پرسش:
سلام. من 24 سال دارم گناهان زیادی کرده، باز به طرف گناه میروم. چطور میتوانم به خدا نزدیک شوم و ا زگناه دوری کنم؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
احساسات پاك و بي آلايش شما بيانگر ايمان قلبي و پاكي باطني و صداقتي است كه در جوانان مؤمن ديده مي شود واز اين كه با وجود وضع نامطلوب اجتماعي احساس درد كرده و به ضعف خود اشاره كرده ايد، ارزشمند و قابل تحسين است. انسان در مبارزه با نفس اماره و خواهش هاي نفساني (كه هر لحظه انسان را به بدي ها فرمان مي دهند و مي كشانند) گاهي چه بسا دچار لغزش هايي شده و گناهي را مرتكب شود، اما بدان معنا نخواهد بود كه از ايمان به خدا خارج شود، يا اين كه با تحت تأثير قرار گرفتن از سخنراني و ... ايمان را به دست آورد. ايمان يك امر قلبي و پايدار است كه گناهان در ضعف آن، و اعمال نيك و پسنديده در تقويت آن مؤثر هستند. البته برخي از گناهان و يا گناهان بي شمار بدون توبه كم كم انسان را به جايي مي رساند كه نور ايمان را به كلي از دست مي دهد؛ بنابراين براي جلوگيري از اين حالت و يا تاريكي هايي كه گناه بر قلب انسان وارد مي كند، ياموجب دور شدن از لطف و رحمت الهي مي شود، بايد به طور جدي وارد صحنه كارزار شد. قدم اوّل را كه آگاهی از گناه و خطر آن است برداشته ايد، اما بايد راه هاي ديگر را نيز به طور جدي دنبال كنيد. در اين راه نبايد ضعف، سستي و تسليم شدن به خود راه دهيد.
با نفسي كه هر لحظه دل به ميلي مي سپارد، مبارزه كردن كار آساني نيست. رها شدن از شرّ نفس و گام برداشتن در راه انسانيت چيزي نيست كه به آساني نصيب كسي شود وگرنه پيامبر اكرم(ص) از آن به جهاد اكبر تعبير نمي كردند.
حضرت بر جمعي از جوانان كه مشغول وزنه برداري بودند گذشت. چون آنان را ديد ايستاد و تماشا كرد، سپس فرمود: «قهرمان كسي است كه بر نفس خود غالب آيد». نيز به كساني كه از جنگ با مشركان برگشتند، فرمود كه اين جهاد اصغر (كوچك) بود كه پيروز شديد، اما جهاد بزرگ تر باقي مانده است، كه جهاد با نَفْس است.
اي شهـان كُشتيـم مـا خصـم برون مـاند خصمـي زو بتـر در انـدرون
كشتن اين، كار عقل و هوش نيست شير باطن سخـره خرگـوش نيسـت
قَـد ْرجعنـا مـن جهـاد الاصغـريم بـا نبـي انـدر جهــاد اكبـريـــم
قوّتي خواهم ز حق دريا شكــاف تا به ناحق بر كنـم اين كوه قــاف
از اين داستان و شعر به خوبي آگاه مي شويم اين مبارزه و تلاش تنها در برهه و مقطعي از زمان و در برابر رويداد يا مسئلة خاصي نيست. هنگامي كه از اين وضع بيرون آييم، در امتحان و آزمون و مبارزه و تلاش ديگري واقع مي شويم يا هستيم. در هر حال زندگي تلاش و مبارزه با هواي نفس و خواسته هاي شيطاني است، و در هر زمان و هر آن با آن ها درگير هستيم و در هر پيروزي قدمي به سوي تكامل برداشته ايم.
بدون ترديد براي مبارزه با نفس سركش كه امام سجاد(ع) از دست او به درگاه خدا شكايت مي برد. پشتوانة محكمي از بصيرت و ايمان و برنامه ريزي لازم است. البته دوران جواني بهترين دوران سازندگي است، چون در اين دوران، جوان قدرت بسياري در اختيار دارد، از طرف ديگر صفات و عادات زشت، رسوخ كامل نيافته و ترك آن ها آسان تر است. خودسازي و ترك گناه به نظر علماي اخلاق منوط به چهار برنامه است:
1ـ مشارطه، يعني با خود شرط كنيد كه گناه نكنيد و اين پيمان را با خود ببنديد.
2ـ مراقبه: در طول روز همواره مراقب اعمال خود باشيد و با در نظر گرفتن خدا از گناه فاصله بگيريد. در اين باره لازم است از آن چه مي دانيد شما را به گناه مي كشاند، دوري ورزيد، مثل ديدن فيلم يا نگاه به نامحرم. البته اين امر در آغاز مشكل است، ولي به تدريج به آن خو مي گيريد. از محيط آلوده و معاشرت با دوستان فاسد و گناهكار و صحنه هاي تحريك كننده دوري كنيد.
3ـ محاسبه: در آخر شب كار روزانه خود را بررسي كنيد و اگر اشتباهي كرده ايد، نفس خود را مؤاخذه نماييد و تصميم بر ترك گناه بگيريد.
4ـ معاتبه: پس از اين كه به گناه خود اقرار كرديد، نفس خود را سرزنش كنيد و حتي مجازات نماييد، مثلاً تصميم بگيريد اگر فلان گناه را تكرار كردم، روزه بگيرم يا صدقه دهم.
علاوه بر آن چه گفته شد نكات زير ضروري است:
أ) تصميم جدي و قاطع بر گناه نكردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترك گناه نداشته باشد، چندان توفيقي در عدم ارتكاب گناه به دست نمي آورد.
ب) توجه كامل به اين كه خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است و حتي بر خطورات قلبي ما (در دل مي گذرد) احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنين يقيني داشته باشد، خجالت مي كشد گناه كند و از دستورهاي خالقش سرپيچي نمايد. براي اين كه انسان به چنين توجهي موفق شود، هميشه به ياد خدا بودن بسيار سودمند است. اين كه گفته مي شود انسان بايد هميشه به ياد خدا باشد، بدين خاطر است كه با ياد خدا انسان از مهلكات دور مي شود و به عوامل سعادت نزديك مي گردد. علي(ع) فرمود: «خدا را در همه جا ياد كنيد، زيرا در همه جا با شما است». (1) حضرت در حديث ديگر فرمود: «ذكر دو گونه است: ياد خدا به هنگام مصيبت و بهتر از آن ياد خدا در رويارويي با حرام است كه اين ياد خدا مانع از ارتكاب حرام مي شود».(2) قرآن فرمود: «آيا (او كه اهل گناه و شرك است) ندانست كه خدا مي بيند».(3)
ج) تفكر در عواقب زيان بار گناه. اگر انسان توجه كامل داشته باشد كه معصيت افزون بر آثار سوء دنيوي، چه عذاب هاي غير قابل تحمل اُخروي به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوري مي جويد.
قرآن مي فرمايد: « هر كس به خداي خود با حالت گناه وارد شود، جزاي او جهنمي است كه در آن جا نه مي ميرد و نه زنده مي ماند».(4) در آية ديگر فرمود: «(در روز قيامت) گناهكار دوست دارد كه فرزندان، زن، برادر، همة خويشان و همة اهل زمين را فدا مي كرد تا از عذاب نجات مي يافت، (ولي) چنين نيست، (بلكه) آن آتش شعله كش است و ...».(5) در جاي ديگر فرمود: «در روز قيامت كافر گويد: اي كاش خاك بودم».(6)
د) مقايسه بين بهشت و جهنم. اگر انسان يك مطالعه اجمالي در آيات و روايات اهل بيت(ع) در مورد نعمت هاي بهشتي و عذاب هاي جهنمي داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پيدا مي كند و از جهنم مي ترسد در نتيجه مرتكب گناه نمي شود. در اين زمينه مطالعه جلد شش كتاب پيام قرآن اثر آيت الله مكارم شيرازي بسيار مفيد است. قرآن در مقايسه بين ثواب و عذاب اخروي مي فرمايد: «وصف بهشتي كه به پرهيزكاران وعده داده شده (چنين است) كه در آن، جوي هايي از آب گوارا، و جوي هايي از شيري كه مزه اش تغيير ناپذير است، و جوي هايي از شراب لذت بخش براي آشامندگان، و جوي هايي از عسل پاكيزه (وجود دارد) و براي شان در آن جا همه گونه ميوه هست، نيز آمرزشي از جانب پروردگارشان. (آيا چنين كسي) همانند كسي است كه جاودانه در آتش است و به آنان آبي جوشان نوشانده مي شود كه دل و روده هاي شان را پاره پاره مي كند؟!».(7)
اميرمؤمنان(ع) فرمود: «مغبون كسي است كه بهشت عالي را به گناه پست بفروشد».(8)
هـ) باور كردن اين كه شيطان و نفس امّاره، دشمن انسانند؛ وقتي انسان يقين پيدا كرد كه اينان دشمن اويند، به حرف آنان گوش نداده و گناه نمي كند. قرآن مي فرمايد: «اي بني آدم، آيا با شما پيمان نبسته بودم كه شيطان را نپرستيد كه او دشمن آشكار شما است؟!».(9)
در آية ديگر فرمود: «نفس امّاره بسيار وادار كننده به بدي است».(10)
و) عمر انسان زودگذر است و در آينده بسيار نزديك به نتايج اعمالش خواهد رسيد؛ اگر انسان به اين مسئله عنايت داشته باشد و فكر نكند كه فعلاً خبري از سراي آخرت نيست، در عدم ارتكاب گناه مؤثر است، چرا كه خيلي از افراد به خيال اين كه عواقب وخيم معصيت دير به سراغ انسان مي آيد، مرتكب معصيت مي گردند. قرآن فرموده: «آن ها (كافران) آن (روز عذاب را) دور مي بينند، و ما آن را نزديك مي بينيم».(11)
ز) زياد سبحان الله گفتن، كه باعث مي شود شيطان از انسان دور شود.
وقتي شيطان از انسان دور شود، ديگر گناه نمي كند. امام صادق(ع) فرمود: «شيطان گفته است: پنج كس مرا بيچاره ساخته و راه به آن ها ندارم و بقيه مردم در اختيار من ا ند:
1ـ كسي كه با نيّت صادق به خدا چنگ بزند و در تمام كارها به او توكّل كند.
2ـ كسي كه در شبانه روز زياد تسبيح گويد.
3ـ كسي كه هر چه براي خود مي پسندد، براي برادر مؤمن خود نيز بپسندد.
4ـ كسي در وقت رويارويي با مصيبت ناله و فرياد نزند.
5ـ كسي كه به آن چه خدا قسمتش كرده است راضي باشد».(12)
در پايان حديثي را كه امام حسين(ع) دربارة رهايي از معصيت فرموده مي آوريم:
مردي به خدمت حضرت حسين(ع) رسيده و عرض كرد: من مردي گناهكارم و صبر بر معصيت (استقامت در برابر آن) ندارم، مرا موعظه فرما. حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هر گونه كه خواستي گناه كن: 1ـ روزي خدا را نخور و هر چه مي خواهي گناه كن.
2ـ از ولايت خدا بيرون رو و هر چه خواستي گناه كن.
3ـ در جايي گناه كن كه خدا تو را نبيند.
4ـ به هنگام مرگ نگذار حضرت عزرائيل جانت را بگيرد و هر چه خواستي گناه كن.
5ـ وقتي مالك دوزخ تو را به آتش مي اندازد، داخل آتش نرو، آن وقت هر گناهي خواستي انجام ده».(13)
در اين حديث حضرت مي خواهد بگويد: تو كه بر هيچ يك از اين پنج چيز قادر نيستي، پس چگونه گناه انجام مي دهي و خود را بدبخت مي كني؟!
چنانچه نیاز به آگاهی بیشتر داشتید ، یا راه خلاصی از گناه خاصی مد نظرتان است ، در مکاتبه بعدی می توانید برای ما بنویسید تا پاسخ تکمیلی خدمتتان ارائه شود.
موفق و سربلند باشید.
پي نوشت ها:
1. صادق احسان بخش، آثار الصادقين، ج 6، ص 295، شمارة 8567.
2. همان، ص 294، شمارة 8562.
3. علق (95) آية 14.
4. طه (20) آية 74.
5. معارج (70) آية 11 ـ 15.
6. نبأ (78) آية 40.
7. محمد (47) آية 15.
8. غررالحكم، ج 1، ص 356.
9. يس (36) آية 60.
10. يوسف (12) آية 14.
11. معارج (70) آية 6.
12. آثار الصادقي، ج 6، ص 290، شمارة 8543.
13. همان، ص 349، شمارة 8789