهان خلقت را به بهترين صورت آفريده است.در جهان خلقت فرشتگان به صورتي آفريده شده اند كه همگي بدون اختيار راه سعادت را میروندو تنها ستایش الهی می کنند و داراي اختيار در انجام خوب و بد نيستند و هیچ گناهی از آنان سر نمی زند، بلكه سرشت آنها تنها بر خوبى آفريده شده است. چنانچه موجود دیگری(به نام انسان یا چیز دیگر) نیز بر همین صورت آفریده شود، دیگر فرض موجود دیگر بودن معنا ندارد، بلکه این موجود هم فرشته است و نوع جدا گانه ای نیست، در حالی که هدف از خلقت انسان، آفرینش نوع جداگانه است.
به عبارت دیگر، در اين عالم خلقت مىتواند نوعى خاص وجود داشته كه همه مقاماتى كه فرشتگان دارا هستند، دارا شود، اما با اختيار و انتخاب خود، و اين تنها در صورتى ميسر است كه راه خوب و بد براى او باز باشد و ميان خوب و بد، خوب را انتخاب نمايد و به مقام فرشتگان و حتى برتر از آنها دست يابد. اگر قرار بود سرشت اين موجود به گونهاى باشد كه داراى اختيار نبوده و فقط راه سعادت را بپيمايد، ديگر تفاوتى بين اين موجود و فرشتگان نبود، بلكه فرشته بود، در حالى كه اين موجود، نوعى جدا از فرشتگان است و اقتضاى فيض نامتناهى اين است كه در جهان خلقت (كه بهترين جهان ممكن است) چنين نوعى وجود داشته باشد و با فرض چنين نوعى، جهان كامل تر و زيباتر و بهتر خواهد بود.
از طرف ديگر و با نگاه ديگر اگر انسان بدون اختيار به راه خير برود، بهشت رفتن بى معنا است، چرا كه در اين صورت بهشت نتيجه كار ناكرده است، بلكه سعادت و عاقبت به خيرى لذت بخش و معقول است كه آدمى با سعى و تلاش خود بدان برسد، با توجه به اين كه مىتوانسته كار بد كند ولى انجام نداده و كار خير از او سر زده است. اساساً خدا بنابر حكمتهايى (كه برخى از آن حكمتها را مىدانيم) انسان را از روح و جسم و عقل و شهوت تركيب نموده است. براساس اين كه دنياى ماده، دنياى تضاد و تزاحم است و انسان مختار خلق شده است، در همه موارد انسان بين انجام خير و شر مخير است و اگر طبق طريق خوبى، راه پيمود، سعادت قرين او مىگردد. و اگر بر طريق بدى قدم برداشت، در شقاوت و بدبختى گرفتار مىشود و اين مربوط به ذات و ماهيت اين نوع از خلقت است. پاداش و جزا نيز براساس آن داده مىشود.
از طرف دیگر خدا زمينه هدايت و تمايل به سوى خوبىها و رهنمون شدن در جاده سعادت را در وجود آدمى به وديعت نهاده است و هدف او نیز رسیدن انسان به سعادت است. فطرتى در آدمى قرار داده كه خداجويى و خداشناسى دستور كار آن است و پيامبرانى فرستاده و كتاب آسمانى نازل نموده و عقل را در وجود آدمى قرار داده كه نیک و بد، حسن و قبح را تشخيص دهد و طبق فرمان اين رسول الهى قدم بردارد. همه اين زمينه سازىها برای رساندن انسان به سعادت و دوری از گناه است و راه هدایت را آسان نموده است، البته در حدى كه راهنماى انسان شود، نه اين كه مجبور گردد ، همان گونه که فرمود :« انَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ؛ ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس».(1)
پی نوشت ها :
1-انسان (76) ، آیه 3