پرسش:
چرا دین این قدر پیچیده است که نیاز به متخصص دارد؟
پاسخ:
با سلام
گستردگی معارف دینی، زمانی نقیصه به شمار می آید که توده مردم از دسترسی به آن محروم شده، و نتوانند از آن بهره بگیرند. در حالی که چنین نقیصه ای در معارف دینی وجود ندارد.
روایت كردهاند كه مردى نزد پیامبر آمد تا از او قرآن فرا گیرد، چون به این گفته خداى متعال رسید: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ هر كس به وزن ذره اى نیكى كند آن را خواهد دید و هر كس به وزن ذره اى بدى كند آن را خواهد دید»، گفت: همین مقدار مرا بس است؛ و در پى كار خود رفت. پیامبر «ص» گفت: «این مرد در حالى بازگشت كه فقیه (آگاه از دین) شد»[1]
در واقع معارف دینی به منزله سفره ای است که هر کس به اندازه توان و ظرفیت خود می تواند از آن بهره مند شود. معارف دینی بر خلاف متون فلسفی، حقایق را با زبانی تخصصی و فنی بیان نکرده اند که تنها عده محدودی بتوانند از آن بهره مند شوند. بلکه عالی ترین حقایق در ساده ترین قالب ها بیان شده است و عموم انسان ها می توانند آن را مورد استفاده قرار دهند.
از سویی نیز معارف دینی بسیار عمیق است و گستردگی بسیاری برای آن وجود دارد. که وجوه مختلفی برای این عمق می توان بیان کرد.
مثل آنکه بعضی از مطالب اساسا پیچیده و غامض هستند. و درک آن نیاز به تبحر و تخصص بالا دارد. به عنوان مثال مساله قضا و قدر و جبر و اختیار، مساله ای پیچیده و دشوار است. علیرغم اینکه هر انسانی اختیار خود را احساس می کند، اما درک دقیق مساله به گونه ای است که حتی فلاسفه نیز بسیار در این وادی لغزیده اند. و به همین دلیل در روایات نیز بعضی از مخاطبان را از ورود به این مسائل نهی کرده اند. که امیر المومنین (ع) در پاسخ به مردی در این باره می گویند: دریای عمیقی است وارد آن نشو.[2] در واقع دین این گونه مسائل دقیق و ظریف را از توده ها نخواسته است.
و البته نیاز به متخصص، همیشه به دلیل پیچیدگی ها و دشواری ها نیست. به عنوان نمونه، متون دینی ما عربی است و ما که زبان عربی نمی دانیم برای فهم متون نیاز به مترجم داریم. چنین نیازی به متخصص ربطی به پیچیدگی و دشواری ندارد. یا آنکه ما از تاریخ بی خبر هستیم و برای اطلاع از حقایق تاریخی، ناچار از مراجه به متخصص این فن می شویم، این نیاز ربطی به مساله پیچیدگی ندارد. بلکه نوعی تقسیم کار در جامعه است که هر کاری به عهده اشخاصی خاص گذاشته شده و در خود علم نیز هر بخشی به عهده افراد خاصی نهاده شده است .
[1]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج89، ص 107. [2]. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص: 408.