پرسش:
سلام حاج آقا
جدیدا افرادی هستند که که با یه عقایدی خاص هستند که وقتی پرسیدم گفتند اینها حجتیه هستند.خواستم ببینیم اینها دقیقا چه کسانی هستند و عقایدشون چیه؟و چطور باید عقاید اینها رو زیر سوال برد؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
بله این گروه منحرف که در فهم دین حق و صحیح به خطا رفتند امروزه فعالیت های خود را زیاد و گسترش دادند که متاسفانه با مغالطه و توجیه حرف های خود را به کرسی می نشانند و جوانان را جذب خود می کنند.
بنده در اینجا مختصر عقاید و دلیل بطلان را عرض میکنم و مقاله ای مفید در این زمینه هم جهت دانلود قرار میدم که حتما مطالعه کنید.
انجمن حجتیه، مقارن با کودتای 28 مرداد سال 1332، توسط شیخ محمود ذاکر زاده تولایی حلبی، با انگیزه ی مبارزه با فرقه بهائیت، تاسیس شد.
این انجمن از یک ساختار تشکیلاتی پیچیده ی سراسری و کمیته های: تدریس، تحقیق، نگارش، ارشاد، ارتباط با خارج و کنفرانس ها، برخوردار بوده است.
اما عقاید انجمن:
1. با توجه به تبصره 2 از ماده دوم كه در سال 1335 تدوين و تصويب شد به هيچ وجه انجمن در امور سياسي مداخله نخواهد داشت چون كه دخالت در سياست زيبنده پيشوايان ديني نيست.
2. مرحوم حلبي تأكيد مي كرد كه دشمن اصلي اسلام بهائيت است. و امروز تكليف شرعي و ديني همه ما آن است كه با بهائيت مبارزه كنيم.(1)
3. قبل از امام زمان (عج) هر پرچمي كه بلند شود در ضلالت است و به شكست مي انجامد (تمسك به روايات رأيت) بايد منتظر بود تا خود حضرت بيايند.
4. تشكيل حكومت خالص در زمان امام مهدي (عج) است: استناد به روايت امام صادق ـ عليه السّلام ـ كه مي فرمايد: "ما خرج و لا يخرج منا اهل البيت الي قيام قائمنا احد ليدفع ظلما او ينعش حقا الا اصطلمة البلية و كان قيامه زيادة في مكر و هنا و شيعتنا".(2)
5. بايد گناه و ستم و معصيت به اوج خود برسد تا زمينه قيام آن حضرت فراهم شود و حضرت بيايند.
6. جهاد در دوران غيبت معنا ندارد، گفتار مرحوم حلبي: شيعه مي گويد در عصر غيبت امام زمان (عج) جهاد نيست چرا و پاسخ مي دهد چون كه حاكم اسلامي بايد معصوم باشد مصداق پيدا نكرده است.(3)
7. تقيه را در مقابل مبارزه قرار مي دادند و معتقد بودند كه مبارزه هدر دادن نيروهاست. (4)
8. در عصر غيبت تمام مسئوليتها و وظايف يك انسان مسلمان، انتظار است و نديدن امام معصوم از بزرگترين مصيبت هاست .
9. بهايي ها وجود امام زمان (عج) را منكرند، انجمني ها آثار وجودي حضرت را نفي مي كنند. (5)
10. يكي ديگر از برخوردها و روش هاي انجمن كه پس از پيروزي انقلاب و حتي هم اكنون به آن دامن مي زنند بحث اختلاف شيعه و سني است.(6)
11. فلسفه را نوعي بدعت و ورود فلسفه يونان را به اسلام از طرح هاي استعماري مي دانند.(7)
12. هر گونه مبارزه با استعمار و استبداد نه تنها سودي ندارد بلكه مايه نيرومندي وپيشرفت بهائيها خواهد و پيوسته اين انديشه را پراكنده مي ساختند كه مبارزه با زورمندان و قدرت هاي جهاني ويژه حضرت مهدي (عج) است (8) و قرآن با صداي رسا اعلام مي دارد كه خود را به دست خويش هلاك نكنيد. و لا تلقوا بايديكم الي التهلكه.
13. خود را از علما و فقها، اسلام شناستر، آگاه تر، عالم تر و دلسوزتر براي اسلام مي دانستند.(9)
14. رهبر و ولي و حاكم جامعه فقط بايد معصوم باشد، عدالت تنها كافي نيست، عصمت هم مي خواهد. (10)
15. اصول سه گانه: 1. خودداري از تعرض به شاه؛ 2. خودداري از تعرض به آمريكا و اسراييل؛ 3. خودداري از تعرض به مسايل سياسي.
اما بطلان و جواب از عقاید این گروه:
1. عدم مداخله در امور سياسي:
دخالت نكردن در سياست به اين معنا بود كه در مقابل شاه و رژيم او ساكت باشد و در حالي كه امام تقيه را حرام كرده بودند.
2. بزرگ نمايي بهائيت و تكليف فقط مبارزه با بهائيت است:
علت قوت و پرورش بهائيت، شاه و رژيم اسراييل و آمريكا بود اگر شاه از بين مي رفت بهائيت هم از بين مي رفت، پس بايد مبارزه با شاه مي شد تا با رفت علت، معلول هم از بين برود.
3. قبل از امام زمان (عج) هر پرچمي بلند شود در ضلالت است و به شكست مي انجامد مراد پرچمي است كه به نام امام مهدي و با ادعاي مهدويت برپا گردد نه هر پرچمي كه براي برطرف كردن ظلم و جور برپا شود.
4. بايد گناه و ستم و معصيت زياد بشود تا امام زمان (عج) بيايد.
امام در پيام خودشان فرمودند يك دسته ديگر هم كه تزشان اين است كه بگذاريد كه معصيت زياد شود تا حضرت صاحب بيايد حضرت صاحب مگر براي چه چيزي مي آيد، حضرت صاحب مي آيد معصيت را بردارد ما معصيت كنيم كه او بيايد اين اعوجاجات را برداريد، اين دسته بندي ها را براي خاطر خدا اگر مسلمان هستيد و براي كشورتان اگر ملي هستيد، اين دسته بندهاي را برداريد. در اين موجي كه الان اين ملت را به پيش مي برد در اين موج خودتان را وارد كنيد و برخلاف اين موج حركت نكنيد كه دست و پايتان خواهد شكست (پيام امام در 26 تيرماه 1362)
5. جهاد در دوران غيبت معنا ندارد.
اولاً كه قيامها در زمان شاه، دفاع از اسلام بوده است و ثانياً دليل آنها بر عدم جهاد اين بود كه مي گفتند رهبر معصوم نبوده و مصداق حاكم اسلامي وجود ندارد. در جواب بايد گفته شود كه خود امامان هم نايب داشتند و وكالت در امور را به بعضي از امنا و فقها سپرده بودند و در دوران غيبت امام معصوم امور را به فقها سپرده شده است.
6. تقيه را در مقابل مبارزه قرار دادن و گفتن اين كه مبارزه، هدر دادن نيروهاست
امام راحل مي فرمايد: و الله گنهكار است كسي كه ساكت بنشيند.(11)
7. تمام مسئوليت و وظيفه يك انسان انتظار است و نديدن امام بزرگترين گناه است تمام وظيفه يك انسان عمل به تكليف است و تكليف در هر زمان فرق مي كند و امام زمان (عج) از ما انجام وظيفه را مي خواهد و ديدن آن حضرت تكليف نيست.
8. جدايي دين از سياست.
امام راحل فرمود: ديانت ما عين سياست ماست، دين بدون سياست كه معنا ندارد يعني فقط از ما يك نماز و روزه را خواستند شيوه امامان معصوم هم و دخالت در امور اجتماعي و رهبري جامعه را به عهده داشتن اين سياست است پس ائمه ـ عليهم السّلام ـ هم دين و سياست را با هم عمل مي كردند و در سال 1362، 26 تيرماه امام راحل در پيامي كه يك دسته ديگر هم تزشان اين است كه بگذاريد كه معصيت زياد بشود تا حضرت صاحب بيايد حضرت صاحب مگر براي وحي مي آيد، حضرت صاحب مي آيد كه معصيت را بردارد ما معصيت كنيم كه او بيايد اين اعوجات را برداريد اين دسته بندي ها را به خاطر خدا اگر مسلميد و براي كشورتان اگر ملي هستيد اين دسته بندي ها را برداريد در اين موج كه الآن اين ملت به پيش مي برد در اين موج خودتان را وارد كنيد و برخلاف اين موج حركت نكنيد كه دست و پايتان خواهد شكست.
و پس از اين بود كه با پيام مرحوم حلبي جلسات انجمن حجتيه تعطيل اعلام شد. در ضمن بايد گفت كه انجمن كه قبل از انقلاب تز جدايي دين از سياست را مي زد پس از انقلاب رو به پُست هاي كليدي آورد كه مورد مخالفت شديد روشنفكران قرار گرفت و پس از انقلاب بسياري از اسناد را در مركز ساواك كه به ضرر خودشان بود از بين بردند.
ما بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه خط و تز و فكر انجمن خراب بود و عده اي از آقايان به خاطر اعتقاد به وجود امام زمان(عج) شايد چند روزي هم با آنها همكاري مي كردند ولي بعد از اين كه مخالفت انجمن و امام را ديدند از انجمن جدا شدند.
با عرض معذرت اين خلاصه و گوشه اي از فعاليت انجمن حجتيه بود در صورت علاقه بيشتر می توانید این کتب رو ببینید:
1. در شناخت حزب قاعدين، عماد الدين باقي.
2. نهضت امام خميني، سيد حميد روحاني، ج 3.
3. چشم براه مهدي، نوشته گروهي از محققين، نشر دفتر تبليغات اسلامي قم.
4. در جستجوي قائم مجيد پور طباطبايي.
5. مجله پگاه، شماره هاي 71، 72 و 73، آبان 1381.
6. روزنامه اعتماد، دوشنبه 6 آبان 1381.
منابع:
1. كتاب نهضت امام خميني، ج 3، سيد حميد روحاني، ص 134.
2. در شناخت حزب قاعدين، ص 40، روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6آبان.
3. پگاه، ش 71، 4 آبان 1381.
4. در شناخت حزب قاعدين، ص 44.
5. كيهان، 26 / 10 / 68.
6. روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6 آبان.
7. روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6 آبان.
8. نهضت امام خميني، ج 3، حميد روحاني، ص 134.
9. همان، ص 137.
10. شناخت حزب قاعدين، ص 118.
11. در شناخت حزب قاعدين، ص 46.