پرسش:
آيا آيه 123 سوره بقره نقض کننده بحث شفاعت ائمه نيست ؟
پاسخ:
با سلام و آرزوی موفقیت برای شما
آيه مورد بحث:
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُون»
ترجمه آيه: « از روزى بترسيد كه هيچ كس از ديگرى دفاع نمىكند و هيچ گونه عوضى از او قبول نمىشود و شفاعت، او را سود نمىدهد و (از هيچ سويى) يارى نمىشوند»
يكي از مسائل كليدي در فهم معارف قرآن كريم اين است كه براي فهم معاني آيات و حدود و قيود و شرايط آن بايد آيات ديگر قرآن كريم را هم در نظر بگيريم، چون آيات قرآن كريم به صورت ترتيب موضوعي بيان نشده است، بلكه آيات و معارف قرآن به طور پراكنده و در سورههاي مختلف بيان شده است. از آن جا كه آيات قرآن كريم داراي گزارههاي عام و خاص و مطلق و مقيد و ناسخ و منسوخ و. . ميباشد، به طور مستقل نميتوانيم درباره آيات قرآن اظهار نظر كنيم، بلكه بايد با قراردادن هر يك از آيات قرآن در كنار آياتي كه از لحاظ موضوع و مسئله با هم مشترك هستند، معارفي كه قرآن كريم در صدد بيان آن است، استنباط كنيم.
درباره آياتي كه درباره مسئله شفاعت هم وجود دارد، رعايت اين نكته لازم و ضروري است. غفلت از همين نكته است كه باعث شده برخي از مسلمان ها فهم صحيحي نسبت به مسئله شفاعت نداشته باشند.
آياتي كه درباره مسئله شفاعت در قرآن بيان شده را به چند دسته كلي مي توان تقسيم كرد. (1)
1- گروه اول آياتى است كه به طور مطلق شفاعت را نفى مىكند؛ مانند:
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا شَفَاعَةٌ وَ لَا يُؤْخَذُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُون(2) ؛از آن روز بترسيد كه كسى مجازات ديگرى را نمىپذيرد و نه از او شفاعت پذيرفته مىشود و نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه يارى مىشوند»
2- گروه دوم آياتى است كه« شفيع» را منحصراً خدا معرفى مىكند مانند:
« ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ(3) ؛هيچ سرپرست و شفاعت كنندهاى براى شما جز او نيست» و« قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً(4) ؛ بگو همه شفاعت ها مخصوص خدا است».
3- گروه سوم آياتى است كه شفاعت را مشروط به اذن و فرمان خدا مىكند؛ مانند: «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ(5) ؛كيست كه نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟!»و «وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ(6) ؛هيچ شفاعتى نزد او، جز براى كسانى كه اذن داده، سودى ندارد»
4- گروه چهارم آياتى است كه شرائطى براى شفاعت شونده و شفاعت كننده بيان كرده است. گاهى اين شرط را رضايت و خشنودى خدا معرفى مىكند مانند:« وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى(7)
؛ آنها جز براى كسى كه خدا راضى (به شفاعت براى او) است شفاعت نمىكنند» گاه شرط آن را گرفتن عهد و پيمان نزد خدا معرفى مىكند مانند« لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً(8) ؛آنان هرگز مالك شفاعت نيستند مگر كسى كه نزد خداوند رحمان، عهد و پيمانى دارد» و زمانى« صلاحيت شفاعت شدن» را از بعضى از مجرمان سلب مىكند، مانند سلب شفاعت از ظالمان در آيه :« ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ(9)؛ براى ستمكاران دوست و شفاعت كنندهاى كه شفاعتش پذيرفته شود وجود ندارد. »
در مورد شفاعت كنندگان نيز اين شرط را ذكر كرده كه بايد گواه بر حق باشند:« إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ(10)؛ مگر آنها كه شهادت به حق دادهاند. »
با كنار هم قراردادن آيات مذكور و در جمع بين اين آيات، بايد بگوييم آياتي كه شفاعت را نفي ميكنند، مطلق شفاعت را نفي نميكنند، بلكه شفاعتي را نفي ميكنند كه مستقل از خداوند باشد و آياتي كه شفاعت را اثبات ميكنند، شفاعتي را اثبات ميكنند كه از طرف خدا و يا به اذن خداوند باشد. شيعيان طبق روايات متعددي كه وجود دارد، ائمه معصومين (عليهم السلام) را مصداق بارز كساني ميدانند كه به اذن الهي قادر به شفاعت هستند.
1. تفسير نمونه، ج1، ص226 .
2. سوره بقره، آيه 48.
3. سوره سجده، آيه4.
4. سوره زمر، آيه44.
5. سوره بقره، آيه 255.
6. سوره سبأ، آيه 23.
7. سوره انبياء، آيه 28.
8. سوره مريم، آيه87.
9. سوره غافر، آيه 18.
10. سوره زخرف، آيه 86