پرسش:
چرا قرآن، معجزه پيامبران قبل از حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) قرار نگرفته است؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
در پاسخ به پرسش مذكور، به اين نكات مى توان اشاره كرد:
1. همه پيامبران در اصول پيام هاى قرآن مجيد مانند دعوت به توحيد، عبادت و بندگى خدا، اخلاص در عمل، رعايت قسط و عدل، تقوا، دورى از ظلم و گناه و ... مشترك بوده و آن ها هم به تبليغ اين پيام ها پرداخته اند؛ امّا قرآن با ويژگى هايى كه از نظر لفظ و معنا، فصاحت و بلاغت، بيان معارف عميق الهى و... داراست، مخصوص پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) بوده و در دسترس ديگر پيامبران نبوده است. پيامبران الهى هر كدام به تناسب زمان خود، در همان زمينه اى كه مردم زمانشان مهارت، تخصص و آگاهى داشتند معجزه مى آوردند تا ضعف و ناتوانى آنان از يك سو و خارق العاده بودن معجزه از سوى ديگر، بر همگان آشكار گردد. به عنوان مثال، اگر حضرت موسى(عليه السلام) عصا را تبديل به اژدها مى كرد، به خاطر آن بود كه در آن زمان، مردم به كار جادوگرى و شعبده بازى روى آورده بودند. همچنين حضرت عيسى(عليه السلام) كه به فرمان خدا مرده را زنده مى كرد و كور مادر زاد را شفا مى داد، علّتش اين بود كه در زمان او دانش پزشكى پيشرفت چشم گيرى كرده بود. در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)نيز سخنورى و زيباگويى، هنر رايج به شمار مى رفت؛ تا جايى كه بازارى به نام «عكاظ» تشكيل داده بودند و بهترين شاعران و هنرمندان در آن جا سرورده هاى خود را مى خواندند و از ميان آن ها بهترين ها را بر مى گزيدند و بر ديوار كعبه مى آويختند و اين سند افتخار آنان بود. در چنين فضايى كه كالاى هنر و زبان، خريدار داشت، مناسب ترين معجزه براى پيامبر اسلام قرآن بود تا عجز و ناتوانى آنان را از آوردن چنين كلامى ثابت كند و به آن ها بفهماند كه اين آيات، كلام خداست كه براى هدايت بشر فرستاده شده است.
2. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) آخرين پيامبر الهى بود و از اين رو بايد معجزه اى مى آورد كه تا هميشه زمان و براى همه عصرها و نسل ها جاودانه بماند و اين امر، با علمى بودن و صورت كتاب داشتن تحقق مى يافت؛ در حالى كه چنين ضرورتى درباره ديگر پيامبران وجود نداشت.[1]
3. از سوى ديگر، پيامبران مانند معلّمانِ مراحل مختلف تحصيلى، هر يك بشريت را يك گام به برنامه اصلى هدايت ـ يعنى دين و آيينى كه حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم)آورد ـ نزديك ساختند. در نتيجه، قرآن زمانى نازل شد كه انسان ها به مرحله دريافت آيين كامل و جامع هدايت رسيده بودند. از اين رو نزول قرآن پيش از آماده شدن جان ها براى تلقى آن، معقول نبود. اين كار مثل آن بود كه پدر و مادرى، براى علم آموزى فرزند دبستانى خود، كتاب دانشگاهى در اختيارش بگذارند. پس اساساً در زمان هاى قبل از عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، شرايط نزول و درك و پذيرش قرآن فراهم نبود.
[1]. ر.ك: پيام قرآن، آية الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 7، ص 285، دارالكتب الاسلاميه؛ بحارالانوار، علاّمه مجلسى، ج 11، ص 70، مؤسسة الوفاء، بيروت.