پرسش:
آيا ضعف انسان از يك طرف و سلاح هاي مرگبار و كشتار دسته جمعي از طرف ديگر با هم تناسب دارند؟
شرح ضعف انسان و سلاح هاي مرگبار و كشتار دسته جمعي
چون قرآن ادعا دارد كه حوادث آينده در آن باطلي راه نمي دهد( فصلت:42)از يك طرف انسان براي نيل به بهشت( كه طبق روايات ما بهاي بدن ما جز آن نيست) بايستي ترس شديد، اضطرار و تكان هاي زيادي را تحمل نمايد: «ام حسبتم ان تدخلو الجنه و لما يأتكم مثل الذين خلو من قبلكم مستهم البأسا و الضراء و زلزلوا حتي يقول الرسول و الذين آمنو معه متي نصرالله....» بقره:214)از طرف ديگر او به صورت موجودي ضعيف خلق شده است:«و خلق الانسان ضعيفا» (نساء:28) و در عين اين احوال مي گويد تحمل ترس شديد، اضطرار و تكان ها در سختي ها بويژه در ميادين نبرد قابل تحمل و بايستي تحمل شوند:« و كاين من نبي قاتل معه ربيون كثيرا فما وهنو لما و نيز يكي از مواردي كه انسان را مغضوب خدا و جهنمي قرار مي دهد ، فرار از جبهه جنگ است. «و من يولاصابهم في سبيل الله و ما ضعفو و مااستكانو....» (آل عمران:146)
پاسخ:
پرسشگر محترم سلام
خلاصه سوال حضرت عالي اين است که از طرفي ما موظفيم در ميدان هاي خوف وخطر مقاومت کنيم وبه دشمن پشت نکنيم؛ از طرف ديگر از آن جا که انسان بسيار ضعيف خلق شده وجنگ هاي امروزي به شدت هولناک است ، تحمل وپايداري در چنين ميدان هايي فوق تحمل انسان است .حال چگونه خدا انسان را به امري که فوق تحمل است مامورکرده?
پاسخ : ميان ماموربودن انسان به مقاوت و پا يداري و ميان جنگ افزارها و سلا ح هاي مرگبار امروزي تنا في وجود ندارد زيرا اولا، انساني که مامور شده در راه حق مبارزه کند ودر مقابل باطل بايستد و تا پاي مرگ مبارزه کند، براي او تفاوتي نمي کند که با سلاح شمشير کشته شود يا سلاح هاي مرگبار ديگر .
ضمن آن که شرايط جنگي گذشته از نظر غذا ، امکانات ، دارو ها و... بسيار سخت تر از زمان امروز است.
انسان اگر به واسطه اطاعت خدا خودي نشان داده است و نام او در سراسر گيتي بر سر زبان ها نقش بسته، به خاطر اراده قوي و تلاش وجهاد و کشته شدن در راه هدف مقدس و مبارزه با ظلم وبيداد گري بوده است ،نه به خاطر اينکه با سلاح وحشتناکي کشته شده. آنچه درپيشگاه ملت ها مقدس به شمار مي رود و موج ايجاد مي کند و از او ستايش مي شود ، روح بلند و اراده پولادين و قوي اين انسان مجاهد است که در راه هدف مقدس گام بر داشته است،نه جسم نحيف و ضعيف يا هيکل قوي و درشت او که از بين رفته و نه سلاحي که با آن کشته شده است .
از نظر ديني مساله بالاتر از اين است زيرا مسلمان که مامور به مقاومت است ،در انتظار يکي از دو هدف ارزشمند است :
سعادت پيروزي در سايه ايمان و يا رسيدن به فوز شهادت و سعادت اخروي. بنا بر اين بين آيات مطرح شده تنافي وجود ندارد.