پرسش:
چرا سرنوشت انسان قابل تغییر نیست؟
پاسخ:
با سلام و ادب
خدمت شما عرض کنم انسان سرنوشت خود را تعیین میکند و میتواند آن را تغییر دهد. توضیح آن که:
آیا سرنوشت قابل تغییر است یا خیر؟
سرنوشت بر اصل "قانون عليت" استوار است و محصول طبيعى و نتيجه تكوينى افعال و افكار و عقايد انسان است. همان گونه كه افعال و افكار انسان سرنوشت او را رقم مىزند، تغيير افعال و افكار نيز موجب تغيير و تبديل سرنوشت مىگردد.
قرآن كريم مىفرمايد: "ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم؛(1) خداوند سرنوشت هيچ قومى (و ملتى) را تغيير نمىدهد مگر آن كه آنان آن چه را در خودشان است، تغيير دهند".
- چند نكته بايد در امر تبديل و تغيير سرنوشت مورد دقت و تأمل قرار گيرد:
1 - سر مطلب در امكان تبديل سرنوشت اين است كه قضا و قدر، وجود هر موجودى را فقط از راه علل و اسباب خاص او ايجاب مىكند.
ايجاب و ايجاد موجودى از غير مجراى علل و اسباب خاص او، ممتنع (غير ممكن) است. از طرف ديگر، علل و اسباب طبيعى، مختلف است و مواد اين عالم در آن واحد استعداد متأثر شدن از چندين علت را دارند.
شهيد مطهرى (ره) در مورد مطلب فوق مىگويد: اعمال و افعال بشر از آن سلسله حوادث است كه سرنوشت حتمى و تخلفناپذير ندارد، زيرا بستگى دارد به هزاران علل و اسباب و از آن جمله انواع ارادهها و انتخابها و اختيارها كه از خود بشر ظهور مىكند.(2)
2 - سعادت و شقاوت، خوشبختى و بدبختى يك امر حتمى و اجتنابناپذير نيست، حتى اگر انسان كارهايى انجام داده باشد كه در صف اشقيا قرار گيرد، اما مىتواند با تغيير موضع خود و روى آوردن به نيكىها، مخصوصاً خدمت به خلق خدا (با قصد نزديكى به خدا) سرنوشت خود را دگرگون سازد."(3)
چنان كه در دعاى مخصوص شب سوم ماه مبارك رمضان مىخوانيم:
"و ان كنتُ من الاشقيا فامحنى من الاشقيا و اكتبنى من السعداء؛ خدايا! اگر من از شقاوتمندانم (يعنى كارهاى من موجب شده كه اسم من در فهرست بدبختها و شقاوتمندان قرار گيرد)، نامم را از آن رديف حذف كن و در فهرست سعادتمندان و خوشبختها بنويس"، يعنى توفيق اين كار را به من مرحمت كن. سپس در ذيل دعا علت درخواست دگرگونى سرنوشت را مستند مىكند به آيه قرآن كه "خدايا! تو در قرآنت كه بر پيامبر(ص) فرستادهاى فرمودى: "يمحو الله ما يشاء و يثبت؛(4) خداوند هر چه را بخواهد (از آن چه كه قبلاً ثبت شده) محو مىكند و هر چه را بخواهد (از آن چه كه قبلاً ثبت نشده) ثبت مىكند".
تبديل سرنوشت در روايات
از رسول اكرم(ص) سؤال شد كه: آيا دوا و دعا جهت استشفا به كار گرفته مىشود و اين امور مىتوانند سرنوشت بيمار را تغيير دهند و جلوى قدر الهى را بگيرند؟ حضرت فرمود: دعا و دوا مىتوانند سرنوشت بيمار را تغيير دهند. اينها جلوى قدر الهى را نمىگيرند، بلكه خود اينها نيز از قدر الهى هستند(5)، يعنى خداوند مقرر نموده است كه عوامل مادى و معنوى (چون دعا، صدقه و انفاق، خدمت به خلق خدا) در سرنوشت انسان تأثير گذارند.
اميرالمؤمنين (ع) به نقل از پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد: "كمك به نيازمندان هرگاه به صورت صحيح انجام گيرد و نيكى به پدر و مادر و انجام هر كار خير، شقاوت را به سعادت مبدل مىكند و عمر را طولانى و از خطرات جلوگيرى مىنمايد."
بنابراين همان گونه كه ساختن سرنوشت به دست انسان و با اعمال و عقايد او است كه توسط خدا تقدير مىگردد، تغيير و تبديل سرنوشت نيز با همت وى ممكن و مقدور است. (6)
از نظر جهان بينى مادي، عوامل مؤثر در سرنوشت انسان، منحصراً مادى است. اما از نظر جهان بينى الهي، علل و عوامل منحصر در علل مادي نيست . عوامل ديگرى كه عوامل روحى و معنوى ناميده مى شوند نيز همانند عوامل مادى يا برتر از آنها در سرنوشت انسان مؤثرند.
استاد مطهرى مى گويد: "از نظر جهان بينى الهي، جهان هم شنواست و هم بينا، ندا و فرياد جاندارها را مى شنود و به آن ها پاسخ مى دهد. به همين جهت دعا يكى از علل اين جهان است كه در سرنوشت انسان مؤثر است. جلو جريان هايى را مى گيرد و يا جريان هايى به وجود مى آورد. به عبارت ديگر، دعا يكى از مظاهر قضا و قدر است كه در سرنوشت حادثه اى مى تواند مؤثر باشد يا جلو قضا و قدرى را بگيرد"(7)
امام صادق(ع) مى فرمايد: "دعا قضاء الهى اگر چه قضاء الهى محكم شده باشد از اين رو زياد دعا كن كه آن كليد هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است". (8)
از امام كاظم (ع) نقل شده كه فرمود: "بر شما باد به دعا كردن زيرا دعا و درخواست از خدا بلائى را كه از مرحله قدر و قضا گذشته و جز امضاء آن نمانده (يعنى تمامى اسباب آن فراهم شده ولى هنور در خارج وجود پيدا نكرده) بر مى گرداند". (9)
امام صادق(ع) مى فرمايد: "خدا را بخوان و دعا كن و مگو كار گذشته است". (10)
ناگفته نماند كه فقط تقديرات غير حتمي هستند كه تغيير پذيرند وعواملي كه در داراي سهمي بيشتر در اين تغيير است اعمال اختياري انسان است، اما مقدرات حتمي تغيير ناپذيرند ، نه بدان رو كه ذاتا تغيير ناپذيرند ، بلكه اراده خداوند بر اين تعلق گرفته است كه حتما روي دهند يعني خداوند نمي خواهد اين تقديرات را تغيير دهد نه اين كه ذاتا تغيير ناپذيرباشند. مثلا زمان قيامت جزو مقدورات حتمي است وبه اعمال صالح و نا صالح انسان وابسته نيست ودعاي كسي به تاخيرش نمي اندازد.
پىنوشتها:
1 - رعد (13) آيه 11.
2 - مجموعه آثار، ج 1، ص 394.
3 - تفسير نمونه، ج 10، ص 243.
4 - رعد (13) آيه 39.
5 - اقتباس و نقل به مضمون از مجموعه آثار، ج 1، ص 395.
6 - علامه محمد حسين طباطبايى، الميزان، ج 11، ص 38، بحث روايى، ذيل آيه 39 سوره رعد.
7- استاد مطهري، مجموعة آثار، ج 1، ص 406.
8 - اصول كافي، ج 4، ص 216.
9 - ترجمه الميزان، ج 2، ص 55.
10 - اصول كافي، ج 4، ص 213.