1. واکنش حضرت علی (ع) در مقابل جرم ابن ملجم بسیار بزرگوارانه بود. و اگر از کرامات حضرت جز همین مورد وجود نداشت، همه منصفان باید در مقابل رفتار کریمانه حضرت سر تعظیم خم کنند.
پس از آنكه «ابن ملجم» بر سر مبارك حضرت على علیه السّلام ضربه فرود آورد، حضرت على علیه السّلام درباره او به كسان خویش سفارش كرد و فرمود: با آنكه او ضربه اى بر سرم فرود آورده است، از احسان به او دریغ ندارید و با او خوش رفتارى كنید و خوابگاه او را نرم و ملایم قرار دهید! (فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج3، ص: 70، به نقل از مستدرك حاكم 3/ 144)
2. موارد بسیار متعددی از عفو بخشش حضرت علی (ع) وجود دارد. فقط کافیست به چند نمونه بسیار بزرگ در صحنه اجتماع بنگریم تا این حقیقت به خوبی خود را به ما نشان دهد: رفتار کریمانه حضرت در مقابل فتنه گران جنگ جمل از جمله بخشش عایشه و بازگرداندان با احترام او به مدینه، عفو عمومی بازماندگان جنگ و رفتار احترام آمیز در مقابل کشته شدگان، عدم تلافی حرکت سپاه معاویه در بستن آب به روی سپاه حضرت و سایر صحنه های رفتار کریمانه حضرت در مقابل آنها، بخشش توبه کنندگان خوارج، کمک به خلفای غاصب در اداره امور جامعه علیرغم ستم های فراوان آنها بر آن حضرت تنها تیتر کلی سیره حضرت است که برای مطالعه جزئی تر می توانید به لینک ذیل مراجعه کنید:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900920000910
5. امام کشی [که هم حقالله است و هم حقالناسی که در طول تاریخ سریان دارد] فقط یک حق شخصی نیست و بخشش ندارد. مضاف بر این که پیامبر اکرم (ص) فرمود: «من و علی پدران این امت هستیم». پس امت ایشان فرزندان آنها هستند که حتی اگر یکی از آنان قصاص خواهد، باید قصاص انجام پذیرد.
6. عفو و بخشش کار خوبی است، اما نه همیشه. در برخی موارد «قصاص» نه تنها لازم است، بلکه بسیار بهتر است و آثار آن در اصلاح جامعهی فعلی و آینده به مراتب بیشتر است، لذا انسان عاقل و حکیم در اینگونه موارد قصاص را انتخاب می نماید. چنان چه خداوند رحمان و رحیم در کلام وحی خطاب به صاحبان خرد و نخبگان (به ویژه کسانی که اداره امور جامعه را در اختیار دارند از آن زمره میباشند) میفرماید در قصاص برای شما «حیات» است و آن را از نشانههای تقوا بر میشمارد:
«وَ لَكُمْ فىِ الْقِصَاصِ حَيَوةٌ يَأُوْلىِ الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (179)
ترجمه: و شما را در قصاص حياتى است اى خردمندان اگر بخواهيد تقوى داشته باشيد.
7. عفو و بخشش، نباید آن قدر افراطی دیده شود که امور جامعه را مختل سازد. و اساسا اسلام با عفو بی ضابطه، موافق نیست. اگر بخواهیم حکمت و عقلانیت را از عفو و بخشش حذف کنیم، همین عفو می تواند جفا در حق دیگران باشد. (ترحم بر پلنگ تیز دندان ، جفا بود بر گوسفندان)
عفو در صورتی مطلوب است که طرف مقابل لیاقت دریافت آن را داشته باشد و عفو زمینه ای برای اصلاح او باشد. حضرت علی (ع) می فرمایند: احسان بی جا یک ظلم است. (نثر اللآلئ / ترجمه شیخى، ص: 106)
توجه به این مطلب یکی از معارف اصیل اسلامی است و در کتاب حدیثی وسائل الشیعه، بخشی مستقل در این باره بیان شده است که رفتار نیک نباید در غیر جای خویش و در مقابل افراد نالایق انجام شود. ( بَابُ عَدَمِ جَوَازِ وَضْعِ الْمَعْرُوفِ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ وَ مَعَ غَیْرِ أَهْلِه - تفصیل وسائل الشیعة ، ج16 ، ص 299 )
و مطالعه واکنش ابن ملجم ملعون بعد از زدن ضربت به حضرت علی (ع) خود نمونه گویایی بر عدم لیاقت اوست:
چون ابن ملجم را بنزد أمیر المؤمنین علیه السّلام آوردند حضرت بوى نگاه كرد و فرمود: «یك تن برابر یكتن» (اشاره به آیه قصاص است سپس فرمود: ) اگر من از دنیا رفتم همچنان كه مرا كشته او را بكشید و اگر زنده ماندم خود دانم در باره او چه اندیشم، ابن ملجم لعنه اللَّه گفت: بخدا من آن شمشیر را به هزار درهم خریده ام و با هزار درهم آن را زهر داده ام، اگر بمن خیانت كند خدایش دور كند (كنایه از اینكه چگونه ممكن است از ضربت این شمشیر كسى جان سالم بدر برد، راوى گوید) پس ام كلثوم بر او بانگ زد: اى دشمن خدا! أمیر مؤمنان را كشتى؟ گفت: جز این نیست كه پدر تو را كشته ام (نه أمیر مؤمنان را) فرمود: اى دشمن خدا امید آن دارم كه باكى بر او نباشد (و بهبودى یابد) ابن ملجم بدو گفت: پس این گریه ات براى من است؟ بخدا سوگند چنان ضربتى بر او زدم كه اگر آن را بر اهل زمین بخش كنند همه هلاك شوند. (الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص: 21)
لذا عفو و بخشش، همیشه در قبال پشیمانی، توبه و عذرخواهی صورت میپذیرد و ابن ملجم نه پشیمان شد، نه توبه کرد و نه عذر خواست. بلکه بسیار هم از کردهی خود راضی و خشنود بود.
آیا عفو چنین انسان خبیثی مجوز ادامه زشتکاری او نیست؟