پرسش:
چرا در بسیاری از مواقع نفرین آدم ها می گیرد مگر خدا در جایگاه حق ننشسته و ناظر همه چیز نیست؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
نفرين به معناي دعا بر ضد و به ضرر كسي است; چنان كه خداوند متعال ميفرمايد: "تَبَّت يَدا اَبي لَهَبٍ وتَبّ;(1) بريده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد.
معادل نفرين در قرآن كريم "لعن" ميباشد، و لعن در اصل به معناي طرد و دور ساختن همراه با خشم و غضب است.
لعن از ناحيه خداوند متعال به معناي دور ساختن كسي از رحمت خويش در دنيا و در آخرت عذاب و عقوبت و از ناحيه بندگان نيز لعن و نفرين در واقع همان دعا به ضرر و بر ضد ديگران است.( 2)
قرآن كريم ميفرمايد: "اِنَّ الَّذينَ كَفَروا وماتوا وهُم كُفّارٌ اُولئک عَلَيهِم لَعنَةُ اللّهِ والمَلائكَةِ والنّاسِ اَجمَعين;(3) كساني كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود."(4)
در روايات اسلامي نيز موضوع نفرين به عنوان يك مسأله جدي تلقي شده است، چنان كه يونس بن عمّار ميگويد: به امام صادقعرض كردم: همسايهاي از قريش دارم كه وي در كمين و در صدد اذيت و آزار من است و مرا نزد مردم رافضي خطاب ميكند و ميگويد: وي اموال را به جعفربن محمد ميرساند. حضرت امام صادقفرمود: او را نفرين كن به اين صورت كه در سجده آخر از دو ركعت اول نماز شب حمد و سپاس خدا را ميگويي و سپس بگو: خدايا فلان پسر فلان دربارة من چنين و چنان ميكند و مرا در معرض خطر قرار داده است. خدايا وي را هدف تير سريع خويش قرار ده كه ديگر فرصت آزار مرا نداشته باشد و اجلش را نزديك كن و همين ساعت به سوي او بشتاب، من به دستور حضرت امام صادقعمل كردم، چون به كوفه بازگشتم از حال آن شخص پرسيدم، گفتند وي بيمار است، لحظاتي بعد صداي شيون از خانة او بر خاست و گفتند كه او مرده است."(5)
پرسشگر محترم!، البته لعن يا نفرين بر برادران و خواهران مؤمن و به طور كلي زبان گشودن به نفرين و لعن، امري مذموم است و جز در موارد استثنا از اين امر به شدت پرهيز داده شده است. حضرت امام باقر(ع) ميفرمايد: "كسي كه چيزي را لعنت ميكند اگر آن شيء مستحق نباشد لعنت به خود گوينده بر ميگردد. پس از لعن مؤمن بپرهيزيد تا مبادا خود گرفتار شويد."(6)
پی نوشت ها:
1) تبت،1
2) ر. ك: مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهاني، ص 471، دار الكاتب العربي، بيروت
3) بقره،161
4) ر. ك: نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 1، ص 552 ـ 556، دارالكتب الاسلامية، تهران
5) ر. ك: وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 7، ص 133 ـ 134، مؤسسه آل البيت: قم
6) ر. ك: ميزان الحكمة، محمدمحمدي ري شهري، ج 5، ص 616، مكتب الاعلام الاسلامي، قم