پرسش:
تفسير آيه 61 سوره بقره شرح : با توجه به ترجمه آيه شريفه مذکور ، آيا اراده و اقدام مهاجرت به کشورهاي غير مسلمان و مرفه براي استفاده از امکانات زندگي مادي ونيز فراقت از دشواري ها و مشکلات معيشتي ، تحصيلي و . . . . . بمنزله مصداق زمان حال قابل بررسي و ملاحظه مي باشد ؟
پاسخ:
با سلام و تشكر به خاطر ارتباطتان
آيه مذکور به شرح زير است:
وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ
قوم موسي بعد از نجات يافتن از دست فرعونيان و خارج شدن از سرزمين فراعنه،به ورود به ارض مقدس و بهرمند شدن از نعمت هاي آن سرزمين پربرکت که توسط ستمگران اشغال شده بود،مامور شدند ،ولي از اجابت اين فرمان سرباز زدند و به موسي گفتند:تو و خدايت برويد و با آنان بجنگيد . ما اين جا به انتظار مي نشينيم زيرا تا آن قوم ستمگر در ارض مقدس هستند، ما وارد نمي شويم .(1)
خداوند به کيفر تن آسايي و عافيت طلبي و شانه خالي کردن از بار مبارزه ، آنان را به سرگرداني در بيابان محکوم کرد. در بيابان به دعاي حضرت موسي چند نعمت نصيبشان شد تا از گرسنگي و تشنگي نميرند. از جمله اين که "منّ" و "سلوي" که دو غذا بود( در مورد اين دو نعمت در کتب بحث شده که براي اطلاع به تفاسير مراجعه کنيد) و سنگي که از آن چشمه ها مي جوشيد، بر آنان نازل شد.
اين آيات حکايت دارد قوم موسي بعد از سال ها بيابان گردي و سرگرداني به جاي اين که از رفتارهاي غلط خود پشيمان شوند و براي ورود به ارض مقدس و بيرون راندن ظالمان ستمگر از آن سرزمين در رکاب موسي اعلام آمادگي کنند و با ورود فاتحانه به آن سرزمين، عزت و آقايي به دست آورده و به اعلاي کلمه الله همت ورزند،از وي خواستند که شرايط زندگي آنان را عوض کند و...؛
خدا هم به کيفر رفتار هاي غلط و برخوردهاي ناصواب، آنان را به خفت و خواري هميشگي محکوم کرد . براي رسيدن به تقاضايشان به ورود به شهر و سرزمين فلسطين راهنمايي نمود.
اين آيه نه تشويق به مهاجرت است و نه منع مهاجرت . نمي دانيم ارتباط اين آيه با مهاجرت به خارج از کشور براي بهرمند شدن از امکانات فراوان آن جا چيست.
اما رفتن به خارج از کشور براي بهرمند شدن از امکانات مادي و...، هيچ منعي ندارد ،به شرط آن که :
-مهاجرت کننده بداند که مي تواند در آن سرزمين به وظايف ايماني خود عمل کند .شرايط محيطي و فرهنگي آن جا، او را فاسد و خراب نخواهد کرد.
-خروج از کشور اسلامي باعث ضربه خوردن به نظام اسلامي نمي شود.
-کشوري که مقصد اوست ،دار الحرب و مهد مبارزه نظامي عليه اسلام و نظام اسلامي نباشد که با رفتن به آن کشور مجبور شود عليه نظام اسلامي بجنگد.
با توجه به اين که در شرايط امروز هيچ کشوري جز رژيم اشغالگر قدس با نظام اسلامي دشمني و جنگ نظامي ندارد و فقط آن کشور دارالحرب به شمار مي رود، هجرت به کشورهاي ديگر به عنوان اقدام عليه نظام اسلامي به حساب نمي آيد .اگر فرد مهاجر از سالم ماندن ايمان و اعتقاد خود در کشور مقصد مطمئن باشد، مهاجرت به آن کشور ها هيچ منعي ندارد.
1.مائده(5)آيه 24.