پرسش:
چرا و به چه دليل افراد جامعه ما به افرادي كه متاركه و جدا مي شوند و طلاق مي گيرند به يك چشم و ديد ديگري نگاه مي كنند لطفا اين سوال من را بطور كامل شرح دهيد؟
پاسخ:
با سلام و تشکر از مکاتبه ی شما
موضوع فوق ريشه در فرهنگ و رسم و رسومات و آموزه هاي ديني ايرانيان دارد.در مورد طلاق روايات زيادى بر مذمّت آن وارد شده است. بسياري از طلاق هايي كه صورت مي گيرد ، ريشه در خودخواهي ها و عدم گذشت دارد ، يا اختلاف ها به گونه اي است كه از راههاي مسالمت آميز و منطقي قابل حل است ، اما زن و شوهر با ناديده گرفتن اين مسايل ، نيز ناديده گرفتن فرزنداني كه پس از جدايي برجاي مي مانند و به ناچار بايد تنها با يكي از والدين (پدر يا مادر ) زندگي كنند و آسيب هاي رواني بسياري كه از اين طريق ايجاد مي شود و در ضمن موجب تضعيف يكي از مهم ترين اركان اجتماعي (خانواده ) مي شوند ، دست به طلاق مي زنند.
پيامبر(ص) فرمود: "ازدواج كنيد و طلاق ندهيد، زيرا با طلاق عرش الهى به لرزه مى افتد".(1)
روايات ديگرى با عنوان اين كه خداوند طلاق را خوش ندارد، وارد شده است.
خانواده محكم ترين بنيان و اساسي است كه در اسلام به حفظ آن تأكيد و سفارش بسيار شده است.
نگاه مردم به مسئله طلاق نيز ناشي از فرهنگ ديني و ملي ما ايرانيان است.
بنابراين ذاتاً و بدون در نظر گرفتن عوامل حقيقى و واقعى، طلاق مبغوض است، هرچند در مواردى مرد يا زن صلاحيّت ادامه زندگى خانوادگى ندارند و يا يكى اهل گناه و معصيت است ، يا فردى فاسد الاخلاق است يا آن قدر بداخلاق است كه توان زندگى با او وجود ندارد. در اين صورت راه چاره اى جز طلاق و جدائى نيست.
پى نوشتها:
وسائل الشيعه، ج 22، ص 7 و 8.1