پرسش:
هر چیز را باید با چشم سر ببینیم تا در مورد وجود آن مطمئن شویم . اگر چنین است پس سوال می کنیم که شما چطور به وجود عقل ، اندیشه ، فکر یا حتی وجود خود مطمئن هستی ؟ آیا احساس ، غم و شادی و... را با چشم سر می بینی؟ چگونه به وجود جريان برق، نيروي جاذبه، نيروي آهنربا، نور ماورأ بنفش، نور مادون قرمز اشعهي كيهاني (نوترون كوچكتر از پرتون و بزرگتر از الكترون كه اشعهي كيهاني را تشكيل ميدهد) مطمئن هستی ؟ آیا آنها را با چشم می بینی؟ در حالی اینها همه امور مادی و طبیعی است . پس چگونه هستی نامحدود ، ازلی و ابدی را که فراتر از عالم ماده است با چشم سر جستجو می کنی؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
اين نكته مهم در سوال مورد غفلت مانده است كه هر چه را بايد به ابزار خاص خود و از راه خاص ديد. با ميكروسكوپ ميتوان ميكروب را ديد و با تلسكوپ، كهكشانها را . نیروی برق و جاذبه ، نیز عقل و خرد را از آثار آن ، و وجود و هستی خود را به علم حضوری .
پس با دقت بیشتر متوجه می شویم که به طور كلي دو نوع ديدن در كار است: يكي ديدن با چشم سركه بي واسطه و يا با واسطه ابزار و وسايل خاص ميبينيم كه اينها اموري مادي و طبیعی هستند . حتي با چشم شايد بعضي از امور مادي را نبينيم مانند اکسیژن و بسياري از گازها و عناصر يا انواع انرژيها، در حالي مطمئن هستيم آنها وجود دارند و از آثار آنها، پي به وجودشان ميبريم.
نوع ديگر ديدن با چشم اصلي است و آن چشم دل است . همان كه شاعرمی گويد:
چشم دل باز كن كه جان بيني آنچه نادیدنی است آن بینی
وجود مقدس الهی چون از جنس ماده نيست، تنها با چشم دل ديده ميشود. یا حد اقل از آثار وجودش می توان به او رسید و این راهی است که بسیاری از خداشناسان طی کرده اند.
از اميرالمؤمنين (ع) پرسیدند : آيا خدا را ديدهاي؟ در پاسخ فرمود : "چطور خدايي را كه نميبينم، پرستش كنم؟ چشمها به مشاهده ظاهري او را نميبينند، ليكن دلها به حقيقت ايمان او را ميبينند.
آيا نشنيدهايد كه خداوند ميفرمايد: "چشمها او را در نمييابند و او است كه ديدگان را درمييابد و او لطيف آگاه است...". (1)
اين همه نقش عجيب بر در و ديوار وجود هر كه فكرت نكند نقش بود بر ديوار
«افي الله شك فاطر السموات و الارض»(2) آيا شك و ريبي در وجود خدا هست ؟
پس از طریق عقل و استدلال ، یا با چشم دل می توان به وجود خدا مطمئن شد و ما از راه داستان و کتاب آسمانی به وجود خدا نرسیدیم. تازه باید ابتدا به وجود خدا اعتقاد داشته باشیم تا بتوانیم ازکتاب آسمانی او بهره گیریم.
اما توضیح بیشتر این سوال که چرا خداوند را نمی توان دید ؟
موجودات بر دو قسمند:
1- مادي كه با چشم ديده ميشود و يا با ساير حواس درك ميگردد و گاهي هم آن قدر كوچك است كه با چشم عادي قابل رؤيت نيست اما با چشم مسلح ديده ميشود مثل ميكروب ها و جانوران ذره بيني كه در زير ميكروسكوپ، آنها را ميتوان ديد.
2- غير مادي كه با چشم عادي و مسلح ديده نميشود مثل روح و نيروهاي باطني و فرشتگان.
و براي پي بردن به وجود همه ي اين موجودات دو راه وجود دارد:
1- اين كه با چشم ديده شود و يا با ساير حواس درك گردد.
2- از راه آثار وجودي آن پي به وجودش ببريم.
از راه اول ميتوان به وجود موجوداتي كه جسم و مادي هستند پي برد مثلاً خورشيد را ميبينيم و حرارت آنرا حس ميكنيم و از اين راه به وجود آن يقين داريم. البته برخي از موجودات مادي هستند كه با چشم و حواس ظاهري درك نميشوند ، اما با چشم مسلح ديده ميشوند مثل جانوارن ذره بيني.
و از راه دوم ميتوان به وجود چيزهايي كه محسوس نيستند پي برد مثلاً روح را در بدن انسان نميتوانيم ببينيم اما از آثار وجودي آن به وجودش پي ميبريم.
عقل انسان ها را نميتوانيم ببينيم، اما از راه آثار آن ميتوانيم به وجود آن پي ببريم و نيز نیروي الكتريسيته كه آثارش جهان را پر كرده است با چشم ديده نميشود، اما وجودش قابل انكار نيست.
خداي متعال نیزكه جسم و مادي نيست و با چشم و ساير حواس درك نميشود و حتي با چشم مسلح هم ديده نميشود، در عين حال موجود است ؛زيرا آثار عظمت و خلقت و حكمت و علم او در سراسر جهان در عالم ماده و روح واضح و هويداست و از آثار وجودي او به وجود او پي ميبريم.
به عبارت دیگر اگر بتوان خدا را با چشم مادی دید ، نتیجه می شود که خدا موجود جسمانی و نیازمند به زمان و مکان است ، در حالی که خدا بی نیاز مطلق است و فراتر از زمان و مکان است و زمان و مکان آفریده او هستد ، پس چگونه به آنها نیاز خواهد داشت.
بودن خداوند در یک مکان و زمان به معنای غیبت او از زمان و مکان های دیگر است ، در حالی که او در همه جا حاضر و شاهد است.
براي اطلاع بيشتر به كتاب خدا را چگونه بشناسيم از آيتالله ناصر مكارم شيرازي مراجعه فرماييد.
پاورقی:
1- انعام (6) آيه 103
2- سوره ابراهيم، آيه 10