بسمه تعالی
حروف مقطعه نقشه راه و نشانه جهت رمزگشایی قرآن برای آیندگان
از آنجایی که قرآن بعنوان ختم کلام خداوند با انسانهاست پس باید بطوری نازل می شد که نه تنها بتواند مردم دوره نزول قرآن را هدایت کند و قابل فهم برای همگان باشد بلکه باید جامعیت این را هم می داشت که بعد از هزاران سال طراوت علمی و اغنای خود را حفظ نماید پس خداوند برای پوشش تمام ادوار انسانها ، حروف مقطعه را در قرآن قرارداد تا آیندگان بتوانند در زمان خود با رمز گشایی ، مفاهیم مربوط به آن عصر را از آن استخراج نمایند. برای اثبات این نکته همین بس که بعداز مطالعه این کتاب الهی متوجه می شویم بعضی از قصص بیش از چندین بار تکرار شده است که اگر این تکرار برای تاکید باشد باید این تاکیدات بطور مساوی می آمد ولی با مطالعه وحی الهی متوجه می شویم مثلا داستان حضرت موسی بیش از 50 بار تکرار شده است که البته بجز تاکید هدف دیگری هم می شود متصور شد واین همان چیزی است که ذهن من را به خود جلب کرده است .
من زبان عربی بلد نیستم ولی آن چیزی که درک کردم را پیشنهاد می دهم شاید باعث شود ایده های قوی تری از دل این ایده استخراج شود:
1- یکی از ترتیب های حروف الفبای معروف ابجد کبیر و ابجد صغیر و همچنین ترتیب حروف الفبای معمول رایج در مدارس میباشد که به هر کدام از حرف ها عددی اختصاص داده شده است .
2- ابتدا عدد حروف مقطعه را از هر یک از این جداول استخراج می نمائیم :
بعنوان مثال : ابجد کبیر الف = 1 لام = 30 میم = 40
ابجد صغیر الف = 1 لام = 6 میم = 4
3- سپس از اول سوره به دو روش ذیل حروف و کلمات را جدا می کنیم و کنار هم می گذاریم تا کلمه و جمله ها را تشکیل دهند و متوجه شویم آیا راهی را که انتخاب کردیم صحیح است یا خیر ؟
بر اساس وزن ارزشی هر حرف (اعداد هر حرف از حروف مقطعه ) یک بار کلمه به کلمه جدا می کنیم و کنار هم قرار می دهیم تا تشکیل جمله دهد بعنوان مثال از ابتدای سوره کلمه اول را جدا وبعداز آن سی کلمه جلو می رویم کلمه سی و یکم ام و بعداز آن چهل کلمه دیگر جلو می رویم یعنی کلمه هفتادو یکم را جدا می کنیم و مجدد بلافاصله بعداز کلمه هفتادو یکم این کار را تکرار می کنیم تا پایان سوره تا ببینیم کلمه ها در کنار هم آیا تشکیل جمله های با محتوی می دهد یا خیر اگر این چنین بود راه را درست رفتم اگر نه با ارزش وزنی حروف ابجد صغیر این کار را انجام می دهیم یعنی کلمه اول ، شش کلمه بعد(کلمه هفتم) و...الی آخر.
بر اساس وزن ارزشی هر حرف (اعداد هر حرف از حروف مقطعه ) این بار بر اساس حرف های هر کلمه این کار را انجام می دهیم یعنی اولین حرف از آیه یکم را انتخاب می کنیم و بعد سی حروف می شماریم جلو می رویم تا به حرف سی و یکم برسیم سپس چهل حرف جلو می رویم تا به حرف هفتادو یکم برسیم و اینکار را تا آخر سوره انجام می دهیم و این حروف به ترتیب استخراج کنار هم قرار می گیرند تا کلمه ها و سپس جمله ها را تشکیل دهند در صورتیکه معنی نداشت با ابجد صغیر این کار را انجام می دهیم .
درنهایت فکر می کنم این حروف برای آگاهی دادن و راهنمایی بیشتر انسان با تناسب زمان به نسل های جدید در قرآن آمده است و این کوتاه فکری است که این مخزن اسرار را محدود و ساکن بدانیم در واقع من تصور می کنم قرآن این نعمت الهی ادراکی است نه تفسیری .
از مدیر سایت می خواهم مطلب ذیل را درصورتیکه صلاح می دانند در معرض عموم قرار دهند در غیر این صورت حذف شود:
از آنجایی که قرآن را نمی توان تفسیر به رای نمود و باید برگرفته از خود قرآن یا احادیث اهل بیت تفسیر نمود می بینیم که تفاسیر مختلفی که حضرات آیات در سالهای گذشته تا حال انجام داده اند تقریبا مشابه بوده و عمری را صرف موازی کاری نموده اند نه اینکه لازم نبوده دقت شود موازی کاری در تفسیر وحی الهی مد نظر است که به اندازه کافی انجام گرفته و چه بهتر بود که علمای معاصردر خصوص درک قرآن عمر خود را سپری می کردند و مواردی که به وضوح در قرآن آمده است و از چشم عوام و چه بسا بعضی از خواص پنهان است را برای پیشرفت جامعه خود مطرح می کردند تا اقتدار اسلام هیچگاه در صحنه جهانی بشکل امروز در نمی آمد چند نمونه از موارد ادارکی که در قرآن بعنوان سرمشق آمده است که هیچگاه مسلمانان در آن موارد مشق نکردند بشرح ذیل اعلام می گردد:
1400 سال پیش در قران آمده است حضرت یونس در شکم ماهی به سبب گناهش یک هفته را در اعماق دریا گذراند : نتیجه تفسیری 1- ناامیدی 2- گناه 3- ایمان به خدا 4- قدرت پروردگار نتیجه ادارکی : بجز تفاسیر بالا که از قدما به ما ارث رسیده سرمشقی است که خداوند به ما داده است تا بدانیم انسان می توان در زیر آب حضور داشته باشد ولی ما مسلمانان اهمیت ندادیم چون درک نکردیم و کفار بعداز 1400 سال بدون سرمشق زیر دریائی دقیقا با فرمت ماهی ساختند و بر دریاها حکومت می کنند.
از این دست مسائل ادارکی در قرآن زیاد است که نه تنها با تکنولوژی روز مطابقت دارد در بعضی موارد هنوز تکنولوژی خیلی عقب تر از سرمشق های قرآن است مثالی که می توان زد در خصوص جابجائی جسم انسان است (همانگونه که تا چند صد سال پیش تصور اینکه انسان بتواند با شخص مورد نظر خود در آن طرف دنیا از طریق صدا و تصویر بدون کسر ثانیه ای سخن بگوید غیرممکن می نمود شاید جابجائی اجسام هم امروزغیر ممکن بنظر برسد) ولی در آیه یک از سوره اسراء به وضوح سرمشق دیگری برای ما داده شده است که انسان می تواند جابجا شود و در روایتهای قرآنی و غیر قرآنی نیز همانند باد که در اختیار سلیمان نبی بود این مسئله بارها تکرار شده است آیا واقعا باد اجسام را جابجا می کرده یا برای درک مردم زمان این چنین بیان می شد بعنوان مثال وقتی مرد هراسان از دیدن عزرائیل نزد سلیمان نبی می آید آن حضرت به باد (جابجائی جسم !) دستور می دهد در چشم به هم زدنی مرد را به هند ببرد ... . می دانیم که سریعترین تندباد هایی که تا کنون به ثبت رسیده حداکثر 300 کیلو متر در ساعت سرعت داشته اگر تصور کنیم که 1000 کیلومتر در ساعت هم سرعت داشته باشد (که بدون محافظ یخ خواهد زد) حداقل مسافت 10 هزار کیلومتری (ازملک سلیمان تا هند) را باید 10 ساعت در راه می بوده ولی بلا فاصله به آنجا رسیده است . در خصوص آیه یکم سوره اسراء هم همین طور است اگر قرار بود پیامبرسوار بر باد به معراج رفته و طی طریق می کرد زمان زیادی را برای رفت برگشت نیاز داشت ولی با جابجائی جسم این معراج انجام گرفته است. پس یکی از اختراعات آینده می تواند ساخت و تولید تکنولوژی درخصوص جابجائی انسان و اجسام باشد .
بیان این موضوعات صرفا تلنگری برای سوق دادن محققین و علماء به سمت ادراک قرآنی با دیدی متفاوت از زوایای مختلف میباشد که از موازی کاری بیرون آمده و از حرکت بر روی خطوط دوار خارج شوند وهیچگونه ادعا و برتری در نگارنده این مطالب وجود ندارد جزء اینکه برای بخشش گناهان خود نیاز به دعای خیر مومنین دارد .
نویسنده: ابوالفضل پیری