به نقل از دیدبان، هفدهمین دوره بازی های آسیایی ۲۰۱۴ در اینچئون کره جنوبی، در حالی به پایان رسید که کاروان ورزشی جمهوری اسلامی ایران، بیشتر، با درخشش در رشته های انفرادی، نام ایران را در میان ۵کشور قدرتمند در آسیا قرار گرفت. قهرمانی و پیشرفت ورزش ایران در رشته هایی که تا چند سال پیش، حتی شانس رقابت با کشورهای قدرتمند را نداشتند، نشان از زحمات بی دریغ مسئولین ورزش کشور و تلاش های فراوان ورزشکاران عزیز دارد.
همچنین، درخشش بانوان ایرانی را در این پیکارها، می توان به عنوان یکی از ویژگیهای اصلی این مسابقات برشمرد. زنان ورزشکار کشورمان در این مسابقات، به ۲مدال طلا، ۷مدال نقره و ۷مدال برنز دست یافتند که در مقایسه با مسابقات دوره گذشته در گوانگجو چین، نتیجه بهتری محسوب میشد. زنان ورزشکار ایران در آن مسابقات، به ۱مدال طلا، ۴ مدال نقره و ۸ مدال برنز دست یافته بودند. این تلاش زنان ورزشکار ایرانی در میدانهای بین المللی و رعایت حجاب آنان در مسابقات، امری بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است که به تعبیر مقام معظم رهبری، همه باید قلباً، قدردان متانت، حجاب و وقار آنان در میدان های بین المللی ورزشی باشند.
در این میان، تلاشهای بی دریغ رسانه ملی جهت تحت پوشش قرار دادن پخش بازی ها از شبکه های مختلف تلویزیونی و رادیویی نیز جای تقدیر و تشکر فراوانی دارد که سبب شد مردم شریف ایران، همراه و یاور معنوی ورزشکاران باشند. با این حال، در پخش مسابقات ورزشی بانوان، مسائل متعددی به نظر می رسد که جا دارد مسئولین محترم رسانه ملی، با توجه و تعمق بیشتری به این مسائل اهتمام ورزیده و الگوی رسانهای مناسبی از خود به نمایش گذارند. در این نوشتار، دیدبان موضوع ورزش زنان و الزامات آن را از نظرها خواهد گذراند:
ورزش عمومی و همگانی، وظیفه تمام مردان و زنان
ضرورت حفظ صحت و سلامت و امور مقدماتی آنها نظیر ورزش کردن، امریست که نه تنها آیات و روایات متعددی به آن اشاره دارد، بلکه عقل سلیم نیز بدان حکم میکند که انسان، برای حفظ تندرستی و سلامت خود، به ورزش روی آورد. تندرستی و سلامت افراد، روحیه نشاط و شادابی را در جامعه گسترش خواهد داد و ثمرات آن در بخشهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ...، قابل مشاهده خواهد بود.
با این نکات، به تعبیر مقام معظم رهبری، ورزش باید همگانی شود و امر به ورزش کردن، از مصادیق بسیار ضروری و واضح امر به معروف است که تکتک افراد جامعه، نه تنها باید به آن عمل کرده و ورزشکار باشند، بلکه دیگران را نیز به این امر تشویق نمایند.
در این میان، گسترش ورزش قهرمانی و حمایت از ورزشکاران این عرصه، میتواند کمک فراوانی در عمومی و همگانی شدن ورزش نماید. به عنوان مثال، پس از نتایج رضایتبخش و درخشش تیم ملی والیبال در سالهای اخیر، علایق فراوانی به سوی این رشته ورزشی سوق داده شده که از این طریق، عدهای به سوی ورزش میروند و چه بسا، استعدادهای گمشدهای با این شیوه شناسایی شوند.
حدّ حجاب زنان در ورزش
سالهاست که زنان در ورزش قهرمانی کشور، سهم بسزایی دارند و در مسابقات مختلف، به عنوان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران، با دیگر رقبا به رقابت میپردازند. به نظر میرسد در اصل ورزش زنان، ایرادی وجود ندارد و دلایلی که برای ورزش مردان وجود دارد، برای زنان نیز صادق است. اما سؤال اصلی اینجاست که با توجه به ضرورت حفظ حجاب و عفت زنان در اجتماع از یک طرف و الزام پوشش خاص ورزش زنان و همچنین وجود داوران مرد در بیشتر رشتههای ورزشی، ورزش زنان چگونه ممکن است.
به نظر میرسد که حدّ پوشش زنان در ورزش، همان حدّ معمول پوشش باشد که با توجه به ادله قرآنی و روایی و قول مشهور فقها باید تمام بدن زن در مقابل نامحرم پوشیده باشد و چهره و دو دست از آن استثنا شده است. البته پوشش زن در برابر زن، به مقدار ستر عورتین و بدون خوف فتنه، مجاز میباشد و همچنین، لباس ورزشی زنان از لباسهای مختص به مردان و لباس شهرت به گونه ای که او را انگشت نما کند یا به مردان شبیه شود، نباشد.
در کنار این نکات به عنوان حداقلها برای پوشش اسلامی زنان، حکم دیگری نیز وجود دارد که پوشش و ظاهر زنان در برابر دیدگان نامحرم، نباید منجر به تبرّج زن شود.
تبرّج به خودنمایی و جلوهگری کردن گفته میشود و معنای آن در قرآن کریم به یکی از خصلت های زنان عصر جاهلی نسبت داده میشود که با آرایش و لباسهای زینتی در مجامع عمومی ظاهر شده و خود را به مردان نشان میدادند. در قرآن کریم، زنان از برخی مصداقهای تبرّج نهی شدهاند، از جمله سخن گفتن تحریک آمیز، نمایان ساختن زیورهایی که ظاهر نیستند و کوبیدن پا بر زمین هنگام راه رفتن به قصد جلب توجه. در احادیث نیز به دیگر مصداقهای تبرّج اشاره شده است از جمله پوشیدن لباسهای بدن نما و تشبه به مردان، استعمال بیش از اندازه بوی خوش و جز اینها که موجب جلب توجه مردان می شود.
با توجه به توضیحات فوق، آنچه در مسابقات ورزشی زنان و علی الخصوص پخش رسانهای آن، کمتر توجه میگردد، همین حکم تبرّج است که مواردی از جمله حجاب نامناسب سر زنان، پوشیدن لباسهای بدننما و تشبه به مردان و برخی حرکات خاص در مقابل مردان نامحرم را شامل میشود.
رعایت شئون ورزشکاران زن، مصوبه مغفول شورای عالی انقلاب فرهنگی
در ارتباط با سیاست های فرهنگی و اجتماعی ورزش زنان کشور، در چهارصد و دهمین جلسه مورخ ۴/۹/۷۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوبه خوبی بر جای مانده است که لازم است مسئولین امر ورزش و همچنین رسانه ملی در پوشش دادن رسانهای مسابقات ورزشی، اهتمام داشته باشند. این موارد عبارتند از:
۱. تقویت فرهنگ ورزش و حمایت از فعالیتهای ورزشی مناسب با وضعیت جسمانی زنان با رعایت موازین اسلامی و پرهیز از اعمال سلیقه در فعالیت ها و محیط های ورزشی و ایجاد هماهنگی در سطوح مختلف دولتی و غیر دولتی.
۲. پرهیز از تبرّج و حرکت های انفعالی در مقابل الگوهای منفی رفتاری در فعالیت های ورزشی زنان.
۳. تشویق زنان به شرکت در فعالیت های تربیت بدنی با تأکید بر ورزش همگانی و ایجاد تشکیلات ورزشی از طریق تقویت بودجه و امکانات ورزشآموزشگاهی و احداث و تجهیز فضاها و اماکن ورزشی سرپوشیده.
۴. ارائه الگوی شایسته از ورزش زنان به جوامع اسلامی.
تطورات صدا و سیما در سالهای اخیر
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در طول سالهای پس از انقلاب، پیشرفتهای کمّی و کیفی فراوانی در زمینه رسانه داشته است، به گونهای که کیفیت امروز با سالهای دور و نزدیک آن قابل مقایسه نیست. البته در برخی موضوعات، شاهد تساهلهایی نیز از سوی رسانه ملی بودهایم که از جمله آن، میتوان به همین ماجرای پوشش رسانهای مسابقات ورزشی زنان اشاره کرد.
روزگاری سهم ورزش زنان در صداوسیما، تنها پوشش اخبار این مسابقات بود که هنگام پخش آن، تصاویر ورزش مردان پخش میشد، سپس تصاویر ورزش زنان پخش شد، بعد از مدتی فیلمی با اندازه کوچک در گوشهای از صفحه ظاهر گردید، سپس فیلمهایی با فاصله نسبتا دور از ورزشکاران پخش گردید. این روند به گونهای پیش رفت که امروز، شاهد پخش مستقیم ورزشهای زنان نظیر کبدی، کاراته، تکواندو، قایقرانی، دو و میدانی و ... هستیم.
فارغ از هرگونه قضاوت و در عین فهم درست از اقتضائات رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران و دشواری کار مسئولین ذیربط این سازمان، به نظر میرسد روند رو به تساهل صداوسیما در برخی مسائل، دقیقا همان انفعالی است که در بند دوم سیاست های فرهنگی و اجتماعی ورزش زنان کشور مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، از آن پرهیز داده شده است. به بیان دیگر، به نظر میرسد مسئولین ذیربط، بیش از آنکه جانب آموزههای فقهی و دینی را در این زمینه داشته باشند، به دنبال انطباق و همراهی هر چه بیشتر با این مشکل بدیهی و واضح هستند.
نتیجه گیری
غرض دیدبان از آنچه در این نوشتار ذکر گردید، بیان دغدغهای بود که به نظر میرسد عدم اهتمام جدّی مسئولین ورزش و رسانه جمهوری اسلامی ایران به این موضوع، سبب شده است جایگاه حقیقی و بلند ورزشکاران زن کشورمان، به صورت صحیح و کامل جلوه داده نشود و شاهد برخی صحنههای غیرمنطبق با حداقلهای شرعی باشیم.
البته ذکر این نکته به شدت ضروری است که حتی اگر نتیجه این مسأله و پرسشگری، این باشد که رسانه ملی چارهای جز نمایش این مسابقات ندارد، این انتشار سبب نخواهد شد که معتقدان به حجاب اسلامی، برخی اشکالات را با دیده اغماض بنگرند و نسبت به آن حساسیت نداشته باشند. کمترین حرکت در برابر این نقیصه، رعایت فردی است؛ یعنی همانطور که یک فرد نامحرم در صحنه اجتماع، موظف است زینت زنان و برخی چهرههای بدحجاب را نبیند، این حکم در صفحه تلویزیون، آن هم با پخش زنده، پابرجاست و میبایست در این مسأله، مراعات لازم را انجام دهد.