پرسش:
سلام.متاسفانه من خیلی دروغ میگیم برای این كار چه باید بكنم؟دوست ندارم خودمم ولی خوب یه جورایی عادت کردم.ممنون میشم کمک کنید تا ترک کنم
پاسخ:
با سلام و ادب
خدمت شما عرض کنم که در آيات و اخبار زيادى به اين حقيقت اشاره شده كه صدق و راستى موجب پاكى اعمال و دروغ كليد انواع گناهان است. دروغ معمولاً از يكى از نقاط ضعف روحى سرچشمه مى گيرد، گاهى انسان به خاطر ترس از فقر، پراكنده شدن مردم از دور او و از دست دادن موقعيت و مقام و ارزش ، يا زمانى به خاطر علاقه شديد به مال و جاه و گاهى به خاطر تعصب هاى شديد و حب و بغضهاى افراطى، زبان به دروغ مى گشايد.
قرآن مجيد نيز در مورد اين كه دروغ با ايمان انسان سازگار نيست، مىفرمايد: «انما يفترى الكذب الذين لا يؤمنون بآيات الله و اولئك هم الكاذبون؛(1) تنها كسانى دروغ مىبندند كه به آيات خدا ايمان ندارند، (آرى دروغ گويان واقعى آنها هستند». اميرالمؤمنين على(ع) مىفرمايد: «لا يجد عبد طعم الايمان حتى يترك الكذب هزله و جده؛(2) انسان طعم ايمان را نمىچشد تا دروغ را اعم از حدى و شوخى، ترك كند. در روايت ديگرى امام حسن عسگرى(ع) فرمود: «جعلت الخبائث كلها فى بيت و جعل مفتاحها الكذب؛(3)تمام پليدىها در اطاقى قرار داده شده و كليد آن دروغ است.
راه درمان دروغ:
با توجه به عواملى كه در ايجاد دروغ و ريشه دار ساختن آن مؤثر است، راه درمان آن نسبتاً روشن خواهد بود و به طور كلى براى درمان اين انحراف اخلاقى، بايد از اين طرق اقدام نمود.
1 - قبل از هر چيز بايد متوجه عواقب دردناك و آثار سوء معنوى و مادى و فردى و اجتماعى اين رذيله زشت شويد . با تدبير و تفكر در آيات قرآن مجيد و سخنان پيشوايان بزرگ دين (ع) مىتوان فهميد كه منافع فرضى دروغ هرگز نمىتواند با آن همه مفاسد برابرى نمايد.
حتي اگر دروغ در پارهاى از موارد نفع شخصى هم داشته باشد نفعش آنى و بسيار زودگذر است؛ زيرا هيچ سرمايهاى براى يك انسان در اجتماع - در هر شرايط و هر مقامى - بالاتر از سرمايه اعتماد و اطمينان مردم نسبت به وى نيست كه بزرگترين دشمن آن همين دروغ است.
2 - يكى ديگر از مؤثرترين طرق درمان دروغ، پرورش شخصيت است؛ زيرا يكى از عوامل مهم روانى دروغ، احساس حقارت و كمبود شخصيت است . رسول اكرم (ص) مي فرمايد: كسي دروغ نمي گويد ،مگر به خاطر بي ارزش بودن خودش در نظر خويش.(4) در حقيقت دروغ گفتن يك نوع عكسال عمل براى جبران اين موضوع است. اگر مبتلايان به دروغ احساس كنند صاحب نيروها و استعدادهايى در درون خود هستند كه با پرورش آنها مىتوانند ارزش و شخصيت خود را بالا ببرند، نيازى به توسل جستن به دروغ براى ايجاد شخصيت قلابى در خود نمىبينند. به علاوه اين كه انسان بايد بداند كه ارزش اجتماعى انسان راستگو كه با اين فضيلت اخلاقى توانسته است جلب «اطمينان عمومى» را بكند مافوق تمام ارزشها است. چنين كسى نه تنها در نظر مردم شخصيت دارد، بلكه در پيشگاه خداوند مقامى در رديف شهدا و پيامبران الهى دارد؛ زيرا در قرآن مجيد مقام راستگويان در رديف مقام پيامبران و شهداى راه حق ذكر شده آن جا كه مىفرمايد: «و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا»: (و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند [ در روز رستاخيز ] همنشينى كسانى خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنان تمام كرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان و آنها رفيقهاى خوبى هستند).
«راغب اصفهانى» در كتاب مفردات خود چند معنا براى «صديق» نقل كرده است كه همه گواه اين حقيقت است:
الف) كسى كه زياد راست مىگويد. ب) كسى كه هرگز دروغ نمىگويد. ج) كسى كه در سخن و عقيده راست گو است و عملش گواه صدق است.
3 – بايد ايمان خود را به خدا قوي نموده و اين حقيقت را باور كنيد كه قدرت خدا مافوق تمام قدرتها است و قادر بر حل تمام مشكلاتى است كه به خاطر آن و به جهت ضعف ايمان به دروغ پناه مىبريد.
«راست گويان» تكيهگاهشان در برابر حوادث گوناگون، خدا است و افراد دروغ گو در اين موارد تنها هستند.
4 - بايد انگيزههاى دروغ و ريشههاى اين انحراف اخلاقى از قبيل طمع، ترس، خودخواهى، حب و بغضهاى افراطى و امثال آن را در خود بخشكانيد تا اين رذيله خطرناك زمينه مساعد براى نشو و نماى در وجود تان نيابد.
در واقع بايد علل و عواملي كه موجب دروغ گويي مي شود ف شناسايي كرده و آنها را از بين ببريد.
دروغ يك بيمارى روانى است كه دلايل فراوانى مى تواند داشته باشد كه مهم ترين آنها ترس از روبه رو شدن با واقعيات يا مكافات عمل يا سرزنش مردم است ; بدين معنا كه دروغگو گمان مى كند با راستگويى , شخصيت خود را از دست مى دهد يا با دروغ گفتن شخصيت تازه و بهترى به دست مى آورد. گروهى ديگر به واسطهء چيرگى قوهء تخيل بر تعقل شان ,از گفتن دروغ لذت مى برند.
بدين ترتيب , اولين راه ترك اين عادت , شناسايى علل و عوامل ابتلابه آن است پس از آن انسان بايد با توجه به حرمت گناهى كه انجام مى دهد و شدت و حدّت عذابى كه در آخرت دارد و ضرر و زيان هاى فراوانى كه در اثر كشف دروغ بر او وارد مى گردد, از گفتن دروغ اجتناب كند. با اين حال سه مرحلهء مهم را در ترك اين عادت بايد سپرى نمود:
ا لف ) آگاهي از لحظه لحظه زندگى و آن چه روى داده است , به جهت دورى از غفلت و غلبه احساسات بر افكار; يعني مراقبت از اعمال خود داشته باشد ، نيز محاسبه كند و بر اعمال گذشته خود مرور كند.
ب) اختيار نمودن سكوت , مگر در حال ضرورت , و عادت به آن ;
ج) تفكر قبل از سخن گفتن و انتخاب بهترين و كوتاه ترين راه براى انتقال مفهوم و معنا .
مسلّماً اين سه راه در ترك دروغ وساير گناهان زبان مانند ناسزا, تهمت , غيبت , تمسخر, ياوه گويى و... مؤثر و مفيد خواهد بود.
5 - بايد محيطهاى تربيتى و معاشرتى خود را از وجود افراد دروغ گو پاك كنيد تا تدريجاً طبق اصل تأثير پذيرى از محيط ، محيط تان از رذيله [ دروغ گويى ] پاك گردد. شرايط و مكان ها يا نشست با افرادي كه در دروغ گويي تان تأثير دارند ، ترك نماييد.
6- شناخت پيامد هاي دروغ مانند از دست دادن اعتماد عمومي وعقوبت اخروي و نابودي ايمان است درترك دروغ موثر است.
پي نوشت ها:
1 - نحل (16) آيه 105.
2 - محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 69، ص 249،
3 - همان، ج 69، ص 263.
4- كنز العمال ج3 ص 625